ارتشـبد حسیـن فردوسـت، دوست دوران کودکی محمدرضا پهلوی و رئیس دفتر اطلاعات او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ماند و خاطرات خود از دوران مجالست با شاه، خاندان و دولتمردان رژیم پهلوی را به رشته تحریر درآورد. خاطرات فردوست تحت عنوان «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» منتشر شده است که در این ستون به تناوب برخی را مرور میکنیم.
روابط اسرائیل و ساواک(6)
اینجا آن چه از آموزشهای رهبر پایگاه اسرائیلی خوزستان و فعالیتهایشان به یاد دارم مینویسم: در زمان من اسرائیلیها رأساً مأمورین را نشان و استخدام میکردند و آموزش میدادند. به این مأمورین «نشانگر» گفته میشد. این نشانگرها برای پایگاه اصل مطلب بودند و میتوانستند ایرانی یا عراقی باشند. اسرائیلیها در جلب این افراد مانند یک مأمور طراز اول عمل میکردند: یعنی مرحله نشان کردن، نزدیک شدن، اطلاع از سطح تحصیل و میزان هوش و ذکاوت و کلیه خصائلی که در یک مأمور پنهانی باید موجود باشد، با دقت کامل انجام میشد. اگر فرد حائز کلیه شرایط بود، به تدریج او را مأمور میکردند، در آغاز غیرمستقیم و اگر آمادگی داشت مستقیم. سپس دوره آموزشی کار طی میشد. خلاصه، «نشانگر» در سطحی آماده میشد که بتواند از بین ایرانیها و عراقیها افرادی را، طبق خصوصیاتی که به او میدادند، پیدا کند و به پایگاه معرفی کند. اگر مأمور معرفی شده توسط نشانگر، دارای خصوصیات کامل برای رخنه در هدف بود، به استخدام درمیآمد. افراد فوق به دو گونه عمل میکردند: هرگاه فردی دارای شرایط عالی بود او را «سرمأمور» میکردند که در عراق یا سایر کشورهای منطقه در محل استقرار خود زندگی میکرد. او موظف بود افراد محل زندگی خود را مورد بررسی قرار دهد و افراد واجد شرایط را برای رخنه در هدف بیابد و معرفی کند. برخی سرمأمورین عراقی 5 تا 7 مأمور در هدفهای مختلف به پایگاه معرفی کرده و پس از تصویب، به وسیله سرمأمور عراقی آموزش لازم به آنها داده شده و برای کسب اطلاعات در هدف یا هدفها توجیه شده و با موفقیت شروع به کار کرده بودند. مأمورین گزارش خود را به سرمأمور میدادند و با پایگاه هیچگونه ارتباط مستقیم نداشتند. کلیه گزارشات شبکه توسط سرمأمور به پایگاه ارسال میشد. پایگاه خوزستان حدود 10 سرمأمور داشت که به طور متوسط هر کدام بین 5 تا 7 مأمور داشتند. بنابراین، این 10 سرمأمور که با پایگاه در تماس مستقیم بودند به طور متوسط حدود 60 مأمور داشتند که جمعاً 70 نفر میشدند. اگر فرد واجد شرایط عالی نبود، «مأمور منفرد» میشد. او سرمأمور نداشت و مستقیماً با پایگاه تماس میگرفت. پایگاه خوزستان حدود 100 سرمأمور و مأمور را اداره میکرد. اگر هر مأمور و سرمأمور در دو هدف کسب خبر میکردند، پایگاه حداقل در 200 هدف رخنه کرده بود و اگر هر مأمور هر 15 روز یک خبر ارسال میکرد، در ماه حدود 400 گزارش به پایگاه واصل میشد.