یادداشت‌های شهر شلوغ
 
تنها چیزی که باید از آن بترسیم، خود ترس است!
 

 

 [ شهروند] آخرین شماره پنهان و پیداست و هزار حرف نگفته باقی است. با این‌همه، این روزها همه منتظر راهکارها و روش‌هایی هستند که موقعیت کشور را چه در عرصه بین‌المللی و چه نزد مردم بالا ببرد و شرایط مناسب‌تری مهیا شود. با همین نگاه است که برخی رسانه‌ها به نقد می‌پردازند و برخی تعریف و برخی میانه بازی می‌کنند. آخرین شماره را با نگاهی به رسانه‌ها در روز گذشته به پایان می‌بریم....

 چرا دلار ارزان نشد؟
ربط بین وضع اقتصادی و استیضاح همتی موضوع مورد علاقه کارشناسان شده است. آیا مجلس با حذف همتی در معیشت مردم و بازار ارز تغییری ایجاد کرد؟ معاون سابق ارزی بانک مرکزی در این زمینه به ایلنا گفت: عده‌ای در مجلس علاقه نداشتند که آقای همتی در کابینه دولت چهاردهم حضور داشته باشد و با این نیت که به دولت ضربه بزنند یا با این نیت که با آقای همتی تسویه‌حساب شخصی کنند، نسبت به استیضاح وی اقدام کردند.
سید کمال سیدعلی، معاون پیشین ارزی بانک مرکزی، درباره ادعای برخی از نمایندگان مجلس مبنی بر اینکه نوسانات ارزی کشور به‌دلیل سیاست‌های ارزی «همتی» بوده و چرا پس از استیضاح وی همچنان بازار ارزی صعودی است و نرخ‌ها در بازار‌های مختلف کاهشی نمی‌شوند، اظهار داشت: سؤال این است که آیا با حذف یک نفر از ساختار اقتصادی وضعیت اقتصادی کشور بهتر می‌شود؟ موضوع این است که مشکلات اقتصادی کشورمان با تغییر افراد حل نمی‌شود.
وی ادامه داد: بخشی از مشکلات اقتصاد ایران ساختاری است و بخشی دیگر از مشکلات هم متوجه تحریم‌ها می‌شود و از آن نشات می‌گیرد و به‌طور قطع بخشی از مشکلات اقتصاد کشور هم به قوانین و مقررات خلق‌الساعه برمی‌گردد، قوانینی که یکباره تغییر می‌کنند و به‌دنبال آن اتخاذ تصمیمات در اقتصاد کشور سخت‌تر می‌شود.
معاون سابق ارزی بانک مرکزی با تأکید بر اینکه این انتظار و ذهنیت که با حذف آقای همتی مشکلات اقتصادی کشور حل یا کاهش پیدا کند، غلط و غیرمنطقی است، گفت: معتقدم اساسا استیضاح همتی ارتباطی هم با این موضوعات نداشت و عده‌ای در مجلس علاقه نداشتند که آقای همتی در کابینه دولت چهاردهم حضور داشته باشد و با این نیت که به دولت ضربه بزنند یا با این نیت که با آقای همتی تسویه حساب شخصی کنند، نسبت به استیضاح وی اقدام کردند.
سیدعلی افزود: به‌نظر می‌آید که علت اصلی استیضاح آقای همتی همان موضوع مسائل شخصی برخی از نماینده‌ها با وی بوده آن هم به‌دلیل توییت‌های آقای همتی در سه سال دولت سیزدهم یا مخالفت‌های وی با تصمیمات دولت گذشته؛ بنابراین نخستین قربانی دولت چهاردهم همتی بود. وگرنه وضعیت ارزی کشور ارتباط مستقیمی با وزارت اقتصاد ندارد و مسئول مستقیم آن بانک مرکزی است.
وی ادامه داد: همچنین آقای ظریف هم به این دلیل که در انتخابات ریاست‌جمهوری بسیار فعال عمل کرد، به‌دنبال حذف وی بودند. وگرنه مجلس هیچ نگاه اقتصادی به استیضاح همتی نداشتند یا با نگاه رفع مشکلی به‌دنبال حذف ظریف نبودند.

