| بهروز مهدیزاده |
یکسال است که از عمر دولت یازدهم گذشته و اینک زمان مناسبی است برای رصد فعالیت، برنامهها و دستاوردهای دولت. دولتی که حداقل در حوزه محیطزیست وضعیتی وخیم و نزدیک به فاجعه را میراثدار شد و سازمان حفاظت از محیطزیست باتوجه به آنکه دیرتر از هر وزارتخانه و سازمان دیگری رئیس جدید به خود دید کار به مراتب سختتری را هم در پیش داشت. تالابهای نابودشده، جنگلهای لختشده، دریاهای آلوده، رودخانههای خشکشده، حیاتوحش درحال انقراض، شکار بیرویه و افسارگسیخته، هوای کثیف و غبارآلود و دهها مورد دیگر همه از معضلاتی بود که معصومه ابتکار و تیمش در بازگشت مجددشان بايد با آنها مقابله میکردند. اما بعد از یکسال نظرات متفاوتی نسبت به عملکرد این سازمان در مقابله با این همه مصیبت به وجود آمده است. اگرچه همه فعالان محیطزیست متفقالقول هم عقیدهاند که وضع به مراتب نسبت به قبل بهتر شده است اما هنوز انتقادات وجود دارد. انتقاداتی که بايد مورد توجه قرار گیرد تا از مشکلات، کاسته شود. انتقاداتی که بعضا تنها مربوط به سازمان نیست و به مجموعه دولت و حاکمیت نیز برمیگردد. موید حسینیصدر، سخنگوی فراکسیون محیطزیست و توسعه پایدار مجلس از سکوت مسئولان نسبت به آنچه «افزایش سونامی کشتارگونههای کمیاب جانوری کشور و انتشار تصاویرشان در صفحات اجتماعی» میخواند، انتقاد میکند و مجازات برای شکارچیان غیرقانونی را متناسب با ماهیت جرم نمیداند. سید مختارهاشمی، سرپرست گروه کاری ویژه نجات چشمه بل و استاد دانشگاه کردستان نیز منتقد سدسازی بیرویه در منطقه و نابودی چشمه بل است و ضمن بیان این مطلب که «با احداث سد داریان علاوه بر چشمه بل 15 چشمه دیگر منطقه اورمانات از بین خواهد رفت و اکوسیستم منطقه نیز دچار اختلال خواهد شد و حیات بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی به خطر خواهد افتاد» از مسئولان محیطزیست میخواهد که فشار بیشتری مبنی بر جلوگیری از ساخت این سد بهعمل آورند. نمونه دیگر نامه دردمندانه عباس میرزاکریمی، محیطبان دماوند به فرمانده یگان حفاظت سازمان محیطزیست است که از این مقام مسئول میخواهد بهدنبال حل مشکلات محیطبانان کشور باشد نه «قطع صدای این محیطبانان کوچک و پاک کردن صورتمساله». نمونه دیگر که در چند هفته اخیر سروصدای زیادی برانگیخت و اعتراضات فعالان محیطزیست را موجب شد نحوه برداشت مدیرکل محیطزیست چهارمحالوبختیاری و دادن پست سازمانی پایینتر به وی در حد معاونت سازمان در یک استان دیگر بود. بنابه اعتقاد بعضی از فعالان محیطزیست ظاهرا دکتر سعید یوسفپور سرسختانه در مقابل بعضی از پروژههای عمرانی مخرب محیطزیست ایستاده بود و همین ایستادگی هم موجب برکناریاش شده عملی که فعالان محیطزیست را به اعتراض واداشت اما واکنش مدیران عالیرتبه سازمان در مواجه با این انتقادات خود اعتراضات دیگری را برانگیخت که حتی چند نفری را وادار به نوشتن نامه به معصومه ابتکار و رئیسجمهوری کرد تا جلو این برخوردها گرفته شود. اما نهایت کار این بود که خود مدیرکل تعویضشده، دکتر سعید یوسفپور، با خبرنگار سایت خبری محیطزیست ایران گفتوگویی ترتیب دهد و بگوید: «طی این چندوقت مباحثی درخصوص پروژههای عمرانی و فشارهایی مطرح شده که قبلا هم بوده و مربوط به دولت قبل هم بوده است؛ اما طی یکسال گذشته بهرغم فضایی که وجود داشته خصوصا درخصوص پروژههای انتقال آب بین حوضهای و سدسازی خانم دکتر ابتکار حمایت بسیار خوبی از بنده داشتهاند و کمک کردند با وجود فشارهایی که از سوی مجموعه استانداری و خارج از آن برای جابهجایی من بوده مقاومت کردند.» اما همین اظهارنظر نیز