یادداشت های شهر شلوغ
 
ترامپ به دنبال مذاکره با ایران است؟
 

 

  [ شهروند] موضوعاتی مثل نزدیکی صدور رای دادگاه دبش، فاجعه کرسنت، حضور معاونت راهبردی رئیس جمهوری در داووس ، بررسی fatfدر مجمع تشخیص مصلحت نظام، روی کارآمدن ترامپ و زمزمه های مذاکره مستقیم با امریکا ، سبب درهم تنیدگی بسیاری از این موضوعات و تحلیلهای پیرامون آن شده است. نقدهای ی به مجلس و دولت و قوه قضائیه مطرح می شود و ریشه یابی هر کدام، تلاش و زحمتی طاقت فرسا و بینش و بصیرتی کارشناسانه می خواهد. با این همه مروری داریم بر دیدگاههای متفاوتی که این روزها مطرح می شود.

تلاش برخی ها برای باقی ماندن ایران در حلقه تحریم ها
حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با ایلنا درباره برنامه‌های تندروها و کاسبان تحریم برای به بن‌بست کشاندن اقدامات دولت در حل مشکلات، اظهار داشت: این موضوع از دو منظر قابل تحلیل و بررسی است. نخست، وظایف قانونی که نهادهایی مانند مجلس، مجمع تشخیص مصلحت نظام و دولت دارند این است که در خصوص مسائل مهم کشور در چارچوب سیاست‌های نظام حرکت کنند و در مسائل مختلف گوش به فرمان رهبری باشند و نباید از رهبری جلو زده یا عقب بیفتند.
وی ادامه داد: مسئله دوم این است که مسائل مهم اقتصادی کشور، به‌ویژه تحریم‌ها و قوانین تحریمی نظیر کاتسا، ایسا و تحریم‌های مرتبط با پالرمو و FATF، دغدغه‌های جدی نخبگان جامعه در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی است و باید این دغدغه‌ها را به‌طور شفاف بیان کنند و دولت هم باید از نقد و بررسی نظرات کارشناسان استقبال کند.
دبیرکل حزب سبز ایران تصریح کرد: با این حال، تبدیل این مسائل به ابزاری برای رقابت‌های سیاسی و استفاده از آن‌ها به‌عنوان ابزاری برای تخریب دولت، موضوعی است که با اخلاق سیاسی، شرعی و اخلاقی مغایرت دارد. دولت باید با روشنگری و کار رسانه‌ای افکار عمومی را به سمتی هدایت کند که قاعده آن این باشد که علیرغم فشارهایی که وارد می‌شود تصمیمات نظام به درستی اجرا شود. در واقع دولت باید در این شرایط، اقناعی در بین نخبگان و آحاد مردم ایجاد کند تا حمایت مردمی را در اجرای مصوبات خود داشته باشد.
کنعانی‌مقدم در پاسخ به این سوال که با توجه به وضعیت کنونی و روی کار آمدن دوباره ترامپ و کارشکنی‌هایی که از سوی افراد تندرو و کاسبان تحریم انجام می‌شود، آیا می‌تواند ضررهای جدی به کشور وارد کند، گفت: سیاست‌های جمهوری اسلامی و استراتژی‌های آن به‌وضوح مشخص است و بر اساس تدابیر رهبری اتخاذ می‌شود. این مسائل ارتباطی با تغییرات در کاخ سفید و آمدن یا رفتن بایدن یا ترامپ ندارد؛ بنابراین، از این جهت نگران نیستیم و افرادی هم که تلاش می‌کنند در سیاست‌های کلان نظام تغییراتی ایجاد کنند، به نظر می‌رسد که در مسیر اشتباهی قرار دارند.
این فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: خیلی از کسانی که در سیاست‌های بین‌المللی قرار دارند و ممکن است خود نیز تحت تحریم‌های آمریکا باشند، تلاش می‌کنند ایران همچنان در حلقه تحریمی باقی بماند لذا در سیاست خارجی باید مراقبت کنیم که سیاست‌هایی که اتخاذ می‌کنیم، ما را از وابستگی به شرق و غرب نجات دهد و استقلال جمهوری اسلامی را حفظ کند.