آنچه یک رئیس‌جمهور باید بگوید
سخنرانی‌های مقامات رسمی و حضورشان در مراسم مختلف موضوع مورد توجه دیگری است که در پی این پرسش پیدا می‌شود که چرا وقت مقامات اینگونه گرفته می‌شود؟ روزنامه شرق در سرمقاله خود با عنوان «سخنرانی‌های رئیس‌جمهور» به ویژگی‌های اصلی سخنرانی یک رئیس‌جمهور به‌عنوان یک مقام رسمی اشاره کرده است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: جلوه‌گری و خودنمایی آفت بزرگی برای یک رئیس‌جمهور است. از ترامپ که بگذریم، اغلب رؤسای جمهور کشور‌ها به‌صورت روزمره و درباره همه‌‌چیز سخنرانی نمی‌کنند و هر روز بخش‌های مهم خبری سخنرانی‌های آنان را پوشش نمی‌دهند.
یک «مقام رسمی» دیگر خودش نیست و نیازمند از «خود» گذشتن است. باید از خویشتن و از نفس خود و از جلوه‌گری که ممکن است به اشکال گوناگونی تجلی یابد، گذر کند. نمی‌تواند بداهه‌گویی کند یا بی‌حساب‌وکتاب سخن بگوید. رسانه‌های عمومی سبب شده‌اند که یک مقام به صد جلوه تماشا شود و به هزار گونه روایت شود. از این‌رو اگر هرروزه به میدان سخن درآید، سخت است که نقص وی از چشم خلایق پنهان بماند. همه ما آدمیان نقص‌هایی داریم، اما نقص یک رئیس در نظرگاه عوام به عیب او تعبیر می‌شود. عیب یک رئیس از لحاظ تربیتی بازتاب مخربی در جامعه دارد از این‌رو «عیب پوشیده بِه تا بر آفتاب رسوایی برنیفتد.»
یک رئیس‌جمهور باید استراتژی گفتاری و گفتمانی داشته باشد؛ یعنی آنکه نظریه‌ای برای اداره کشور داشته باشد و این نظریه را به مفاهیم و منظومه‌ای گفتاری تبدیل کند و آن را به اشکال گوناگون و مبتنی بر وظایف بخش‌های مختلف بیان کند، البته بدون آنکه ملال‌آور و تکراری باشد. «منظومه معنایی» ابزار رئیس‌جمهور برای متقاعدسازی و برانگیزندگی خلق است.
مثلا اگر علاقه‌مند به عدالت است باید بر فهم و تفسیر روشنی از عدالت تکیه کند و آن را بر بخش‌های کارگری و کارفرمایی و کارمندی و مدنی و سیاسی انطباق دهد تا تفسیر خود از عدالت را بر دستگاه عظیم اجرایی تحت امرش جاری و ساری کند. بنابراین، سخنرانی رئیس‌جمهور بداهه‌سرایی نیست، بلکه دارای یک دستگاه موسیقایی و معنایی مشخصی است. سخن رئیس‌جمهور بیش از هر چیز رنگ فرهنگ دارد نه آهنگ جنگ؛ سازنده است نه آشوبنده.
سخنرانی یک رئیس‌جمهور بخشی از اجرای سیاست است. سیاست‌ها برای آنکه اجرایی شوند، بایستی بر بدنه دیوان‌سالاری و در میان مردمان ترویج و تفهیم شوند والا در اجرا با موانع مفهومی مواجه می‌شوند؛ لذا افکار عمومی را با خود برای اجرای یک سیاست هماهنگ می‌کند. یک بخش مهم از مخاطبان رئیس‌جمهور، دستگاه اداری تحت امر خود او است. رئیس‌جمهور گرفتاری‌ها و ضعف‌های اداری دستگاه خود را از این طریق جبران می‌کند.
پیام ضعف و استیصال بدترین پیامی است که یک رئیس‌جمهور می‌تواند به جامعه منتقل کند. رئیس‌جمهورِ مستأصل، رئیس‌جمهوری بازنده است. او تجلی قدرت عمومی است و این باید از سخنان اقتدارآمیز او هویدا باشد. رویکرد امیدبخشی باید در قالب «راه‌حل‌یابی» به عموم مردم منتقل شود نه اینکه با عباراتی کلی، تکراری و شعاری بخواهد به جامعه امید واهی بدهد.
