آموزش پايه دولتي معمولا تا 15سالگي است كه گاهی تا 16 يا 18سالگي نيز ادامه مييابد. اسكولامه يا تحصيلات متوسطه فراگير كه به اخذ گواهينامه دوره جهت حضور در مدارس تكميلي متوسطه ميانجامد. در مدارس تكميلي متوسطه دانشآموزان ميتوانند به واحدهاي بالاتر علمي، تكنيكي، هنري يا حرفهاي وارد شوند و به شرط اخذ گواهينامه ميتوانند به همه دانشگاهها وارد و استخدام شوند. 3سال دوره آموزش حرفهاي منجر به كسب گواهينامه صلاحيت و استخدام ميشود. 5سال دوره آموزشي منجر به اخذ گواهينامه حرفهاي ميشود كه برابر است با گواهينامه مدرسه فني.
سيستم تحصيلي شامل موارد زير ميشود:
ـ كودكستان (غير اجباري) براي كودكان بين 3 تا 6ساله.
ـ ابتدايي براي کودکان بين 6 تا 11ساله.
ـ مدارس مقدماتي متوسطه براي كودكان بين 11 تا 14ساله.
ـ مدارس تكميلي متوسطه كه شامل انواع متفاوت تحصيلات است. درحالت كلي شامل دانشآموزان 15 تا 19ساله است.
اجازه ورود به تحصيلات دانشگاهي و غيردانشگاهي تكميلي به دانشآموزاني كه امتحانات دولتي را بگذرانند، داده ميشود. دورههاي آموزشي حرفهاي به صورت اختيارات كلي هستند و افرادي كه سنشان بين 16 تا 25سال و گاهي اوقات بالاتر است ميتوانند حضور داشته باشند. براي بهدست آوردن اجازه ورود به دبيرستان احتياج به گواهينامه اتمام دوره مقدماتي متوسطه است. هدف از قانونگذاريهاي خاص و نوآوريهاي آزمايشي، ارشاد دانشآموزاني است كه بايد درباره شغل آيندهشان يا ادامه تحصيلات در دبيرستان تصميم بگيرند.
آموزش پيشدبستاني
از مراكز پيشدبستاني در ايتاليا تحت عنوان اسكولادل اينفاتريا ياد ميشود. كودكستان كه اولين شكل آموزش بچهها در ايتاليا است، اجباري نيست، اما در جايگاه اولين سطح تحصيلات قرار ميگيرد. تعداد دانشآموزان شركت كننده در اين مدارس درحال افزايش است. اكنون درمجموع 96درصد از كودكان ردههاي سني 3 و 5سال در اين كودكستانها شركت ميكنند. در طول اين دوره معلمان، بايد مهارتهاي بچهها را مورد خلاقيت، طرز برخوردهاي اجتماعي، استقلال و روش يادگيري بهبود بخشند.
همه كودكان رده سني3سال در شروع سالتحصيلي (اول سپتامبر) يا آنهایي كه سومين روز تولدشان قبل از 31دسامبر است ميتوانند در يك كودكستان پذيرفته شوند. مطابق قانون شماره 444 از 1968، كودكستانهاي دولتي از 3 بخش، تشكيل ميشوند كه هر بخش كودكان همسن را گروهبندي ميكند.
گاهي اوقات اين امكان وجود دارد كه بخشهايي با كودكان غيرهمسن در حوزههاي كوچك، تشكيل يابد. هربخش نبايد بيش از 25 دانشآموز داشته باشد به استثناي بخشهايي كه دانشآموزان عقبمانده ذهني دارند. از اول سپتامبر سال2000، به علت استقلال، كليه مراكز آموزش پيشدبستاني و مراكز مراقبتي كودكان در ايتاليا از بالاترين سطح قدرت سازماندهي و مديريت آموزشي در پذيرش اهداف كلي سيستم آموزش ملي، آزادي تدريس و حق انتخاب آموزشي خانوادهها در تعيين برنامه مطالعات، موضوعات و تعداد ساعات برخوردار شد. برنامه آموزش كودكستانها براساس ارتباط نزديك بين اهداف آموزشي (همانندي، استقلال و رقابت) و ابعاد توسعه و سيستمهاي فرهنگي نمادين پايهريزي شده است.
