[ شهروند ] یکی دو روز مانده به پایان جشنواره؛ در حالی که بیشتر فیلمها- چه در سینمای رسانه و چه در دیگر سینماهای شهر- دیده شدهاند؛ حالا دیگر میتوان یک پیشبینی نسبی از احتمال موفقیت فیلمها در شب پایانی جشنواره به عمل آورد؛ فیلمها و چهرههایی که در این روزها و شبهای بهمنماهی که سینماگران برای چهلوسومین بار گرد هم آمدهاند؛ بیشتر از بقیه نگاهها را به خود دوخته و بهتر از بقیه رقباشان مورد اقبال و استقبال تماشاگران قرار گرفتهاند.
این مطلب به این بهانه به رشته تحریر درآمده که یک پیشبینی اجمالی درباره بخشهای اصلی جشنواره و آثار و هنرمندانی که به احتمال زیاد در این بخشها همای سعادت جشنواره روی شانههاشان خواهد نشست؛ به دست بدهد...
مهمترین بخش در هر جشنوارهای و بهخصوص در جشنوارههای سالانه ایدئولوژیک که قرار است تکلیف جهت و جریان و مسیر سینمای سرزمین خود را در یک سال آینده روشن کرده و سرمشقی برای پیمودن این مسیر به دست بدهند، بخش بهترین فیلم است- و در همین جشنواره فجر بارها و بارها شاهد بودهایم که چگونه اهدای این جایزه به فیلمی خاص- مثلا «آنسوی مه» منوچهر عسگرینسب یا «نارونی» سعید ابراهیمیفر یا «آپارتمان شماره 13» یدالله صمدی و «مترسک» حسن محمدزاده- چگونه سینمای ایران را در مسیری یکسر متفاوت از سالهای گذشته انداخته و گاه حتی به تولد شبهژانرهایی در دل این سینما انجامیده است. از این منظر اهمیت این بخش و این جایزه قابل قیاس با جوایز دیگر نیست- اگر چه در این که ارزش این جایزه هم به قدر اهمیت آن است یا نه؛ تردیدهای زیادی وجود دارد.
اما اینکه امسال بخت با کدام فیلم خواهد بود؛ به احتمال زیاد به این موضوع بستگی دارد که میل سیاستگذاران سینمای ایران قرار است سینمای ایران را در یک سال آینده به کدام مسیر هدایت کند. از این منظر بعید نیست در شب پایانی جشنواره شاهد شادکامی فیلمهایی مانند «اسفند» دانش اقباشاوی، «اشک هور» مهدی جعفری، «پیشمرگ» علی غفاری، «خدای جنگ» حسین دارابی، «صیاد» جواد افشار و البته مهمتر و بیشتر از همه «موسی کلیمالله» ابراهیم حاتمیکیا باشیم- که به خصوص این آخری و البته «خدای جنگ» به این دلیل که یک نگاه ایدئولوژیک خاص را دنبال نمیکنند، در فضایی که دولت مستقر در این ماهها گفته که به دنبال وفاق است، نسبت به بقیه شانس بیشتری دارند.
با این نگاه؛ حتی فیلمهایی مانند «بازی خونی» حسین میرزامحمدی و «شمال از جنوب غربی» حمید زرگرنژاد نیز میتوانند موفقیت در شب اختتامیه جشنواره را رویاپردازی کنند؛ البته اگر میل وزارت ارشاد و سازمان سینمایی برای معرفی سرمشق برای جریان سینمایی سال آینده اولویت بیشتری نسبت به ارزش و اهمیت و کیفیت خود فیلمها داشته باشد. در واقع این دو فیلم اگر از کیفیتی نسبی هم بهرهمند بودند، میشد روی موفقیت آنها در شب پایان جشنواره شرط بست. اما حیف که «بازی خونی» موضوع جذاب خود را به کیفیت آماتوری فیلم باخته و «شمال از جنوب غربی» نیز کلیت خود را فدای شیطانسازی از قطب منفی ماجرا کرده است.جشنواره البته در شب اختتامیه پایان متفاوتی هم میتواند داشته باشد- و این اتفاق در صورتی روی خواهد داد که داوران جشنواره ناگهان تصمیم بگیرند وجه سیاسی جشنواره را کنار گذاشته و سیمرغ بهترین فیلم را به فیلم «زیبا صدایم کن» رسول صدرعاملی بدهند که با هر متر و معیاری نه تنها بهترین فیلم صدرعاملی بعد از «من ترانه پانزده سال دارم» است، بلکه بهترین و حداقل شیرینترین فیلم جشنواره امسال نیز میتواند باشد که در پایان تماشاگرش را امیدوار و با حال خوش از سالنهای سینما بیرون میفرستد- و در نمای بدحال و افسرده و افسردهکننده ایران این خود بزرگترین اتفاق است.
