یادداشت های شهر شلوغ
 
کنترل موج انفجار بمب های خبری وظیفه کیست؟
 

 

 [ شهروند] دیروز رئیس قوه قضائیه به نکته مهمی اشاره داشت. او گفت که مسائل اصلی کشور را نباید زمین بگذاریم و به مسائل فرعی بپردازیم.
واقعیت هم همین است. آنقدر این تکنولوژی و شبکه های ارتباطی وسیع شده اند و دسترسی به اخبار و اطلاعات گسترش پیدا کرده ، که گویی هر لحظه یک بمب خبری منفجر می شود و جامعه را به سمت و سویی می برد. سمت و سویی که نه در آن رفاه یافت می شود و نه آرامش. شاید بررسی فضای موجود جامعه و رسانه ها در این صفحه ، گاه خواننده را به این نگاه برساند که مواظب خود باشد تا در بخشی از این جنگ روایت ها چه تحمیل شده توسط بیگانگان و چه تشدید شده توسط دوستان (از روی نا آگاهی و عجول بودن) ، غرق نشود...
باری با اینهمه، بر حسب وظیفه اطلاع رسانی، نگاهی داریم به آنچه در فضای رسمی و رساه ای کشور گذشته است . از فیلترینگ گرفته تا مهاجران و اتباع بیگانه . از شبکه های نمایش خانگی گرفته تا حجاب و  ...

پزشکیان همچنان بر پیمان و عهد خود وفادار مانده
روزنامه ایران که گویا نیت زمینه سازی برای رفع فیلترینگ را  داشته است در مطلبی به این موضوع می پردازد.ایران دیروز نوشت: از روزی که جناب دکتر پزشکیان وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری شد، بارها و بارها از تأثیر فیلترینگ و سوء ‌استفاده کنندگان از فروش فیلترشکن سخن به میان آورده و همچنان بر پیمان و عهد خود وفادار مانده است و بزودی با رفع فیلترینگ به وعده خود عمل خواهد کرد که امید می‌رود در رفع این موانع موفق شود. البته حذف فیلترینگ یا به تعبیری کم کردن محدودیت‌ها، خواسته اکثریت جامعه است. چرا که طبق نظرسنجی‌های معتبر، درصد بالایی از بهره‌برداران اینترنت از این میهمان ناخوانده استفاده کرده و مهم‌تر اینکه در قبال این استفاده ناخواسته، مبالغ زیادی هم به فروشندگان فیلترشکن و اپراتورهای تأمین‌کننده اینترنت پرداخت می‌کنند، چرا که با استفاده از فیلترشکن، مصرف بر پایه خارج از کشور حساب شده و دریافتی آن از مشتری چند برابر مصرف کننده داخلی است. این روزنامه افزوده است: عده‌ای هم هستند که به وسیله همین شبکه‌های اجتماعی اطلاع‌رسانی کرده و با دعوت به اجتماع اعتراضی، حمایت خود را از فیلتر کردن شبکه‌های اجتماعی اعلام کرده، با فریاد مرگ بر فلان شبکه اجتماعی خارجی، خواسته خود را اعلام می‌کنند و از طریق همین شبکه‌های اجتماعی، صدای خود را به گوش مردم و مسئولین می‌رسانند؛ حتی چهره‌های روحانی هم در نمازهای جمعه از این پدیده نگذشته و در موافقت با محدود‌سازی دولت برای شبکه‌های اجتماعی سخن گفته و کار کردن و آزاد‌سازی این شبکه‌ها را دامن زدن به فساد می‌دانند. سؤالی که از بزرگان دین و ائمه محترم جمعه مطرح است، این است که آیا بزرگان دینی که اهل پژوهش و تحقیق هستند، پژوهشی پیرامون سود و زیان این تصمیم داشته‌اند یا خیر؟

در دنیا چه خبر است؟
اما دیدگاه مقابل روزنامه ایران را می توان در روزنامه کیهان یافت . کیهان در ستون اخبار ویژه خود نیز به گونه ای مستدل از فیلترینگ و محدود کردن فضای مجازی ، بدون اشاره مستقیم ،سخن به میان آورده است. روزنامه کیهان با تاکید بر اینکه «۷۷ درصد مردم آلمان با ممنوعیت استفاده افراد زیر ۱۶ سال از شبکه‌های اجتماعی موافق هستند» نوشته: «۸۲ درصد مردم آلمان «کاملاً» یا «تا حدی» مطمئن هستند که استفاده از شبکه‌های اجتماعی به‌نوعی برای کودکان با ضرر همراه است. برخی از آنها محتوای موجود در شبکه‌های اجتماعی را عامل اصلی تأثیرات منفی بر کودکان معرفی کردند و گروهی دیگر، استفاده از این شبکه‌ها را اعتیادآور دانستند. تنها ۹ درصد از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی، مطمئن یا تا حدی مطمئن بودند که شبکه‌های اجتماعی «به هیچ وجه» به کودکان آسیب نمی‌زنند.»
این روزنامه در ادامه آورده است: «سنای استرالیا به تازگی، طرح ممنوعیت استفاده افراد زیر ۱۶ سال از شبکه‌های اجتماعی را به تصویب رساند. این برای نخستین بار است که چنین قانونی در جهان وضع می‌شود. پس از اجرائی شدن این قانون، در صورتی که شبکه‌های اجتماعی مانند تیک‌تاک، فیس‌‎بوک، ایکس، اینستاگرام و اسنپ‌چت، به‌صورت نظام‌مند مانع از ایجاد حساب کاربری برای کودکان زیر ۱۶ سال نشوند، مشمول جریمه خواهند شد.»

