| طرح نو| اینجا شهر تفاوتهای باور نکردنی است. یک طرفش پرشده از تاریکی، فقر و درد .... طرف دیگرش اما لبریز از خبرهای داغ خودروهای جدید و موبایلهای زمردین. تفاوتی که خودش را اینطور نشان میدهد توی ذوق میزند، زرق و برقش مثل زخم شمشیر است. تجملگرایی و اشرافیگری محصول تفاخرگونه برش کوچکی از شهر است که داراییهایش را به هر طریقی که بتواند به رخ میکشد. از عکسهای منتشر شده اینسو و آنسوی شهر تا صفحات مجازی بهعنوان پیشروترین رسانهها برای خودنماییهای مرفهانی هستند که از داراییهای خود (یا به بیان بهتر پدریشان) به خود میبالند.
فرق است بین ثروتمند بودن و تفاخر به آن. پسوند«گری» در زبان فارسی عموما در مواقعی به یک واژه متصل میشود که بناست انتقالدهنده مفهوم تظاهر و خودنمایی باشد. از همینجا فرق بین ثروتمندان و اشراف با اشرافیگری مشخص میشود.
صفحهای برای رخنمایی
چندی است یکی از مظاهر اشرافیگری در ایران در صفحههات مجازی پرآب و رنگ رخنمایی میکند. ایده ایجاد صفحه بچه پولدارها برای نخستینبار در سال ۲۰۱۲ در یکی از صفحات خارجی اینستاگرام شکل گرفت و عدهای که خود را اصطلاحا متعلق به گروه بچهپولدارها میدانستند حضور همهجانبه خود در این فضا را به رخ کشیدند.
آنها با عکس گرفتن از وسایل و لوازم شخصی و خانه و خودروهای لوکس خود و قرار دادنشان در آن پیج به خودنمایی و فخرفروشی پرداختند. چندی پیش عدهای از دختران و پسران پولدار تهرانی به تقلید از آن صفحه به ایجاد صفحهای در اینستاگرام و قرار دادن تصاویری از وسایل گرانقیمت، خودروهای لوکس، پارتیهای خانگیو… دست زدند .این تصاویر نشاندهنده زندگی طبقه خاصی از ایرانیان است که در خوشبینانهترین حالت ممکن، تنها یکدرصد از جمعیت کشور را شامل میشود. خودروهای گرانبهای وارداتی که مخصوص مناطق خاصی از تهران است با پلاکهای فارسی در این تصاویر خودنمایی میکند.
از لاک طلا تا ساعت الماس نشان
از دیگر موارد عجیب و شگفتآور در فضای مصرفزده این طبقه استفاده از کالاهایی است که جز تفاخر و ارائه خود هیچ هدف دیگری در پس استفاده از آنها وجود ندارد. در همین مورد، دکتر مجید ابهری آسیبشناس اجتماعی چندی پیش در گفتوگو با خبرگزاری مهر به این موضع واکنش نشان داد. به نظر ابهری «در راستای تغییر سبک زندگی و گرایش به زندگی اشرافی از نگاه رفتارشناسی چشم و همچشمیها و رقابتهای غیرمنطقی، گاه باعث ایجاد و عرضه اقلامی میشود که در شرایط حاضر اقتصادی نهتنها موجب تاسف است بلکه باید ضمن ریشهیابی اینگونه رفتارها، با آنها مقابله کرد.» ظاهرا یکی از اقلام مورد اشاره این آسیبشناس، لاک ناخن طلا 18عیار است که به تازگی وارد شده است. جالب اینجاست که شیشه کوچکی از این لاک طلایی، در بازار به قیمت 120هزار تومان به فروش میرسد.
نشریه اکونومیست گزارشی منتشر کرد که موید موضوعی تقریبا باورنکردنی بود: پورشه «در سال ۲۰۱۱، در تهران بیش از هر شهر دیگری در خاورمیانه فروش داشته است». در شرایطی که بیشتر مردم بر اثر اعمال تحریمها از سوی دولتهای غربی، زیر فشار اقتصادی هستند، بروز رفتارهای اشرافیگرانه در طبقه خاصی از شهروندان ایرانی نشاندهنده این واقعیت است که ثروت نزد عدهای از ایرانیان، وابسته به تحریم اقتصادی و ... نیست.
گوشیهای 35میلیونی
حالا صفحههای مجازی دارند سبک زندگی طبقهای یکدرصدی را به تفصیل برای دیگران به نمایش میگذارند. گوشیها و شمارههای چندصد میلیونی موبایل و ساعتهای الماسنشان، برجهای غولپیکر و بلند با معماریهای لوکس و نورپردازیهای عجیبوغریب، استخرهای سرپوشیده و روباز با امکانات باورنکردنی، خودروهای میلیاردی و رستورانهای گرانقیمت در چنین فضایی به رخ کشیده میشوند. بهعنوان مثال تلفن همراهی که این طبقه بیشتر تمایل به استفاده از آن دارند، توسط برندهایی ساخته میشوند که یک تلفن همراه را با قیمتی کمتر از 10میلیون تومان نمیسازند. بهعنوان مثال گوشیهای گرانقیمت و اغلب دستساز برند «ورتا» بین 15 تا 35میلیون تومان قیمت دارد و به تناسب اندازه گوشی در آن طلا و جواهرات به کار رفته است.
اینها بهطور قطع تنها جلوه کوچکی از زندگی افراد خاص هستند. افرادی که ممکن است مانند آنها در سراسر جهان وجود داشته باشند با این تفاوت که نحوه بروز و نشان دادنشان مانند یکدیگر نیست. اما در نهایت میتوان برای این نوع از بروز اشرافیگری دلایل اجتماعی و روانشناختی بسیاری را برشمرد. دلایلی که میتوانند برای هریک از این افراد هرگز دلیل اصلی به رخ کشیدنشان نباشد. نه میتوان این نوع از اشرافیت را که درون جامعه ما ریشه دوانده نقض کرد و نه میتوان آن را آنطور که برخی ناشایست میدانند، بد دانست. این امر را شاید در نهایت باید واکنشی دانست به کنشهای موجود در جامعه. حال آن را چه کنشی از جنس سیاسی بدانیم و چه آن را کنشی جامعهشناسی-روانشناسی قلمداد کنیم، امری است که حالا همگان آن را با تمام وجود خود لمس میکنند.