احتمال ارائه پیشنهاد مذاکره از طرف ترامپ قوی‌تر شد
جالب است بدانید که دونالد ترامپ در آخرین اظهار نظر درباره ایران و در گفت‌و‌گو با شبکه فاکس نیوز گفت که خیلی خوب می‌شود اگر بدون حمله اسرائیل به تأسیسات نظامی ایران، بتوانیم مسائل با ایران را حل کنیم.
برخی معتقدند که ترامپ علاقمند است که موضوعات مورد اختلاف با ایران از جمله موضوع هسته‌ای را با مذاکره حل و فصل کند.
دیپلمات سابق ایران در نیویورک می‌گوید که از اظهارات ترامپ طی سال‌های اخیر چنین بر می‌آید که او در صورت عدم انجام مذاکره از سوی ایران یا شکست مذاکرات احتمالی، راه بازگشت به «فشار حداکثری» کذائی‌اش را در پیش خواهد کرد. با توجه به ادعا‌ها طی ماه‌های اخیر در غرب مبنی بر شرایط اقتصادی و اجتماعی در داخل ایران و نیز اینکه تحولات اخیر در خاورمیانه موجب تضعیف ایران شده، این خطر وجود دارد که تصور ترامپ این باشد که در این بار کار برای او راحت‌تر باشد.
انتخاب، گفتگویی که کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در نیویورک، در این زمینه انجام داده را منتشر کرده است. او در پاسخ به این سئوال که ترامپ چرا تا این حد دنبال حل مسأله با ایران از طریق مذاکره است؟می گوید: به این دلیل که اولاً ترامپ از دوره مبارزات انتخاباتی از ۲۰۱۶ تا کنون همواره علیه روسای جمهور آمریکا که جنگ‌هایی در خارج راه انداخته‌اند، شعار داده و مثلاً از هدر رفتن چندین تریلیون دلار پول آمریکا در این جنگ‌ها سخت انتقاد کرده است. او ماموریت خود را به راه نیانداختن جنگ‌های جدید و خاتمه دادن به جنگ‌های موجود دانسته و همیشه گفته است که شاخص موفقیت او همین موضوع خواهد بود. ثانیاً ترامپ مایل است که تمرکزش را روی چین و روسیه بگذارد و به آنچه که اولویت یافتن رقابت بین قدرت‌های جهانی نامیده می‌شود، متمرکز شود. در آمریکا تقریباً اجماع وجود دارد که این کشور با یک تهدید اساسی از ناحیه توسعه اقتصادی و تکنولوژیک چین مواجه است. دلیل اصلی موافقت سنا با اتفاق آرا با مارک روبیو برای وزارت خارجه نیز این بود که روبیو معتقد به مقابله شدید با چین است. تصور ترامپ این است که درگیر شدن در یک جنگ دیگر در خاورمیانه موجب تضعیف آمریکا و تقویت قدرت‌های بزرگ رقیب خواهند شد.