بخش دیگری از مخاطبان یک رئیس‌جمهور، مخالفان و مانع‌تراشان هستند که البته استراتژی‌های گوناگونی بسته به نوع آنها باید در پیش گرفته شود. برای برنامه‌ریزی گفتاری بایستی سنخ‌شناسی از آنان داشته باشد و برای هر گروهی به تناسب، «گنجینه»‌ای از مفاهیم یا «زرادخانه»‌ای از عبارات در انبان داشته باشد. حساب آنان را که قابلیت گفت‌و‌گو و مفاهمه و مصالحه اجتماعی-سیاسی دارند، از آنان که از اساس در پی گفت‌و‌گو و مصالحه نیستند، جدا کند و استراتژی‌های گفتاری با ترکیبی از واژگان مفهومی (از گنجینه تا زرادخانه) را درباره آنان به اجرا گذارد.
«منظومه معنایی» برای آنکه به گفتمانی عمومی تبدیل شود باید قدرت فکری و نظری داشته باشد؛ سخنرانی بی‌مایه، فطیر است. از همین رو است که به رؤسای جمهور پیشنهاد می‌شود یک تیم امین و حرفه‌ای از نظریه‌پردازان در اطرافشان باشد و نه تهی‌مغزانی که در عمرشان یک کتاب در ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی نخوانده‌اند. این منظومه معنایی اگر پربار باشد، می‌توان آن را به‌صورت «دارکوبی» به عرصه عمومی درآورد؛ یعنی به مناسبت‌های گوناگون گُلِ پرده‌نشینِ ایده را به گلاب بازاری سخن تبدیل کرد.
فرانکلین روزولت در زمانه رکود بزرگ اقتصادی یک استراتژی گفتاری مشخص داشت که حول مفاهیم «امید»، «بازسازی» و «اتحاد ملی» شکل گرفته بود. جمله معروف او چنین است: «تنها چیزی که باید از آن بترسیم، خود ترس است». سخنرانی‌های او بداهه نبودند؛ تیمی از مشاوران حرفه‌ای متن‌ها را آماده می‌کردند تا پیام‌ها هم‌راستا با استراتژی کلان باشند.
او از تکرار شعارگونه پرهیز می‌کرد و به‌جای آن، راه‌حل‌های عملی را با زبانی فرهنگی و امیدبخش ارائه می‌داد. نمونه دیگر آبراهام لینکن است که در زمان جنگ داخلی آمریکا (۱۸۶۱-۱۸۶۵) با چالش حفظ اتحادیه آمریکایی و پایان برده‌داری روبه‌رو شد. گفتمان لینکن حول مفاهیم «اتحاد»، «آزادی» و «اخلاق انسانی» متمرکز بود.
یک سخنرانی معروف او تنها در ۲۷۲ کلمه یکی از قدرتمندترین نمونه‌های استراتژی گفتاری است که با عبارت «دولتی از مردم، توسط مردم، برای مردم» یک منظومه معنایی خلق کرد که هدفش بازتعریف دمکراسی و توجیه ادامه جنگ بود. او جنگ را نه‌فقط یک نزاع نظامی، بلکه یک آزمون اخلاقی برای ملت نشان داد. یک رئیس‌جمهور به همه موضوعات اشراف ندارد، از این‌رو گوش فرادادن به سخنان مشاوران امین را باید یک وظیفه قطعی بداند. برای اطمینان، او باید از مشاورانی که با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند بهره‌برداری کند و خود به «مدیریت دانش» آنان اهتمام ورزد. مدیریت دانش دانشمندان (که خود ممکن است نظرات متفاوتی داشته باشند) یک امر حیاتی برای رئیس‌جمهور است. در چنین صورتی است که یک رئیس‌جمهور می‌تواند از خطر اسارت فکری برهد.
