[شهروند] 25 سال پیش در چنین روزی، برابر با 31 دسامبر ١٩٩٩ میلادی، بوریس یلتسین، نخستین رئیسجمهوری فدراتیو روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به دلیل بیماری از قدرت کنارهگیری کرد. در کشور روسیه دو نگاه به بوریس یلتسین وجود دارد که هر دو قابل تأمل هستند. برخی او را فردی روشنبین و وطنپرست میدانند که با حمایت از تغییرات سیاسی در اتحاد جماهیر شوروی، بر سالها ناکارآمدی و بیکفایتی کمونیستها در اداره این سرزمین بزرگ خط بطلان کشید و زمینه را برای مستقل شدن روسیه و جمهوریهای دیگر فراهم آورد. از طرفی، برخی دیگر معتقدند انحلال اتحاد جماهیر شوروی سناریویی بود که آمریکاییها برای به زانو درآوردن ابرقدرت شرق نوشتند و کارگردانی آن را به یلتسین سپردند. روابط ویژه روسیه دوران بوریس یلتسین با رقیب سابق یعنی ایالات متحده بر هیچ کس پوشیده نیست، هرچند سیاست نزدیکی به آمریکا نیز نتوانست مشکلات ساختاری باقی مانده از دوران شوروی را طی 8 سال ریاست جمهوری یلتسین التیام ببخشد.
روسیه یلتسین، امتداد سیاستهای ایالات متحده
کنار رفتن بوریس یلتسین در ٣١ دسامبر ١٩٩٩ میلادی تعجب کسی را برنیانگیخت، چه آنکه بیماری و همچنین افراط در مصرف الکل، دیگر توانی برای قدرتمندترین مرد روسیه باقی نگذاشته بود. در همین روز و به دنبال اعلام کنارهگیری یلتسین، ولادیمیر پوتین رسماً بهعنوان کفیل ریاستجمهوری روسیه معرفی شد. کمتر از یک سال بعد نیز او توانست با کسب رأی اکثریت مردم روسیه با عنوان رئیسجمهوری ساکن کاخ کرملین شود. پوتین از لحظه به دست گرفتن قدرت، بازگرداندن عظمت روسیه را در دستور کار خود قرار داد، زیرا همسویی روسیه با سیاستهای ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری بوریس یلتسین، پرستیژ این کشور را شدیداً تحت تاثیر خود قرار داده بود. اما بر هم زدن این بازی کار هر کسی نبود، آن هم با اقتصاد ورشکسته و به یادگار مانده از دوران شوروی سابق که قدرت هرگونه مانوری را از دولت سلب میکرد. در حقیقت ظهور پوتین به عنوان یک ناجی در سپهر سیاست روسیه شاید دقیقاً همان چیزی بود وسیعترین کشور جهان برای برخاستن از خاکستر به آن نیاز داشت.
افسر سابق KGB در قامت احیاگر امپراتوری روسیه
با گذر زمان و آشنایی بیشتر با خلق و خو و همچنین سیاستهای پوتین، برخی او را با ژوزف استالین، قدرتمندترین رهبر اتحاد جماهیر شوروی مقایسه کردند، هرچند شخص پوتین هیچگاه در تعریف و تایید استالین جملهای بر زبان نیاورده بود. این میان اما وجود برخی تشابهات میان او و شهیرترین امپراتور روسیه یعنی «پتر کبیر»، شاید مقایسهای درستتر را رقم بزند و بعید است ولادیمیر پوتین نیز از این قیاس ناراضی باشد. مهمترین شباهت را اما باید آن جا جست که هم پتر و هم پوتین تا قبل از به دست گرفتن قدرت آدمهایی معمولی تلقی شده و کسی روی آنها به عنوان رئیس حکومت حساب نمیکرد. پوتین یک افسر کاگب بود که پله پله در ساختار قدرت پیش میرفت و پتر نیز در سایه حکومت خواهرش سوفیا، به عیش و نوش مشغول بود. اما پتر پس از به دست گرفتن قدرت، روسیه را به یکی از ابرقدرتهای زمان خود تبدیل کرد و به همین منوال پوتین نیز عظمت از کف رفته کشورش را پس از فروپاشی شوروی احیا کرد.