به جرم ریحان‌آبادی بودن
 

 

آذر طاهرآبادی | ریحان‌آباد روستایی به غایت زیباست که در محورکمربندی بهشر به شهرستان گلوگاه واقع شده است. روستایی که باهمه زیبایی و مترقی بودنش از دردی رنج می‌برد که خود می‌تواند بخشی از تاریخ زنده این سرزمین باشد.
پای حرف‌های اهالی این ده که بنشینی آن‌قدر این درد کهنه است که بوی نم اشک زنان و دخترانشان را می‌توانی از لابه‌لای همه حرف‌های نا گفته اهالی حس کنی.
ریحان‌آباد روستایی است که از همه میراث اجدادی، تنها یک دعوای کشدار خان و رعیت را به میراث برده است و همچنان این میراث‌داری خواهد ماند اگر دادگری نباشد که حق را بستاند.    از خلیج گرگان به گفته یکی از اهالی تا کوه‌های افراشته ولمازوده که امام‌زاده قاسم را هم به همسایگی دارد زمین‌هایی است که این مردم سال‌هاست در آن سکونت داشته و با ‌هزار مشقت در آن کشت و زرع می‌کنند و همین زمین‌ها اما امروز که نه سال‌هاست که مورد اختلاف و نزاع بین آنها و اربابانشان است.
اسماعیل‌خان سرهنگ، والی این منطقه در زمان قاجار بود که درواقع همه این زمین‌ها در دوره زمامداریش به‌عنوان بخشی از ملک تحت سیطره حکومتی به دست او سپرده شد تا بتواند از مردم به‌عنوان ده یک از خراج را به خزانه دولتی بفرستد.
سال‌ها مردم تحت یوغ و بندگی این ارباب هر آنچه را که کشت کردند با زور و غیرزور به خراج دادند و بعد از مرگ او نیز چون وارثی نداشت خواهرش ماه سلطان بانو خانم به جانشینی او به‌عنوان ارباب شناخته می‌شود. در همین حین بنچاق زمین‌های رعایا به نام او زده می‌شود.
ماه‌بانو سلطان خانم در تاریخ 1321 فوت می‌کند و فرزندان او که از عهده این مهم نمی‌توانستند بر بیایند، با یکی از سناتورهای آن زمان به نام دادگر وارد معامله می‌شوند و به شرط بخشیدن چهار دانگ از کل اراضی با تبانی سناتور دادگر زمین‌های مردم به نام اربابان جدید قولنامه می‌شود. و اینگونه می‌شود که تا امروز این مردم به جرم ریحان‌آبادی بودن سال‌هاست که رنج می‌کشند.
درسال 42 که پهلوی دوم دستور اصلاحات ارضی را صادر می‌کند برخی از مردم این روستا و روستای همجوارش به گرفتن سند اقدام می‌کنند و زمین‌های غصب شده توسط ارباب را پس می‌گیرند،  در این میان 200 هکتار از مراتع همجوار با این زمین‌ها توسط اربابان با وجود این‌که جزء زمین‌های ملی بود با تبانی با روسا و سناتورهای وقت بازهم به تملک اربابی درآمد و باز هم روز از نو و روزی از نو ...
این ماجراها و کش و قوس‌ها همچنان ادامه‌دار و سریالی‌وار طی می‌شود تا پیروزی انقلاب اسلامی. با دمیدن خورشید فجر در این سرزمین بارقه‌های نور امید در دل این مردم دمیده شد و با شکایت مردم به دادگاه انقلاب درخصوص زمین‌هایشان و طرح دعوی در این دادگاه‌ها رأی به نفع مردم صادر نمود و در کش و قوس و گیرودار جنگ، عده‌ای سند گرفتند و عده‌ای دیگر که پا به پای دیگر رزمندگان و پاسداران و حافظان از کیان و مام وطن برآمدند و دست از خانه و زندگی شستند و رفتند برای جبهه‌ها همچنان داستانشان در راهروهای دادگاه‌ها و بگیر وببند پاسگاه‌ها تا امروز کش آمده است و کلیه مراحل از دادگاه شهرستان و دیوانعالی و اصل 49 و غیره همه را طی کرد و در چند نوبت رأی به نفع مردم صادر شده است.
با همه این گفت‌وشنود‌ها و رأی‌های دادگاه‌های مختلف که به نفع مردم صادر شده است اما حالا چه حکایتی دارد که این پرونده همچنان ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد و مردم این روستا را که می‌نگری خانه‌ای نیست که پیرو جوان، زن یا مرد از آن را که بپرسی پرونده‌ای در دادگاه علیه‌اش باز نباشد فرقی نمی‌کند فرزند شهید است یا خود جانباز یا آزاده و یا خانواده‌اش برای این مرز‌وبوم از خونشان مایه نگذاشته باشند اما امروز کسی نیست که فریادرس‌شان باشد. آن معادله‌ای چند مجهولی شده است که دستگاه قضایی همچنان در حل آن زمان می‌طلبد و چه بسا در گذر این زمان، خون چند جوان ممکن است که به ناحق ریخته شود.
 ماجرا همین است که خواندید اما آنچه که قابل تامل است تعداد صفحات این پرونده قطور است که از 600 هم گذشته و قاضی و دادیار و دادستان و ماموران نیروی انتظامی همه را به یک چشم نمی‌بینند که هیچ که این مردم هر روز به جرم ریحان‌آبادی بودن حرفشان درهیچ محکمه‌ای شنیده نمی‌شود و با وجود بازرسی جناب آقای ناطق‌نوری و حکم صریح توقف اجرای احکام‌ صادره هر روز ماجرایی تازه را تجربه می‌کنند، تا جایی که در همین روزهای گذشته متاسفانه در درگیری‌ای که مابین اهالی روستا و اربابان و پسرانشان رخ داد، عده زیادی زخمی و بازداشت شدند که در مابین آنها از زن 80 ساله تا کودک 9ساله هم بوده است.
همه اینها را که کنار بگذاریم و از دعوی خان و رعیت بگذریم جالبی ماجرا در گم شدن 5/387 هکتار زمین است که متعلق به منابع طبیعی است و در نقشه نیست اما سندش در این اداره موجود است.
حالا در این مابین این زمین‌ها که از مراتع روستایی مشترک است و محل چریدن احشام روستاییان است چه شده و تحت تملک چه کسی درآمده و چرا منابع طبیعی شهرستان گلوگاه صدایش را درنیاورده خود حدیث مفصل است از این مجمل...


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/26402/به-جرم-ریحان‌آبادی-بودن-