[شهروند] برای توضیح موقعیت ایران در عملیات «کربلای 7» باید به «کربلای 5» اشاره کنیم و ببینیم شرایط کشورمان در جنگ در آن زمان چگونه بوده. به همین دلیل از 19 دیماه سال 1365 آغاز میکنیم؛ زمانی که عملیات «کربلای ۵» به فرماندهی سپاه پاسداران انجام شده بود و رزمندگان توانسته بودند 150 کیلومتر از مناطق اشغالی شلمچه را آزاد و بر قسمتهایی از جنوب عراق تسلط پیدا کنند. در چنین شرایطی بود که نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، عملیات «کربلای ۷» را در ۱۲ اسفند همان سال با رمز «یا مولای متقیان» در عمق خاک عراق واقع در منطقه حاج عمران با اهداف آزادسازی ارتفاعات مهم منطقه، انهدام ماشین جنگی دشمن، تسلط بر منطقه و ایجاد تسهیلات لازم برای ادامه نبرد آغاز کردند. عملیات با موفقیت انجام شد و توانست روحیهای تازه به کالبد ارتش و فضای عمومی نبرد بدمد. در این زمان، فرمانده نیروی زمینی ارتش، امیر غضنفر آذرفر بود که موفقیتش با ارسال پیامی زیبا از طرف حضرت امام (ره) همراه شد. در این عملیات، شهدایی هم تقدیم راه اسلام شدند که هنوز در خاطرهها ماندگارند؛ از جلمه شهید رضا زارع ۱۸ ساله، عوضالله جدی ۱۷ ساله و رامین گلی ۱۸ ساله که سربازان دانشآموز این عملیات بودند. همچنین سرلشکر ناصر یارقلی از فرماندهان ارتش در این عملیات به شهادت رسید. آنچه در ادامه میخوانید مروری است بر اتفاقات و دستاوردهای این عملیات مستند به دانشنامه دفاع مقدس. همچنین مطالبی درباره امیر غضنفر آذرفر گرد آوردهایم که سال گذشته درگذشت و از اسطورههای ارتش در سالهای دفاع مقدس بود.
همکاری مردم کردستان عراق
همانطور که اشاره کردیم عملیات «کربلای 7» در حالی انجام شد که نیروهای رژیم بعثی در مناطق عملیاتی «کربلای 5» متمرکز بودند. اما با آغاز «کربلای 7»، عراق ناچار شد بخشی از نیروهای خود را به این منطقه بفرستد. به طور کلی تشکیل قرارگاه عملیاتی حمزه سیدالشهدا در شمالغرب و هدایت عملیات به عمق خاک عراق در شمال شرق این کشور و تصرف برخی شهرکها و پایگاههای نظامی سبب شد تا ارتش عراق به این ناحیه لشکرکشی و بخشی از نیروهایش را از مقابل جبهههای جنوب و غرب به شمالغرب ایران جابهجا کند. ضمن اینکه در این عملیات، مردم کردستان عراق که از رژیم بعثی جبار و جنایتکار حاکم بر عراق ناراضی بوده و با آن مبارزه میکردند، با نیروهای ایرانی همکاری کرده و تسهیلاتی را برای نفوذ به عمق خاک عراق در این ناحیه فراهم کردند. همچنین عناصری از شیعیان عراقی راندهشده از آن کشور هم با نام تیپ ۹ بدر در کنار رزمندگان ایران علیه رژیم بعثی عراق جنگیدند.
عملیاتی برف و کولاک
بهروز اهرابی، یکی از فرماندهان عملیات میگوید: «بارش برف شدید در قلههای دو هزار و ۵۱۹ متری منطقه حاج عمران، لطفی از طرف خدا برای موفقیت رزمندگان در عملیات کربلای ۷ بود. حضور و شرکت رزمندگان در عملیات کربلای ۷ در شرایطی بود که جوی نامساعد بر منطقه حاکم بود و شدت کولاک در منطقه به اندازهای بود که عراقیها حتی تصور نمیکردند، رزمندگان اسلام در این شرایط آماده عملیات باشند. شرایط جوی طوری بود که فقط چند متر جلوتر قابل رویت بود و رزمندگان توانستند خط یک و دو دشمن را با اسلحه سرد پشت سر گذاشته تا اینکه در هدف سوم این عملیات، دشمن متوجه عملیات ما شد. امداد غیبی در این عملیات همان کور شدن دشمن بود. در آن شرایط جوی و وزش باد و برف که از نظر نظامی، یک مانع ولی از نظر معنوی چیزی جز لطف خداوند نبود، شناسایی خوب منطقه، سرعت عمل، اجرای آتش دقیق و ایمان نسبت به مأموریت، نقش اساسی را در پیروزی عملیات کربلای ۷ ایفا کرد. در این عملیات، ۲۵۰ رزمنده سلحشور اسلام به مقام رفیع شهادت رسیدند که سه سرباز از جمله سربازان دانشآموز عملیات بودند. سرلشکر ناصر یارقلی از فرماندهان ارتش در آن عملیات به شهادت رسید و علی محمدی در حال تیراندازی به تانکهای دشمن با اصابت گلوله تانک به ناحیه صورت، شهید شدند. این عزیزان از شهدایی بودند که در عملیات کربلای ۷ با خون خود منطقه حاج عمران را رنگین کردند.»