برنامههاي آموزشي
از جمله مهمترين برنامههاي آموزشي كه در مراكز پيشدبستاني ارایه ميشود ميتوان از موارد ذيل نام برد:
- شناخت اعضاي بدن و اعضاي حركتي
- تقويت گفتار و اداي صحيح كلمات
- شناخت اشياء، زمان و طبيعت
- شناخت پيامها، اشكال و وسايل
- برقراري ارتباط با ديگران
آموزش پيشدبستاني در معناي دقيقتر آمادهكردن تحصيلي بچههاي 5 ـ3سال است كه بهوسيله طرح به اصطلاح Materno Or Scuole per Ilnfanzia فراهم شده است.
توجه و خدمات آموزشي ويژهاي براي بچههاي كوچك زير 3سال وجود دارد و بهوسيله برنامه Asili Nido فراهم شده است. برنامه The Scuole Mateme بخشي از سيستم آموزشي است كه با مسئوليت وزارت آموزش و پرورش است در حاليكه Asili Nido متعلق به سيستم آموزشي نيست و تحت مسئوليت وزارت كار است.
برنامهAsili Nido عمدتا توسط شهرداريها حمايت مالي شده و در ميزان بسيار پاييني از شركتهاي خصوصي و غيرانتفاعي حمايت ميكنند كه البته فقط نسبت خيلي كمي از جمعيت را تحت پوشش خود قرار ميدهند يعني در حدود 8درصد در سطح ملي و بهويژه در ايتالياي مركزي و شمالي، بهاضافه موارد اندكي در ايتالياي جنوبي و جزاير آن اما طي دهه اخير پيشرفت قابل ملاحظهاي در آمادگي تحصيلي افراد ديده ميشود.
در سال 1992 كمتر از 100هزار دانشآموز
( 7/5درصد از ميان بچههاي زير 3سال) تحت برنامه Asili Nido بودند كه در سال 1998، اين تعداد به 120هزار نفر (حدود 8درصد) رسيد. برنامه Asili Nido توسط دولت يا گروههاي فردي ديگري حمايت مالي شد (مناطق و ايالت خود مختار، شهرداريها) يا يكسري موسسات خصوصي، بهويژه موسسات مذهبي و غيرانتفاعي بخشي از هزينه اين برنامه را به عهده ميگيرند.
حضور در مدارس پيشدبستاني اجباري نبوده اما تقريبا حالت فراگير گرفته و بيش از 95درصد بچهها در نوعي از محيطهاي آموزشي پيشدبستاني حضور يافتهاند. بچههاي معلول هم بهطور كامل در مدارس عمومي، با ديگر بچهها تلفيق داده شدهاند كه حدود 98/0درصد از تعداد كل دانشآموزان را طي سالهاي 99 - 1998 تشكيل ميدادند. در مورد تفاوت نسبت دانشآموزان دختر و پسر به هم در مقطع پيشدبستاني، نسبت دانشآموزان دختر به پسر 2/48درصد بود در مقابل 8/51درصد (پسران) در سال 99 - 1997 و اين نسبت برميگردد به عوامل جمعيتي، به مسائل تبعيضي و...
اخيرا بيش از 50درصد خدمات آموزشي پيشدبستاني توسط موسسات غيردولتي (شهرداريها و بهويژه موسسات مذهبي) فراهم ميشود.
و در سال 1999 اين ميزان شامل بيش از 57 درصد از بچههايي كه در آموزش پيشدبستاني دولتي شركت كردهاند در مقابل كمتر از 43درصد محيطهاي آموزشي غيردولتي ميشود. هدف اصلي سياستگذاران مملكت، درحال حاضر تحت پوشش قرار دادن كل جمعيت مورد نظر و نيز بهبود كيفيت آموزشي در محيطهاي آموزشي است. مدارس پيشدبستاني دولتي معيارها و الگوهايي را پيروي ميكنند كه توسط حكم وزارتي (3 ژوئن 1991) صادر شده است كه اين الگوهاي آموزشي چيزي مثل برنامه آموزشي دروس براي معلمان است. اين طرحها درحقيقت، اهداف مقطع پيشدبستاني را طراحي ميكنند كه اين اهداف عبارت از تقويت قابليتهاي فرد با توجه به ويژگيهاي بدني، عقلاني و سايكوديناميك، كمك به فرد در حصول اعتماد به نفس، توسعه تواناييهاي فرد بهويژه تواناييهاي عقلاني، زباني، حركتي، ادراكي و احساسي او.