بهزعم فعالان محیطزیست معترض مشکوک آمد و اعتراضات قطع نشد. بماند که اعتراض برخی از خبرنگاران و فعالان محیطزیست نیز به طرز مشکوکی قطع شد. اما هرچه بود پای پروژههای عمرانی در میان بود و نحوه مقابله سازمان محیطزیست با این پروژهها. امری که بارها در قضیه سد ارسباران و سد شفارود و طرحهای ملی دیگر نیز دیده شد و فشار فعالان محیطزیست به نتیجه درخوری نینجامید. آخرین نمونهاش هم سدسازی در رودخانه آچیرود شهر رودسر بود که بنابه گفته یکی از فعالان محیطزیست به خاطر مماشات مسئولان محلی با پیمانکاران سدسازی، خانههای ضلع شرقی رودخانه آچیرود به دلیل برداشت غیراصولی از بستر رودخانه و سدسازی غیرمهندسی در معرض تهدید و ویرانی قرار دادهشدهاست تا همین اندک ساکنان هم اراضی خود را که تنها سرمایهشان است رها کنند و این سمت رودخانه هم مانند ضلع غربی به ویلاسازان و کارخانهداران واگذار شود. مورد بعدی داستان تلخ باغ وحشها در ایران است. بعد از انتشار عکس خرسی درغل و زنجیر در باغ وحش بابلسر اگرچه رئیس سازمان محیطزیست شخصا وارد عمل شد و خرس از بند زنجیر رهایی یافت اما با باغوحش بابلسر برخورد سرسختانهای صورت نگرفت و کار به جایی کشید که به تازگی عکس شتر درحال احتضاری در این باغوحش در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شد که حکایت از شرایط بد نگهداری این حیوان داشت. عدم برخورد قاطع با متخاطیان، بدرفتاری با حیوانات در سیرکها و باغوحشها را تبدیل به یک رویه عادی کرد. زندگی سنجابها زیر آفتاب 40 درجه در باغوحش صفه اصفهان، نگهداری تعداد زیادی شیر در یک قفس در یک سیرک و موارد دیگر جان را به لب فعالان محیطزیست کشاند تا نامهای سرگشاده به مقام بالاتر رئیس سازمان محیطزیست یعنی رئیسجمهوری بنویسند و از او بخواهند که دستور دهد «حیوانات را از سیرک حذف کنند». وضع وخیم محیطزیست در ایران حتی مقام معظم رهبری را نیز واداشت تا به مدیران ارشد کشور نامهای بنویسند و از آنها بخواهند تا برای حفظ محیطزیست تهران و فضای سبز پایتخت کوشش بیشتری به خرج دهند.
خلاصه آنکه انتقادات همچنان وجود دارد. انتقاداتی که بخشی از آنها به عملکرد سازمان محیطزیست مخصوصا در شهرستانها برمیگردد. بسیاری معتقدند اگرچه ریاست سازمان و حلقه مشاورین و معاونینش عملکرد قابل قبولی در این یکسال داشتند اما هنوز بحثهای زیادی مبنی بر نحوه نظارت بر مدیران میانی و استانی این سازمان وجود دارد. بعضیها نیز از مماشات و عدمتوانایی سازمان محیطزیست در مقابله با وزارتخانههای دیگر و طرحهای عمرانی این وزارتخانهها گلایه دارند. اما هرچه باشد اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم وضع محیطزیست در این یک سال به مراتب بهتر شده و به نسبت 8سال قبلتر 180 درجه تفاوت مثبت داشته است. از اینرو برای تحلیل هرچه بهتر عملکرد سازمان در این یکسال و برای کمک بهمنظور برطرف کردن نقاط ضعف سازمان در مقابله با حجم عظیم ویرانیها با چند فعال خوشنام و سرشناس محیطزیست کشور تماس گرفتیم و از آنها هم از نقاط مثبت عملکرد سازمان پرسیدیم و هم از نقاط ضعفش.
محمد درویش
مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان
محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان محیطزیست که عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور است و البته از کویرشناسان مطرح کشور، در پاسخ به سوال خبرنگار «شهروند» میگوید: «مهمترین نقطه مثبت و قوت در حوزه محیطزیست طی این یکسال گذشته این بود که مردم، فعالان وتشکلهای محیط زیستی دوباره به نحوه مدیریت در حوزه محیطزیست امیدوار شدند.»