بوسه فرمانده بر پوتینهای سرباز
سروان علیرضا برجعلی، یکی دیگر از نیروهای دخیل در عملیات، میگوید: «وقتی ما در ارتفاع دارغان مستقر بودیم، اطلاع دادند که فرمانده جدید لشکر برای بازدید میآید و دقایقی بعد، یک فروند بالگرد آمد و شهید صیاد شیرازی با تیمسار آذرفر از آن پیاده شدند. به طرف آنها رفته و ادای احترام کردم. تیمسار آذرفر که مرا از قبل میشناخت، با دیدنم لبخندی زد و به شوخی گفت: «پسر، تو چرا هر جا ارتفاع بلند میبینی، روی آن سبز میشوی؟!» این را نیز بگویم که ملاقات قبلی من با تیمسار آذرفر، در ارتفاع سوران بود و منظور تیمسار اشاره به آن بود. لبخندی زدم و گفتم: «جناب سرهنگ، هر جا لازم باشد، ما میرویم». ایشان مرا در آغوش گرفت و پس از ابراز مهر و محبت خود، از وضع منطقه پرسید. ایشان را توجیه کردم. بلافاصله به جمع سربازان و درجهداران آمدند و پس از یک سخنرانی مبسوط، به طرف یک سرباز رفت و بر پوتین او بوسه زد. با این کار ایشان، سربازان روحیه گرفتند، بهطوری که اگر آزادشان میگذاشتیم، تا قلب بغداد هم پیش میرفتند. این حرکت ایشان آنقدر به نیروها روحیه داده بود که به قول معروف، هیچکس کم نیاورد و همه با شوق و علاقه به حراست از آن منطقه راهبردی پرداختند.»
نقاط قوت نیروهای عملكننده
نبردهای سنگر به سنگر و تن به تن در این عملیات، مؤید روحیه عالی و ایثارگری لشكر در این عملیات بود. همچنین یکی دیگر از دلایل موفقیت در این عملیات را استفاده از اصل غافلگیری و رعایت تأمین و پشتیبانی میدانند. با توجه به آلوده بودن منطقه عمومی پیرانشهر به وجود عناصر ضد انقلاب و منافقین، با انجام حركات و مانورهای فریبنده، غافلگیری امکانپذیر شد و تأمین نیروها نیز بهدرستی انجام گرفت. همزمان با آغاز درگیری یگانهای خطشكن تیپ سوم، عناصری از تیپهای یكم و دوم لشكر پیشروی به سمت ارتفاع 1281 واقع در منطقه مقابل دولتو و تپه شهدا رفتند و تعدادی از افراد دشمن را به هلاكت رساندند. البته پیش از انجام عملیات، بررسیهای مداوم، كسب اطلاعات ارزشمند از زمین و دشمن و اعزام و هدایت گشتیهای شناسایی، باعث شده بود که ارتش تسلط کافی نسبت به عملیات داشته باشد. بازجویی فوری و تخصصی از اسرا در جهت انهدام مواضع خمپارهاندازها و توپخانه و محلهای تمركز دشمن هم فوقالعاده مفید و مؤثر واقع شد. هماهنگی توپخانه با یگانهای پیاده و انتقال آتش با توجه به شعاع عمل منطقه عملیات و خاموش كردن آتش توپخانه دشمن، یکی دیگر از هماهنگیهای عالی ارتشیها در این عملیات بود.
دستاوردهای عملیات كربلای 7
در این عملیات علاوه بر آزادسازی چند ارتفاع و انهدام چندین تیپ و گردان دشمن، مقدار زیادی ادوات، سلاحهای سبک، نیمه سنگین و انواع خودرو منهدم و مقداری نیز به غنیمت گرفته شد. تعداد کشته و زخمی دشمن نیز بیش از ۲۳۰۰ نفر و ۱۸۵ اسیر بود. رزمندگان لشكر 64 ارومیه در جریان عملیات كربلای 7 ارتفاعات راهبردی منطقه از جمله ارتفاع بسیار مهم 2519، گردمند، تپه سرخی، یال كله اسبی و حدود 50 كیلومتر مربع از خاك عراق را به تصرف خود در آورده، محور عمومی پیرانشهر و رواندوز عراق را آسیبپذیر ساختند و بر شهرها و آبادیهای عراق در این منطقه از جمله چومان مصطفی مسلط شدند. همچنین پادگان حاج عمران را نیز از دست دشمن خارج كردند. به این ترتیب تداركات و حركات ضدانقلاب به داخل كشور جمهوری اسلامی ایران نیز در این منطقه تحت واپایش (كنترل) قرار گرفت. در این عملیات حدود 3 هزار نفر از نیروهای دشمن كشته و زخمی شدند و 289 نفر از آنان نیز به اسارت رزمندگان پرتوان لشكر 64 پیاده درآمدند و 9 پاتك سنگین عراق به منظور بازپسگیری مواضع از دست رفتهاش با تلاش و مجاهدت رزمندگان لشكر سركوب و با شكست مواجه شد.