احمدی نژاد و جلیلی هم‌راستا با هم خسارات زیادی به کشور زده اند
همانطور که می دانید این روزها که ظریف آماج حملات تندروها قرار گرفته است. برخی از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که هدف از این حملات، فرار رو به جلو برای جلوگیری از پاسخگویی سعید جلیلی است؛ او،  به تعبیر بیژن نامدار زنگنه، مسئولیت خود را متوقف کردن پرونده‌های مذاکرات هسته‌ای، FATF  و پرونده کرسنت می‌داند.
حملات به دولت به بهانه مذاکره با غرب، در شرایطی صورت می‌گیرد که دولتی‌ها در همین مدت بارها اذعان کرده‌اند که رهبری تصمیم‌گیرنده نهایی در خصوص مذاکرات است و بدون هماهنگی با رهبری، اقدامی نخواهند کرد.
در این خصوص، علی شکوری راد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو حزب اتحاد ملت، به خبرآنلاین، گفته است که دادستانی باید به خاطر خسارت‌هایی که از ناحیه سعید جلیلی به کشور وارد شده، برای او پرونده تشکیل دهد. او می گوید:آقای جلیلی به خاطر خسارت‎های هنگفتی که به کشور زده است باید محاکمه شود. من فکر می‎کنم بعد از احمدی‎نژاد کسی که ما را به این وادی فرستاد، یعنی ریل  نظام جمهوری اسلامی را منحرف کرد و به این مسیر انداخت، آقای جلیلی است. او بیشترین خسارت‌‎ها را به منافع ملی وارد کرده و باید محاکمه بشود.
او تاکید دارد پشت صحنه حملات به ظریف جبهه پایداری قرار داد و می گوید؛«در حقیقت تندروها احساس می‎کنند که آقای ظریف یک چهره بین‎المللی و شناخته شده است و اگر حرفی بزند، صدایش در عرصه بین‎الملل شنیده می‎شود. آن‌ها می‎خواهند این وجهه را تخریب کنند»
در حقیقت تندروها می‌خواهند رهبری را تحت فشار قرار دهند که مطابق خواست آن‌ها عمل شود. به نظر من آن‌ها در نهایت به سمت تقابل با رهبری خواهند رفت. این راهی هم که دارند می‎روند راه تقابل است. البته رهبری تحت تاثیر این فشارها قرار نخواهند گرفت و مبتنی بر منافع ملی تصمیم خواهند گرفت. من فکر می‎کنم که به هرحال آنها یک روزی به آن نقطه خواهند رسید که نظام دم‌شان را به عنوان افرادی که مخل منافع ملی عمل می‎کنند، بچیند.
شما این تجربه را در انتخابات گذشته شاهد بودید؛ در انتخابات مجلس، جناحی که جبهه پایدارای هم در آن  است، علیه موئتلفین خود  کودتای انتخاباتی کرد و باعث شد که اعتماد رهبری به آنان از بین برود. نتیجه این از بین رفتن اعتماد را در انتخابات ریاست‎جمهوری شاهد بودیم.
در حقیقت انتخابات به گونه‎ای تدارک و برگزار شد که نتیجه آن انتخاب دکتر پزشکیان و نه جلیلی شد. به نظر من انتخابات گذشته نتیجه بی‎اعتمادی نظام به جبهه پایداری و نیروهای تندرو بود. آن ها می‎خواهند از گفته‎های پیشین رهبری درباره مذاکره استفاده کنند تا در حقیقت اینگونه محذوریت ایجاد کنند. معتقدم این‌ها روزی به تقابل با نظام خواهند رسید و این اعتمادی که از آن‌ها سلب شده، بروز بیرونی بیشتری پیدا خواهد کرد.
تندروها به دلیل این‌که می‎خواهند موقعیت خود را حفظ کنند، شاید در شرایطی که رهبری صراحت گفتار داشته باشد سکوت مصلحتی کنند، اما به رفتار خود ادامه خواهند داد و در شرایطی که احساس کنند رهبری صراحت بیشتری دارد موقتا ساکت خواهند شد.

معمار تحریم‌ها ظریف است، نه ریچارد نفیو
اما در سوی دیگر مدیرمسئول کیهان نوشت: «مروری بر کارنامه سال‌های اخیر آقای ظریف در کسوت وزیر خارجه، مسئول تیم ایران در مذاکرات هسته‌ای و اخیراً معاون راهبردی رئیس‌جمهور، نشان می‌دهد که لقب معمار تحریم‌های آمریکا علیه کشورمان بیشتر و پیشتر از ریچارد نفیو، شایسته جناب ظریف است.»
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان در یادداشتی با عنوان «معمار تحریم‌ها کیست؟ ریچارد نفیو یا آقای ظریف؟!» به مقایسه محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور، با ریچارد نفیو، سیاستمدار و نویسنده کتاب «هنر تحریم‌ها» پرداخته است.
او در این زمینه نوشت:شاید خوانندگان محترم از تیتر نوشته پیش‌روی تعجب کرده باشند! ولی در این تیتر، یک پرسش جدی مطرح شده است و پاسخی جدی نیز می‌طلبد. آیا لقب «معمار تحریم‌ها» که به ریچارد نفیو داد‌ه‌اند، شایسته اوست؟! نفیو دشمن تابلودار ایران اسلامی است و تلاش بی‌وقفه او برای هرچه اثرگذارتر بودن تحریم‌های آمریکا علیه ایران، نه تعجب‌آور است و نه غیر‌طبیعی. اما مروری هرچند گذرا بر کارنامه سال‌های اخیر آقای ظریف در کسوت وزیر خارجه، مسئول تیم ایران در مذاکرات هسته‌ای و اخیراً معاون راهبردی رئیس‌جمهور، این سؤال را پیش می‌کشد که آیا لقب معمار تحریم‌های آمریکا علیه کشورمان بیشتر و پیشتر از ریچارد نفیو، شایسته جناب ظریف نیست؟! شواهد نشان می‌دهند که هست.
این پرسش نیز از رئیس‌جمهور محترم در میان است که مگر حضور آقای ظریف در منصب «معاون راهبردی رئیس‌جمهور» غیر قانونی نیست؟! که هست! و مگر حضرتعالی در جایگاه ریاست جمهوری کشور ملزم به رعایت قانون نیستید؟! که هستید! بنابراین چرا به ادامه حضور ایشان در این منصب ادامه می‌دهید؟!... آیا پیامد‌های فاجعه‌بار آن به حساب شما نوشته نمی‌شود؟! اظهارات آقای ظریف با نظرات اعلام شده حضرتعالی تفاوتی در حد تناقض دارد!