فعاليتهاي آموزشي بهطور منظم كنترل و ارزيابي ميشود كه اين كار توسط بازرساني كه در واقع در نقش مشاوران عمل ميكنند، انجام ميگيرد.
بيشتر مقطعهاي پيشدبستاني غيردولتي هم (نه بهطور رسمي) اين الگوي آموزشي را پذيرفته و به اين ترتيب، كيفيت خدمات آموزشي را تضمين ميكند. عوامل احساسي كه انتظار ميرود در بهبود كيفيت خدمات آموزشي دخيل باشند، شامل: الگوهاي آموزشي ذكر شده، بهاضافه صلاحيت معلمان و نسبت تعداد معلمان به شاگردان است. منظور از الگوهاي آموزشي، يكسري از بايدهايي هستند كه مدارس پيشدبستاني بايد به آن برسند و آنها را بهكار ببندند و فعاليتهاي تحصيلي بچهها بايد در راستاي اين بايدها باشد.
البته اين «بايدها» صرفا برنامه آموزشي واقعي يا خلاصه دروس نيست و فهرستي از استانداردهاي كسب شده را به ما نميدهند، اما ميشود چنين پذيرفت كه درواقع اين معيارها به منزله يك كتاب راهنماي آموزشي براي معلمان و نيز براي آن دسته از افراديكه مهمترين ابعاد پيشرفت و ترقي تحصيلي بچهها را توضيح داده و تعريف ميكنند و روشها و الگوهايي مناسب را براي آموزش موثر طراحي ميكنند ميتواند موثر واقع شود.
بسياري از مدارس غيردولتي هم، يكسري هماهنگيهايي را در راستاي فعاليتهاي آموزشي دنبال ميكنند كه معمولا همسو و هماهنگ با مدارس دولتي بوده اما تاحدودي از طريق مطابقت با بافت محلي و اجتماعي، غني شده است. در اين چارچوب، تجارب مهمي بايد ذكر شود بهعنوان مثال Scuole dell Infanzia از Regio Emilia و ميلان و ديگر شهرداريها، Area Bambini از Pistoia، مدارس پيشدبستاني Steiner و Montessoriدر بسياري از اين موارد هدف از حمايت آموزش پيشدبستاني، مزيت و ويژگي خاص اين دوره است كه اغلب در سطوح بينالمللي هم شناخته شده است.
در مورد معلمان آموزش مقدماتي آنان تا سال 1998 توسط دانشكدههاي ويژهاي در سطح متوسطه سطح بالاتر همهساله تكميل شده بود از سال 1998 سيستم آموزشي تغيير يافته كه شامل آموزش علمي مدرسان در سطح آموزش پيشدبستاني با برنامه ويژه Laurea تا اينكه آنها براي پست تدريس صلاحيت لازم را كسب كنند. تقريبا (100درصد در سال 92، 6. 99 درصد) در سال 1998 در مقطع پيشدبستاني معلمها خانم بودند كه تعداد اين معلمان طي اين دهه از 589. 116 در سال 95 - 1991 تا 312. 131 در سال 1994 تا 1998 افزايش يافته است. اين افزايش به دليل اصلاحات اساسي است كه در مدارس دولتي در مقايسه با موسسات غيردولتي انجام گرفته كه نسبت بالاتري از ميزان معلم به شاگرد را نشان ميدهد. در مقايسه با مدارس پيشدبستاني بسياري از كشورهاي ديگر اين نسبت معلم به شاگرد بسيار پايين است كه ميزان آن 1/12 در سال 1994 تا 1998 بود. (3. 11 در مدارس دولتي، 5. 12 در مدارس غيردولتي) كه اين نسبت پايين با هدف مدارس دولتي اينطور ترفيع داده ميشود و بسياري از مدارس خصوصي و شهرداري با امكان فراهمكردن بهترين خدمات آموزشي بهعنوان مثال معرفي زمان آموزشي طولانيتر با همكاري دو يا چند معلم، تعيين معلمان متخصص براي فعاليتهاي ويژه، افزايش ساعت آزاد، بالا بردن كيفيت تجهيزات آموزشي و اضافه كردن خدمات تكميلي سعي در بهبود وضعيت آموزشي ميكنند.