نخبگان دارند برمی‌گردند چون اقتصاد هیچ کشور دیگری خوب نیست
اما پایمان را که از روی فیلترینگ برداریم، می رسیم به موضوع نفسگیر مهاجرت از کشورمان .مسئله ای که حل آن  بایدها و نبایدهای بسیار دارد و دسترسی به آمار و ارقام واقعی اش کاری گاه ناممکن تلقی می شود. اما نگاهی وجود دارد که می گوید هر خبری در ایران هست در دنیا هم هست!
 مرتضی محمودی؛ عضو کمیسیون امور داخلی مجلس در روزنامه همشهری نوشت: « رسانه‌های معاند، با استفاده از تکنیک‌های پروپاگاندا و جوسازی‌های هدفمند، کوشیده‌اند ظرفیت‌های علمی، نخبگانی و انسانی این سرزمین را تضعیف و آینده‌ای تیره برای کشور ترسیم کنند. نکته مهم این است که وضعیت اقتصادی و اجتماعی بسیاری از کشورهای مدعی توسعه نیز این‌روزها دچار آشفتگی و بحران است. از ایالات متحده گرفته تا دیگر کشورهای غربی، مسائل مرتبط با حقوق و درآمد، نظام مالیاتی، سرانه درمان و رفاه و حتی دسترسی به انرژی، چالش‌های جدی برای طبقات مختلف مردم ایجاد کرده است. این واقعیت‌ها خود موجب مهاجرت معکوس از این کشورها شده است.
چگونه می‌توان پذیرفت که دانشجویان، نخبگان و حتی مردم عادی کشورمان آرزوهای خود را در این جوامع بحرانی جست‌وجو کنند، درحالی‌که ایران با تمام چالش‌ها در مسیر رشد و تعالی قرار دارد؟قوانین و برنامه‌های جدید نظیر تسهیل کسب‌وکار، حمایت از نخبگان در حوزه‌های دانش‌بنیان و ارائه کمک‌های مالی و معنوی، چشم‌اندازی روشن برای نسل جوان و نخبگان ایرانی فراهم کرده‌است.
  بدین‌ترتیب در سال‌های اخیر علاوه بر کاهش میل به مهاجرت، شاهد بازگشت برخی از فرزندان این مرزوبوم به وطن نیز بوده‌ایم. این امر نشانه‌ای از ظرفیت‌های بالقوه کشورمان برای فراهم‌کردن زندگی‌ای شایسته در آینده‌ای نه‌چندان دور است.  امید است که مردم، به‌ویژه جوانان و نخبگان، با هوشیاری و آگاهی در برابر تبلیغات مغرضانه و جوسازی‌های کاذب رسانه‌های معاند ایستادگی و به‌جای پذیرش تصاویر تحریف‌شده بر توانمندی‌ها و فرصت‌های پیش‌روی کشور تمرکز کنند.»