تندروها به  بدنبال فشار سیاسی بر قوه قضاییه اند تا فساد چای دبش را کمرنگ کنند
تاکنون کسی ندیده است که تندروها اعتراض جدی به این فساد بسیار بزرگ و آشکار(چای دبش) کنند و از دستگاه قضایی درخواست برخورد نمایند. به همین دلیل، برای رد گم کردن حالا حملات خود را در قالب طرح سوال به سوی رئیس قوه قضاییه متمرکز کرده‌اند که چرا با فلان فرد برخورد نمی‌کند؟ یا چرا پرونده کرسنت را به‌جایی نمی‌رساند که مطلوب آنان باشد؟
روزنامه هم‌میهن نوشت: اگر به رفتارهای این روزهای تندروها نگاه کنیم، متوجه کوشش جدی آنان برای ایجاد انحراف در افکارعمومی می‌شویم. مهمترین آن فشار سیاسی به دستگاه قضایی است که در دوره مدیریت جدید توانسته در حد متعارف از سیاست فاصله بگیرد و زیر بار منویات گروه‌های سیاسی نرود.
 تندروها می‌خواهند با یک تیر چند نشان را بزنند. اول و مهمتر از همه، خارج کردن مسئولین دولت قبل از زیر تیغ حکم سنگین دادگاه چای دبش است. تندروها با دقت در مورد این پرونده سکوت کرده‌اند؛ درحالی‌که این پرونده نه‌تنها بزرگترین فساد تاریخ ایران است، بلکه در ابتدای دولت آقای رئیسی هم اتفاق افتاد و حتی وزیر مربوط و شاید هم بیش از یک وزیر در این پرونده متهم هستند که حداقل یکی از آنان پیش از این پرونده هم محکومیت قطعی پیدا کرده و زندان رفته است.
 جالب اینکه در ابتدا کوشش بسیار کردند تا ماجرا را ساده جلوه دهند و ماله‌کشی کنند. بنابراین، برای تندروها خیلی سخت است بپذیرند درحالی‌که با نمایش مبارزه با فساد آمدند، بلافاصله در بالاترین سطح از فساد افرادشان محکوم و زندانی شوند و رکورد فساد را هم شکستند؛ آن هم در شرایطی که کشور تشنه مبالغ کوچک ارزی بود و برای آن له‌له می‌زد، به یکباره 3/7میلیارد دلار را دود کردند و به هوا فرستادند.
 در آغاز هم سعی کردند ماله‌کشی کنند؛ ولی دستگاه قضایی اجازه نداد و با حفظ استقلال نسبی خود توانست مبارزه با فساد را پیش ببرد و به‌جای اعدام افراد بی‌یار و یاور، این‌بار وزیر تندروها را از پشت میز وزارت به پای میز محاکمه کشاند و تصویر قابل‌قبول‌تری از مبارزه با فساد را نشان داد.
به‌رغم اینها تاکنون کسی ندیده است که تندروها اعتراض جدی به این فساد بسیار بزرگ و آشکار کنند و از دستگاه قضایی درخواست برخورد نمایند. به همین دلیل، برای رد گم کردن حالا حملات خود را در قالب طرح سوال به سوی رئیس قوه‌قضاییه متمرکز کرده‌اند که چرا با فلان فرد برخورد نمی‌کند؟ یا چرا پرونده کرسنت را به‌جایی نمی‌رساند که مطلوب آنان باشد؟
 اگر در پرونده کرسنت می‌شد افراد مورد نظر تندروها را محکوم کرد، این کار با دو فوریت در زمان ریاست قبلی‌ انجام می‌شد. اگر آن زمان انجام نشد، یعنی که مسئولیت فاجعه کرسنت متوجه تندروهاست و اکنون که دستگاه قضایی چون گذشته سیاست‌زده نیست لازم است این پرونده را بی‌طرفانه رسیدگی کند تا نیک‌کردار از بدکردار شناخته شود.
 به نظر می‌رسد که این‌گونه فشارها به دستگاه قضایی، معطوف به متوقف کردن رسیدگی به پرونده برخی از متهمین چای دبش است؛ متهمینی که در سطوح بالای دولت قبل حضور داشتند. چای دبش آبرویی برای نظام اداری آن دولت و کشور نگذاشت. در واقع، آن دولت را چون آبکشی نشان داد که فساد به‌راحتی از روزنه‌های آن عبور می‌کرد؛ روزنه‌هایی که اتفاقاً خیلی هم درشت بودند. تنها راه برای اینکه فساد بیش از این موجب تضعیف حکومت نشود، رسیدگی‌های قضایی مستقل و بی‌طرفانه است که در دوره اخیر برخلاف گذشته روند بهتری دیده می‌شود.
 نکته‌ای که کمتر به آن توجه می‌شود، این است که در زمان مدیریت پیشین دستگاه قضایی، از طریق دادگاه‌های ویژه افراد زیادی به زندان‌های طویل‌المدت و برخی هم اعدام محکوم شدند؛ ولی هیچ‌کس از متهمین کلان قاچاق سوخت محاکمه نشد. درحالی‌که امروز می‌دانیم چه حجم بزرگی از فساد سوخت بیخ گوش برخی، قاچاق می‌شده است.
 مجموعه این موارد نشان می‌دهد این جار و جنجال به‌ظاهر بیهوده تندروها با هدف ایز گم کردن از رسیدگی‌های مستقل قضایی علیه همدستان آنان است که برای پرت کردن حواس مردم و خط‌ونشان کشیدن با مسئولین ذیربط است.
 بزرگترین خدمتی که دستگاه قضایی می‌تواند به این مردم و نظام کند، حفظ استقلال نسبی خود و تقویت بیش از پیش آن است. آنچه مردم را به مبارزه با فساد امیدوار می‌کند، همین استقلال قضایی است.