کارگردانهای برنده
ابراهیم حاتمیکیا «موسی کلیم الله» که تاکنون بارها و بارها لحظه زیبای گرفتن تندیس جشنواره را تجربه کرده؛ امسال به احتمال زیاد دوباره این احساس را به تجربه خواهد نشست. این فیلمساز- که همراه با مجید مجیدی رکورددار دریافت سیمرغهای جشنواره است- البته مهمترین رقیبش امسال رسول صدرعاملی است که دوباره با فیلم «زیبا صدایم کن» به دوران اوج خود بازگشته است.
در این میان البته دانش اقباشاوی و مهدی جعفری- سازندگان دو فیلم «اسفند» و «اشک هور» هر دو با محوریت زندگی شهید علی هاشمی- نیز شانس دریافت این جایزه را دارند؛ و البته حسین دارابی سازنده «خدای جنگ»، حسین میرزامحمدی کارگردان «بازی خونی» و محمود کریمی کارگردان «بچه مردم» نیز اگر در شب جوایز این سیمرغ را بگیرند، کسی تعجب نخواهد کرد.
بازیگران زن
در بین بازیگران زن جشنواره امسال به نظر میرسد که رقابت اصلی بین مریلا زارعی و سارا بهرامی خواهد بود که اولی از جشنواره فجر سه سیمرغ و یک دیپلم افتخار (برای فیلمهای «سربازهای جمعه»، «شیار 143»، «زیر سقف دودی» و «کیفر») گرفته و سارا بهرامی نیز تاکنون یک سیمرغ برای فیلم «دارکوب» حاصل چهار بار نامزدیاش در جشنواره فجر بوده است. در این بین آنچه شانس مریلا زارعی را بیشتر میکند، این است که این بازیگر در «موسی کلیمالله» در نقش مادر حضرت موسی مانند همیشه حضوری درخشان داشته- و البته این واقعیت هم که این فیلم یک داستان قرآنی آنهم به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا دارد که اصولا همواره در بین مدیران و داوران جشنواره محبوب بوده، شانس او را برای گرفتن تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن بیشتر میکند.
سارا بهرامی اما در این بین رقیب قدرتمندی است. این بازیگر در فیلم «خاتی» در نقش یک زن جوان بیوه دلبسته حیوانات و محیط زیست که همزمان هم در مقابل طبیعت، هم در مواجهه با شرایط و دشواریهای زندگی و هم در مقابله با رسوم و سنتهای عقبمانده یک زندگی بدوی نزدیک به عشایری و سلسله مناسبات رهبری و پدرسالاری چنین جوامعی میشورد، حضوری نه تنها باورپذیر، بلکه جذاب و باشکوه دارد- و همین شکوه و وقار توامان است که او را در این فیلم در یاد و خاطره جمعی سینمادوستان ماندگار خواهد کرد.
بهناز جعفری بازیگر «شمال از جنوب غربی»- البته به شرطی که مسایل ایدئولوژیک باعث کنار گذاشتن این قهرمان سینمایی نشود- دیگر بازیگری است که جایزه گرفتنش کسی را شگفتزده نخواهد کرد. و البته در این میان توجه احتمالی داوران به رویا افشار برای «اشک هور» و سوگل خلیق برای «آبستن» نیز تنها و تنها به سلیقه آنها میتواند بستگی داشته باشد.
یکی از اتفاقات اصلی بازیگری زنان در جشنواره امسال، اما، بازی آزاده صمدی در یک نقش مکمل جذاب در فیلم «صددام» است و همچنین دو بازیگر نوجوان فیلمهای «مرد آرام» و «غریزه» که هر دو درخشان هستند و صد حیف که این دومی قرار نیست در داوریها حضور داشته باشد!
بازیگران مرد
در میان بازیگران مرد تقریباً تا حد زیادی میتوان سیمرغ امین حیایی را برای فیلم «زیبا صدایم کن» قطعی و سزاوارانه دانست؛ البته به شرطی که سیمرغهای سابق حیایی باعث محافظهکاری و مصلحتاندیشی هیات داوران نشود- که اگر این اتفاق بیفتد، در آنصورت میتوان گفت که ستاره بخت حامد بهداد برای فیلم «شوهر ستاره» بدجوری طلوع کرده است!
مرور شماری از بازیهای خوب جشنواره این موضوع را به ذهن میآورد که تعدد بازیهای خوب رقابت دشواری را بر این بخش حاکم کرده است. از جمله بهنام تشکر برای «موسی کلیمالله»، نوید پورفرج برای «گوزنهای اتوبان»، رضا بابک برای «ترک عمیق» و علی سرابی برای «صیاد»...