به‌ویژه رئیس‌جمهور باید از دوستان و اطرافیان مستبد خود دوری کند و آنها را دایرمدار حوزه فکری خود نکند. او باید بداند که مردمان در محضر بدخویان و بدبینان پروای سخن دارند و به مستبدان در اطراف خود میدان ندهد.
رؤسای جمهور معمولا به اسارت حلقه‌های فکری، سیاسی و امنیتی درمی‌آیند. راه گریز این است که رئیس‌جمهور اطراف خود را نسبت به آزادی‌های کارشناسی و اختلاف‌نظر‌های حرفه‌ای ایمن کند و تضمین بخشد. اینها مستلزم معماری حرفه‌ای اطراف یک رئیس‌جمهور است.
نتیجه آنکه به این امور باید خردمندانه اندیشید نه اینکه آن را به‌دست تصادف و اتفاق یا عوام‌زدگی افراد سپرد. البته گاهی گوش یک رئیس‌جمهور مهم‌تر از زبان اوست.

چه کسانی زیر چتر تجمعات بدون مجوز قرار دارند؟
طی روز‌های اخیر، جریان تندرو اصول‌گرا با تمام قدرت خود به میدان آمده تا قانون عفاف و حجاب را که توسط شورای‌عالی امنیت ملی به حالت تعلیق درآمده، به جریان بیندازد. آنها هر کاری که به ذهن‌شان می‌رسد را انجام می‌دهند تا از طریق این قانون بتوانند به یکی از رویا‌های فرهنگی خود نزدیک‌تر شوند و با فشار جامعه را شبیه چیزی کنند که خودشان دوست دارند؛ فشار‌هایی که به میدان بهارستان و مقابل ساختمان مجلس هم کشیده شد، آنها طبق معمول بدون دریافت مجوز و با امنیت کامل تجمع کردند.
روزنامه هم‌میهن، در گزارشی به این موضوع پرداخت و نوشت: پس از تجمع‌های بدون مجوز اخیر، اتفاقی عجیب در فضای سیاسی ایران افتاد. ماجرا از این قرار بود که در روز‌های اخیر فایلی ویدئویی از سیدمحمود نبویان پخش شد که در آن جمله‌هایی را می‌گوید که پیش از این سابقه بیان آنها را نداشت. نبویان که در بین اصول‌گرایان مجلس، گزینه‌ای نزدیک به جبهه پایداری به شمار می‌رود، در ویدئویی گفته بود: «اگر قانون حجاب موجب تضعیف نظام است باید کنار گذاشته شود؛ تا کی؟ تا هر وقتی که نظام ضربه نبیند.»
بعد از انتشار این اظهارنظر، واکنش‌ها به موضوع اوج گرفت و برخی از چهره‌های تندرو اصول‌گرا حمله علیه نبویان را آغاز کردند. ازجمله حمید رسایی، عضو شورای مرکزی شریان که نوشت: «ناگهان برادری که مردم از او انتظار نداشتند، برای این تخلف قانونی لباس شرعی دوخت! برای خیلی‌ها موضع آقای نبویان قابل هضم نبود... برای من، اما عجیب نبود، چون فقط تحلیل‌های ایشان در برجام را واقعی می‌بینیم.»
و یا صادق کوشکی، استاد علوم سیاسی دانشگاه هم اینگونه واکنش نشان داد: «ایراد اصلی تعطیلی قانون حجاب به‌خاطر لجبازی پزشکیان این است که دیکتاتوری و استبداد را در پوشش پرهیز از دوقطبی‌سازی و حفظ امنیت ملی باز می‌گرداند... وقتی در جمهوری اسلامی ایران حکم خدا و قانون مصوب مجلس به‌خاطر لجاجت یک فرد تعطیل شود آن‌وقت دیگر چیزی به نام جمهوری اسلامی باقی نمی‌ماند.»
سایت رجانیوز هم در یادداشتی نوشت: «آقای نبویان؛ شما در سخنان خود فرمودید دشمن خارجی و نفاق داخلی به‌دنبال تعمیق شکاف‌های اجتماعی هستند و مع‌الاسف در ساعات گذشته، سخنان شما چنین بهانه‌ای را برای آنان فراهم کرده است. دو جریانی که اولی شما را تندرو می‌خواند و دومی حضور شما در ستاد جلیلی را گناه نابخشودنی می‌داند، اکنون به بهانه سخنان اخیر شما مشغول سلاخی نیرو‌های انقلابی شده‌اند؛ صلاح در آن است که در برابر این ظلم آشکار به تمام جریان انقلابی سکوت نکنید.»