هوشمندی و صبوری حزب‌اللهی‌ها  در مساله حجاب
وطن امروز اما به سراغ موضوع چالشی دیگری رفته است. این روزنامه نوشت: بگذارید با یک سوال شروع کنیم: حزب‌اللهی کیست؟ یک تعریف ساده از حزب‌اللهی، اعتماد به نظام جمهوری اسلامی و حمایت همه‌جانبه از جمهوری اسلامی است. حزب‌اللهی کسی است که در هر مقطعی، منافع و مصالح نظام را درک کرده و متناسب با منافع و مصالح نظام اقدام می‌کند.
اگر همین قانون حجاب، بنا به مصالحی فعلا اجرایی نشده است، جریان حزب‌اللهی و متدین جامعه باید به این تدبیر نظام جمهوری اسلامی اعتماد کرده و به آن احترام بگذارد.
جمهوری اسلامی ایران اکنون آماج پیچیده‌ترین نقشه‌ها و طراحی‌ها و شدیدترین توطئه‌ها و حملات سخت و نرم است. اکنون جمهوری اسلامی از یک سو به واسطه تحریم‌ها، درگیر و پیگیر راه‌حل‌هایی برای کاهش فشار اقتصادی بر مردم است و از سوی دیگر به واسطه جنگ‌ ۱۶ ماهه اخیر رژیم صهیونیستی علیه مقاومت، در حال یک طراحی جدید برای بازسازی بازدارندگی و معادله و موازنه قدرت در منطقه است. در این میان دشمن صهیونیستی و آمریکایی تلاش می‌کند با ترفند‌های مختلف یک التهاب و ناآرامی جدید را در ایران به راه اندازد تا از طریق آن، هم شورش‌ ۱۴۰۱ را بازسازی و هم تلاش کند از طریق نفوذی‌های خود در داخل کشور زمینه ایجاد اعتراضات دیگری به ویژه اعتراضات اقتصادی را ایجاد کند و آن را به شورش‌‌ مرتبط با مساله حجاب پیوند بزند. حالا تصور کنید در این شرایط، تهدید حمله نظامی نیز روی میز مقامات رژیم صهیونیستی است و آنها نیز در حال تلاشند شرایط لازم را برای انجام حمله مستقیم نظامی به ایران فراهم کنند.
خب! در چنین شرایطی قطعا یکی از الزامات مهم و حیاتی، حفظ «آرامش» کشور است. هر اقدامی که منجر به ایجاد التهاب، در هر سطح و اندازه و بخشی در کشور شود، می‌تواند به برنامه دشمن برای ایجاد التهاب و آشوب و ناآرامی در کشور کمک کند. دولت و هر کدام از ساختارهای حاکمیتی، باید از هر تصمیم‌ یا اقدامی که منجر به ایجاد نارضایتی یا التهاب در کشور شود، پرهیز کنند. همین‌طور جریان‌ها و گروه‌های سیاسی درون نظام نیز باید دقت کنند و آب در آسیاب دشمن نریخته و اصطلاحا هیزم‌کش آتش فتنه دشمن نشوند.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/261539/ترامپ-به-دنبال-مذاکره-با-ایران-است؟