وی میافزاید: «الان جنب و جوش بیشتری در بین مردم و NGOها به چشم میخورد. حجم برنامههای محیطزیستی در روزنامهها و جراید بهشدت افزایش پیدا کرده است و اینها نشان میدهد که حساسیت مردم و دولتمردان نسبت به مسائل محیط زیستی افزایش یافته است. اولین دستور کابینه دولت یازدهم یک کار محیطزیستی (تشکیل کارگروه نجات دریاچه ارومیه) بود. همینطور اولین اقدام رئیسجمهوری توقیف کشتی بود که در خلیجفارس سبب آلودگی شده بود. بهطورکلی دغدغه محیطزیستی بین همه مردم و مسئولان افزایش پیدا کرده است بهطوری که موج تفنگکشان در کردستان شروع میشود و همه شکارچیان تصمیم میگیرند که تفنگ و اسلحه خود را بشکنند تا حیاتوحش ما حفظ شود. یکی دیگر از نقاط مثبتی که در این یکسال گذشته اتفاق افتاد تفاهمنامهای بود که بین وزارت آموزش و پرورش و سازمان محیطزیست بسته شد. طبق این تفاهمنامه حجم مطالب محیطزیستی در کتابهای درسی مدارس ابتدایی و متوسط آموزش و پرورش افزایش پیدا کرد. همچنین قرار شد 56هزار معلم در حوزه محیطزیست آموزش ببینند تا از فهم اکولوژیک و سواد محیطزیستی برخوردار شوند. این اتفاق بسیار مهمی است که در حوزه فرهنگسازی صورت گرفته است. از دیگر اتفاقات مثبت دیگر میتوان به دستورات وزارت کشور مبنی بر کاهش نگاه امنیتی به اتحادیهها، تشکلها و NGOهای محیطزیستی اشاره کرد. این مورد سبب شد تعداد سازمانهای مردمنهاد بیشتری در حوزه محیطزیست فعال شوند. در مورد آلودگی آگاهیرسانی بسیار خوبی صورت گرفت مثلا سازمان محیطزیست سریعا پس از شروع بهکار در مورد بنزین آلودهای که در کشور تولید میشد آگاهیرسانی کرد. در این راستا بسیاری از خودروسازان باید خودروهای خود را با استانداردهای یورو4 مجهز کنند. در کنار اینها باید به لغو مصوبات محیطزیست ستیز دولتهای قبلی نهم و دهم توسط سازمان محیطزیست دولت یازدهم اشاره کرد.»
درویش از نقاط منفی هم میگوید: «در مقابل این نقاط مثبت مهمترین نقطه منفی که وجود دارد بودجه اندک سازمان محیطزیست نسبت به سایر ارگانهای دولتی است. با اینکه بودجه سازمان تا 50درصد افزایش یافته است اما این بودجه 180میلیارد تومانی یکی از کمترین بودجهها نسبت به دیگر وزارتخانههاست. شما نگاه کنید بودجه سازمان محیطزیست در مقایسه با بودجه 1400میلیارد تومانی صداوسیما و 1600میلیاردی وزارت نفت چقدر پایین است. بنابراین بودجه سازمان محیطزیست با توجه به مسئولیتهای بزرگی که دارد بسیار اندک است و این باعث شده انگیزه کارمندان این سازمان کاهش پیدا کرده و کارآیی خود را از دست بدهند یا محیطبانان ما همچنان در فقر معیشتی به سر میبرند. پرسنل سازمان باید تخصصهای لازم را پیدا کنند و نیروهای جدیدی وارد سازمان شوند و اینها همه نیازمند یک بودجه مناسب است. در کل من عملکرد سازمان محیطزیست در طی این یکسال را مثبت میدانم.»
محمدرضا فاطمی
کارشناس محیطزیست دریایی
دکتر محمدرضا فاطمی، فعال محیطزیست و کارشناس محیطزیست دریایی نیز در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «شاید واقعا نتوان عملکرد سازمان در این یکسال را نقد کرد. اما روزبهروز دارد وضع محیطزیست ما حادتر میشود مثل قضیه ریزگردها، خشکیدگی تالابها... اینها همه باعث شد سازمان محیطزیست به روزمرهگی کشیده شود چون تمام توان سازمان در موضوعات مختلف محیطزیستی گرفتهشده و سازمان نمیتواند با بودجه اندکی که دارد مسائل را کنترل کند. عملکرد مثبت سازمان در این یکسال یکی این بود که توانست چالشهای اصلی را شناسایی کند و راهکاری ولو بهصورت مقطعی ارایه دهد. دومین عملکرد مثبت سازمان انتصاب مدیران با تجربهتر و با سابقهتر از مدیران دولت گذشته بود. یعنی مدیرانی انتخاب شدند که حداقل تازهکار نبودند و میتوانند شرایط را در جهتی پیش ببرند که مناسب باشد.»