همچنین، ویدئویی از یکی از روحانیون تندرو با نام حامد وفسی منتشر شده که در آن خطاب به مسعود پزشکیان می‌گوید: «تو غلط می‌کنی قانون حجاب را اجرا نمی‌کنی... تو فرد مفسدی هستی که در لباس نفاق، قرآن و نهج البلاغه می‌خوانی.»
به غیراز این موارد، برخی اصول‌گرایان هم بودند که به نقد تندرو‌ها پرداخته‌اند. سیدحسین نقوی‌حسینی، نماینده سابق مجلس در گفت‌و‌گو با خبرآنلاین گفته بود: «مخاطبان او همین افراد طیف جلیلی در مجلس هستند که وحدت ملی و منافع ملی را رعایت نمی‌کنند. افرادی که از لحن خیلی بدی برای صحبت استفاده می‌کنند، من بیانات این دوستان را می‌بینم خجالت می‌کشم.»
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا هم در مصاحبه‌ای به جماران گفته بود: «خیلی از اینها به نفع نظام، اسلام و دین نیست، ولی حتی اگر کسانی که برای تظاهرات آمده‌اند این طوری فکر کنند که به نفع نظام، اسلام و دین است، می‌خواهم بگویم نمی‌شود که آنها آزاد باشند و افراد دیگر آزاد نباشند.»
در این میان روز گذشته، فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت در مصاحبه‌ای که با خبرگزاری ایرنا انجام داده، در واکنش به برگزاری تجمع بدون مجوز از سوی تندرو‌ها گفته است: «رویکرد دولت در مقابله با این تجمعات غیرقانونی، صبوری، مدارا و وفاق است. اما اگر توهین از فرد فراتر رود و به ملت بازگردد، باید از ابزار‌های قانونی استفاده کرد.»
اما سؤال اینجاست که رویکرد مدارا و وفاق دولت با تجمعات بدون مجوز تنها برای قشر خاصی فعال است یا همه زیر چتر این مدارا قرار دارند؟ اگر این چتر همه را شامل می‌شود، پس برخورد با جانبازان و ایثارگرانی که فقط بحث تجمع در اعتراض به حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی را مطرح کرده بودند، شامل کدام رویکرد بوده است؟

ترامپ اجازه خروج ایران از لیست سیاه را می‌دهد؟
سایت فرارو هم به موضوع روز یعنی خروج از لیست سیاه FATF پرداخته است. فرارو نوشت: سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام چند روز قبل خبر داد که دو لایحه CFT و پالرمو که تصویب آنها پیش‌زمینه عضویت ایران در کارگروه اقدام ویژه مالی (FATF) است، در یک کمیسیون مشترک مجمع تشخیص تصویب شد. این کمیسیون مشترک از اعضای کمیسیون‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و قضایی مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شده بود و صادق آملی لاریجانی مدیریت جلسات را بر عهده داشت. در مرحله بعد، باید این دو لایحه در صحن مجمع به تصویب برسد. به‌گفته محسن دهنوی، سخنگوی مجمع تشخیص مصلحت نظام این لوایح در فروردین و اردیبهشت سال ۱۴۰۴ مورد بررسی قرار خواهد گرفت. تصویب این لوایح به دوسوم آرای اعضای مجمع تشخیص نیاز دارد.
پس از آنکه مجلس دهم لایحه ارسالی دولت برای پیوستن ایران به FATF را تصویب کرد، بین مجلس و شورای نگهبان در این زمینه اختلاف نظر ایجاد شد و مجمع تشخیص مصلحت نیز اجازه پیوستن به دو کنوانیسون مبارزه با پولشویی و مبارزه با تامین مالی تروریسم را صادر نکرد. بیش از یک دهه است که این موضوع در ایران مطرح بوده و به نتیجه نرسیده. مسعود پزشکیان چند ماه قبل طی نامه‌ای از مقام معظم رهبری خواست که لوایح باقی مانده یعنی CFT و پالرمو بار دیگر مورد بررسی قرار بگیرند. از دی‌ماه این لوایح به مجمع رفتند، اما دستور کار اولویت‌داری محسوب نمی‌شوند.