تفکر طالبانیسم تاحدودی به ایران نفوذ کرده است
در این میان اما اگر چه با مسدود کردن مرزها ، قدری روند حضور اتباع بیگانه را داریم کنترل می کنیم و امنیت را به ارمغان می آوریم، اما برخی سیاسیون به وجوه دیگری از این حضور می پردازند. حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگیدر یادداشتی در روزنامه سازندگی با عنوان «مرزهای شرقی» نوشت:
مرزهای شرقی ما می‌توانند کاملاً امن باشند اما باید به خطر بالقوه‌ای که در منطقه وجود دارد نیز توجه کرد. این خطر، نفوذ تفکر طالبانیسم از پاکستان و افغانستان است. این تفکر رادیکال مذهبی، هرچند، نه به طور گسترده اما تا حدودی در ایران نیز نفوذ کرده است و نیازمند توجه جدی است. امروز نیز مشکلات مرزهای شرقی کشور به نگاه ایدئولوژیک به امنیت و رویکرد سلبی نسبت به اقوام، عشایر و طوایف منطقه بازمی‌گردد.
راه‌حل تامین امنیت در این مناطق، حاکم کردن دیدگاه ملی است. محدودیت‌های موجود در استخدام اهل ‌سنت و بلوچ‌ها در نیروی انتظامی، ارتش و نیروهای مسلح باید برداشته شود. همچنین از سرداران بلوچ و نیروهای محلی براساس تقسیم‌بندی حوزه‌های نفوذ عشایر و طوایف بلوچ باید استفاده کرد و همکاری آنها جلب شود. این روش ساده‌ترین و کم‌هزینه‌ترین راه برای تامین امنیت است. یک مزیت اقتصادی محسوب می‌شود زیرا مرزهای امن باعث شکل‌گیری تبادلات تجاری سودآور و مقابله با فقر می‌شوند. علاوه بر تجارت با همسایگان، می‌توان به توسعه صنایع و اقتصاد پیشرفته نیز فکر کرد. منطقه سیستان‌وبلوچستان منابع انسانی تربیت‌ شده و کارآزموده فراوانی دارد که می‌تواند در این مسیر نقش‌آفرینی کند.

چقدر برای افغانستانی‌های مقیم ایران هزینه می‌کنیم؟
جالب است بدانید که جمعیت افغانستانی مقیم ایران از جمعیت خیلی کشورها بیشتر است. به واقع ما شاهدِ یک ملیتِ دیگر در دلِ ملتِ خود هستیم.
روزنامه جمهوری اسلامی در این رابطه نوشت  نوشت: این جمعیت به عدد شماری وزیر کشور حداقل ۶ میلیون نفر است. این رقم از جمعیت ۸۵ کشور جهان که شهروندان خود را بشمارند بیشتر است. حتی کشورهای پرآوازه‌ای چون دانمارک و اکراین و نوروژ و سنگاپور و... این را رسانه‌ها اعلام کرده‌اند اما رقمی که از افواه می‌شود شنید بالاتر از این رقم‌هاست. گاه ۵۰ درصد هم بر این جمعیت اضافه می‌کنند. مهمتر از تعداد، میزان هزینه کرد برای آنان است که گفته می‌شود از بودجه ۵۰ کشور بیشتر است. یعنی بودجه هر کدام از این کشورها، کمتر از آنی است که ایران برای همین ۶ میلیون افغانستانی هزینه می‌کند. اگر آمار واقعی بالاتر باشد رقم هزینه هم بالاتر خواهد رفت. در حساب سرانگشتی هم هزینه هر شهروند اتباع از شهروند ایرانی اگر بیشتر نباشد کمتر هم نخواهد بود. او مثل ایرانی کار می‌کند، خانه دارد، زندگی دارد. از همه امکانات استفاده می‌کند و مالیات هم نمی‌دهد. اگر در حوزه‌ای کمتر برخوردار باشد با حساب مالیاتی که نمی‌پردازد، سر به سر می‌شود.
آیا مسئولان محترم دولت امروز حواسشان ششدانگ جمع همه زوایا هست؟ آیا برای جبران چشم بستن‌های آگاهانه پیشین، امروز چشم‌ها باز و دست‌ها برای تدبیر امور گشاده است؟ آیا انسداد فیزیکی مرزها چنان قوی پایه است که از آمد و رفت‌های مکرر- که اسکندر مؤمنی آن را در شمار مشکلات مسئله می‌داند- جلوگیری کند؟ امیدواریم چنین باشد و الا اگر تقویم مهاجرپذیری چون سال‌های اخیر ورق بخورد، رقم مغلطه‌ای در دفتر شاهد خواهیم بود که شاید برگ‌های دفتر را به باد دهد. مراقب هستیم آیا؟