پیام مستقیم امام (ره) از طریق بیسیم به امیر آذرفر : ما به مردان جنگی شما افتخار میکنیم
پدر تکاوری ایران بود و جالب اینکه همکلاس صدام در دوره تکاوری! ماجرا به دورههای تکاوری انگلستان برمیگشت که غضنفر آذرفر، پیش از انقلاب به این دورهها اعزام شده بود. آنجا بود که دورههای تکاوری را با نمراتی بالا طی کرد و به وطن بازگشت. زندهیاد امیر غضنفر آذرفر، متولد سال ۱۳۱۸ در الیگودرز بود. پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، در سال ۱۳۳۶ در دانشکده افسری ثبت نام کرد. آذرفر در طول تحصیل به زبانهای انگلیسی و عربی تسلط پیدا کرد و با درجه عالی، دورههای آموزش تکمیلی ارتش، دوره مقدماتی، دوره هوابرد، تکاوری و همچنین دوره جنگهای ویژه (کلاهسبزهای ایران) را پشت سر گذاشت. بعد از آن نیز در جایگاه سرتیپ دومی نیروی زمینی ارتش ایران، فرماندهیهای مختلف را به عهده داشت؛ فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه، لشکر ۲۸ پیاده کردستان، لشکر ۳۰ پیاده گرگان و قرارگاه غرب. همچنین در عملیاتهای «کربلای ۷»، «والفجر ۲» و «والفجر ۴» حضوری فعال داشت. در سال ۱۳۵۹ هم بر اثر اصابت ترکش خمپاره در پادگان مریوان از ناحیه دو پا مجروح شد. زندهیاد امیر غضنفر آذرفر در 15 بهمن سال گذشته در 84 سالگی درگذشت.
محبوبیت و شجاعت
یکی از نکات مهم در عملیات «کربلای 7» حضور امیر آذرفر به عنوان یکی از فرماندهان این عملیات بود. او در دوران 8 سال دفاع مقدس و بهویژه در سمت فرماندهی لشكر 64 ارومیه در بین كاركنان از محبوبیت و مقبولیت بسیاری برخوردار بود و جایگاه والایی داشت؛ طوری كه در میان افراد، نقش رهبری را داشت. این امتیاز ناشی از جاذبه شخصیاش بود. این جاذبه برمیگشت به شجاعت، توان جسمانی بالا، روحیه رزمی عالی، حضور مداوم در میان رزمندگان خط مقدم، احساسات وطندوستانه و پایبندی به ارزشها و باورهای ملی و دینی. ضمن اینکه همگی اذعان کردهاند همیشه لباسی آراسته داشت و قدرت بیانش بسیار مؤثر بود. ایشان با ایراد سخنرانیهای آتشین، مهیج و برانگیزاننده باعث تحسین و تكریم قاطبه افراد لشكر بود و با تدبیر خاص خود، نه فقط افراد داوطلب برای این عملیات دشوار را شناسایی كرد بلكه افراد بهظاهر خاطی و متمرد را هم با مدیریت و رفتار خود به پای عمل كشاند. گفتهاند با تشكیل یگان خطشكن جنگاوران، ضربه اصلی را به دشمن وارد کرد و با استفاده از این نیروها خط مقدم و مواضع دشمن را در هم شكست و فتح را میسر کرد.
تماس امام (ره) با بیسیم به امیر آذرفر
علیرضا حمیدی، نیروی وظیفه تحت امر امیر سرتیپ آذرفر در خاطراتش در مورد عملیات «کربلای 7» و امیر آذرفر میگوید: «این عملیات در ارتفاع 2519 متری از سطح دریا در هوای بسیار سرد منطقه و پوشیده از برف که ارتفاع برف به حدود 3 متر میرسید، شروع شد و رزمندگان لشکر ۶۴ ارومیه توانستند سنگینترین شکست را به دشمن بعثی وارد کنند. یکی از نکات مهم این عملیات، تماس امام راحل با بیسیم با فرمانده عملیات بود. ایشان پس از پیروزی رزمندگان اسلام از امیر آذرفر و همه نیروهای عملکننده تقدیر کردند.» امام (ره) در پیام خود به ایشان گفته بود: «آقای آذرفر، ما به مردان جنگی شما افتخار میکنیم و برای پیروزی شما دعا میکنیم.»
استاد رنجری شهید صیاد شیرازی
علی صیاد شیرازی از شاگردان غضنفر آذرفر بود. او در خاطرات کتاب «ناگفتههای جنگ» درباره آذرفر میگوید: «استاد بنده در رنجر بود. خیلی شجاعت هم دارد، چرا که وقتی میجنگد خوب تحریک میکند و خودش اهل عمل است. نیروها هم از او خیلی حساب میبرند. بچههای سپاه پاسداران هم دوستش دارند. با اینکه کمی لجباز هم است، ولی دوستش دارند؛ بهخاطر صداقت، راستی، درستی و شجاعتش.»