FATF مشکلی از ایران حل می‌کند؟ پاسخ این سؤال هم‌اکنون که ایران با مشکلاتی در هم پیچیده روبه‌روست، اندکی مشکل‌تر از قبل شده است. ایران از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ در لیست سیاه FATF بود. لیستی محدود که کشور‌های حاضر در آن به‌عنوان کشور‌های پرخطر شناخته می‌شوند و این کارگروه از اعضای خود می‌خواهد که نظارت شدیدی بر معاملات خود با کشور‌های حاضر در لیست سیاه انجام بدهند. ایران برای یک دوره ۱۲ ماهه از سال ۲۰۱۶ (پس از اجرایی شدن برجام) به بعد در فهرست خاکستری قرار گرفت، اما قرار شد تکلیف دو کنوانسیون CFT و پالرمو مشخص شود. در نهایت، کارگروه ویژه اقدام مالی اسفند ۹۸ یا فوریه ۲۰۲۰ اعلام کرد، چون ایران به این دو کنوانسیون نپیوسته، بار دیگر در لیست سیاه قرار می‌گیرد. طی سال‌های گذشته ایران همچنان در لیست سیاه FATF بوده و البته شرایط جدید نیز احتمالاً اجازه خروج از این وضعیت را نمی‌دهد.
لایحه پیوستن ایران به کارگروه ویژه اقدام مالی، سال ۱۳۹۷ به مجلس رفت و از آن زمان در پیچ و خم قانونگذاری گیر کرده است. قصه‌ای که بار‌ها آن را شنیده‌ایم. اما هم‌اکنون چه اتفاقی افتاده است که حتی تصویب دو کنوانسیون CFT و پالرمو هم ممکن است مشکل ایران را حل نکند. چرا که بخشی از سیاست فشار حداکثری ترامپ در فاز جدید، جلوگیری از خارج شدن ایران از فهرست سیاه FATF است. اقدامی که باید آن را در مسیر مجموعه اقدامات دیگر برای قفل کردن نظام مالی ایران دانست.
در ماده یک یادداشت ترامپ آمده است: «ایران از دست‌یابی به سلاح هسته‌ای و موشک‌های بالستیک قاره‌پیما منع شود. شبکه و کمپین تجاوزگری منطقه‌ای ایران خنثی گردد. سپاه پاسداران و نیرو‌های نیابتی آن تضعیف و از منابع مالی که فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده‌شان را تامین می‌کند، محروم شوند. برنامه توسعه موشکی و تسلیحات نامتقارن و متعارف ایران متوقف شود. ماده ۲. اعمال فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی ایران (الف) وزیر خزانه‌داری موظف است:
۱. تحریم‌ها و اقدامات اجرایی لازم را علیه تمامی اشخاصی که شواهدی مبنی بر نقض تحریم‌های مرتبط با ایران دارند، فورا اعمال کند. ۲. یک کمپین مستمر و قاطع برای اجرای تحریم‌های ایران اجرا کند تا رژیم و نیرو‌های نیابتی تروریستی آن از دسترسی به درآمد‌ها محروم شوند. ۳. هرگونه مجوز عمومی یا راهنمایی‌هایی را که ایران یا نیرو‌های نیابتی آن را از فشار اقتصادی رها می‌کند، بازبینی و لغو کند. ۴. به صنایع حمل‌ونقل، بیمه و بنادر هشدار دهد که همکاری با ایران یا نیرو‌های نیابتی آن، نقض تحریم‌های آمریکا محسوب می‌شود. ۵. اقدامات علیه ایران را در گروه ویژه اقدام مالی (FATF) حفظ کند و تدابیری اتخاذ نماید که از کسب درآمد‌های غیرقانونی توسط ایران جلوگیری کند.»


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/264440/-تنها-چیزی-که-باید-از-آن-بترسیم،-خود-ترس-است!