جَنگ نمایش خانگی با خانواده‌ها؛ این‌بار عادی‌سازی مصرف الکل!
برای اینکه خیلی از موضوعات روز دور نشویم، گریزی هم بزنیم به عرصه فرهنگ و تولید محتوا و موضوع  روز چه می تواند باشد؟ بله! استفاده از مشروبات الکلی در نمایش خانگی !. به گزارش مهر، تا چندی پیش شاهد سیگار کشیدن مستمر مردها در این فیلم و سریال‌ها بودیم و آهسته آهسته ژست سیگار کشیدن برای جذب مخاطب به زنان هم کشیده شد تا جایی که نمایش سیگار کشیدن زنان در سریال‌ها عادی شد غافل از اینکه این روند ممکن است منجر به عادی سازی این رفتار ناسالم شود. وقتی یک شخصیت محبوب و قابل‌احترام در حال سیگار کشیدن به تصویر کشیده می‌شود، این رفتار به‌تدریج به‌عنوان یک عادت عادی و قابل‌قبول در ذهن بینندگان جای می‌گیرد. به‌ویژه، تأثیر این نمایش‌ها بر زنان و دختران جوان که در جستجوی هویت و الگوهای رفتاری هستند، نگران‌کننده است.
سید کمیل حسینی جامعه شناس و پژوهشگر حوزه آسیب‌های اجتماعی مطرح کرد: امروزه تبلیغ و عادی سازی مصرف الکل در نمایش خانگی را بین مخاطبان شاهد هستیم. این روند دلایل مختلفی را شامل می‌شود.
وی اظهار داشت: ممکن است بعضی از فیلم سازان تفکر دیگری داشته باشند و بگویند این بخشی از واقعیت جامعه است و باید نشان داده شود. این استدلال مناسبی برای ساخت چنین فیلم‌هایی کافی نیست. لزومی ندارد که برای واقعی ساختن و ملموس بودن یک فیلم عین همان معضلات را به طور علنی در صحنه‌های فیلم جای دهیم.
پژوهشگر حوزه آسیب‌های اجتماعی راهکار کاهش یافتن مصرف الکل را اینگونه توضیح داد: الکل نباید در رسانه دیده شود. اگر در رسانه به صورت علنی دیده شود از این طریق بار ارزشی و وجهه اجتماعی پیدا خواهد کرد و مخاطب فکر می‌کند این یک راه حل برای برطرف کردن مشکلات زندگی و به آرامش رسیدن است.
در همین زمینه روزنامه کیهان هم به انتقاد از شبکه نمایش خانگی پرداخته است.  این روزنامه اصولگرا نوشته: «به علت عدم نظارت به برخی از تولیدات نمایش خانگی متأسفانه شاهد ترویج بی‌حیایی در جامعه هستیم. چه کسانی باید جلوی این ابتذال‌ها را بگیرند که به وظیفه ذاتی خود عمل نمی‌کنند؟»

ماجرای «فقه‌المصلحۀ»
حالا که سراغ کیهان رفتیم، بگذارید قدری تامل کنیم! دیروز کیهان در ستون اخبار ویژه اش بار دیگر به حجاب می پردازد. اما اینبار پاسخی به یک شبهه داده می شود. کیهان نوشته است: یکی از گردانندگان روزنامه زنجیره‌ای هم میهن، ضمن تحریف و مصادره به مطلوب نظر حضرت امام درباره مصلحت حکومتی مدعی شد حامیان الزام قانونی حجاب، خلاف منطق مصلحت‌سنجانه امام رفتار می‌کنند! «الف- ز» که سابقه همکاری با گروهک ملی مذهبی دارد، نوشته است: مرحوم آیت‌الله خمینی معتقد بود که «حکومت دینی» بنا به «مصلحت» می‌تواند نماز و روزه و حج و بالاتر از آنها را «تعطیل» کند! تعیین مصلحت هم با کارشناسان و متخصصان هر حوزه است.با این راهی که مرحوم آقای خمینی گشود، تکلیف لوایحی چون «حجاب و عفاف» روشن است. تصویب و ابلاغ این لایحه خلاف بیّن «فقه‌المصلحۀ» آیت‌الله خمینی و در واقع نوعی انتقام‌گیری از نظرات اوست. به نظرم گروهی که مرحوم آقای خمینی در زمان حیاتش آنان را تحویل نمی‌گرفت و تعابیر بسیار تندی علیه نوع قرائت آنان از اسلام به کار می‌برد، با پافشاری بر برخی ظواهر شرعیِ مغایر مصلحتِ جامعه، در درجۀ اول قصدشان این است که راه فقهی گشوده شده توسط بنیانگذار نظام را مسدود کنند و در درجۀ دوم با بی‌اعتبار کردن دولت پزشکیان و فلج کردن آن، برای قبضۀ دستگاه اجرائی توسط خود زمینه‌سازی کنند. بنابراین، اصلِ داستان سیاسی است و انتساب آن به دغدغۀ دینی، با توجه به ادعای حامیان لایحه از فقه آیت‌الله خمینی، ادعایی گزاف است!». این ادبیات آمیخته با بی‌سوادی و بی‌صداقتی در حالی است که حضرت امام(ره) درباره اهمیت حجاب فرمود: «باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزش‌های شماست. هر چه را که خدا دستور فرموده است - چه برای زن و چه برای مرد- برای این است که آن ارزش‌های واقعی که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه‌های شیطانی با دستهای فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال می‌شدند، زنده بشود. (صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۱۸۵) امام خمینی، بانی الزام قانونی و اداری حجاب بلافاصله پس از پیروزی انقلاب بود، در حالی که کسانی، اما و اگر می‌آوردند.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/258133/کنترل-موج-انفجار-بمب-های-خبری-وظیفه-کیست؟