وی در ادامه اذعان میدارد: «نکته منفی که آنطور که باید وجود ندارد چیزی که میخواهم بگویم بیشتر به انتظار ما از سازمان مربوط میشود. خانم ابتکار برنامهریزی خوبی در طول این مدت داشتند. انتظار این است که سازمان حتما یک برنامه توسعه محیطزیستی ترسیم کند مثلا برنامه توسعه 5سال اول و 5سال دوم تنظیم شود. در حقیقت بهتر است با طرح چنین برنامههای توسعهای راههایی مشخص شوند و برنامههای محیطزیستی ما در آن مسیرها حرکت کنند متأسفانه تاکنون چنین برنامهای انجام نشده یا حداقل اگر چنین طرحی تصویب شده بازتابی از آن در برنامهها و جراید و حتی سایت خود سازمان محیطزیست منعکس نشده است. در سال دوم اگر این کارها انجام نشد آن وقت است که میتوان از آن بهعنوان نقطه ضعف سازمان نام برد و میتوان گفت سازمان دچار بیبرنامگی بود. »
فاطمی اظهار میدارد: «محیطزیست، سازمان نیست. این اشتباهی است که هم مردم و هم مسئولان همیشه مرتکب میشوند. محیطزیست زندگی همه ماست و تا این نگرش بین مسئولان و مردم باشد که متولی محیطزیست تنها سازمان محیطزیست است، حتی اگر قدرت و توان سازمان محیطزیست دهبرابر هم شود هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. شدت تخریب محیطزیست بهحدی به سرعت پیش میرود که سازمان با این اهرم و تجهیزاتی که دارد نمیتواند کاری کند. در صورتی میتوان امیدوار بود که مردم و همه مدیران دستگاههای دولتی مسائل مربوط به محیطزیست را رعایت کنند. باید این تلقی از جامعه برچیده شود درغیراین صورت محیطزیست درست نمیشود. یک سازمان با دههزار نیرو نمیتواند با 70میلیون عامل تخریب کاری پیش ببرد. هرکدام از ما یک عامل تخریب محسوب میشویم فرهنگ زیستمحیطی مردم بسیار عقبگرد کرده است. مردم به دولتها بیاعتماد شدهاند در واقع این ریختن زباله از سوی مردم عکسالعمل مردم در برابر بیاعتمادی به دولتهاست در واقع مردم در این 8-9سال گذشته با دولت لج کردهاند. شما 10سال پیش کیسه زبالهای در جاده و جنگلهای شمال نمیدیدید. مردم بیتفاوت شدند و لجبازی میکنند. بنابراین درست کردن فرهنگ زیستمحیطی مردم فراروی سازمان محیطزیست است.»
پرویز بختیاری
کارشناس تنوع زیستی
پرویز بختیاری، کارشناس تنوع زیستی نیز در مورد عملکرد یکساله سازمان محیطزیست میگوید: «عملکرد را باید با آمار و اعداد و ارقام مشخص کرد و چون من دسترسی به این آمار ندارم نمیتوانم در مورد عملکرد کلی سازمان اظهارنظر کنم. ولی اتفاق مهم و مثبتی که با روی کار آمدن خانم ابتکار و دولت یازدهم در حوزه محیطزیست افتاده ورود عقلانیت در برنامه و پروژههای زیستمحیطی است. در واقع عقلانیت جان تازهای گرفته الان در سازمان محیطزیست هر پروژه و هر برنامهای که میخواهد اجرا شود به پشتوانه کار کارشناسی انجام میشود. ما از یک دوره بسیار سخت عبور کردیم هرچند لطمه زیادی به سلامت شهروندان و محیطزیست زده شد. سادهترین حالت آن بحث بنزینهای آلودهای بود که با رانت در دولت قبلی ایجاد شد. در واقع از طریق رانت ایجاد شده در دولت قبلی بنزین آلوده و خطرناک راحت وارد پمپ بنزینها شده و دیدیم که چه بلایی سر شهروندان تهرانی و دیگر شهرها آمد. من در این خصوص یادم هست که در زمستان یک روز سالم و پاک نداشتیم. به خاطر سودجویی کارکنان دولت پیشین این موارد اتفاق افتاد. خوشبختانه این موارد در دولت جدید جلویش گرفته شده است و سازمان محیطزیست نقش بسیار مهمی در آگاهیرسانی و جلوگیری از ورود چنین بنزینی ایفا کرده است. این نوید خوبی است که بحث کارشناسی و عقلانیت دارد به محیطزیست برمیگردد و امیدوارم که این روند ادامه داشته باشد. ولی قطعا باید بگویم هنوز با استانداردهای جهانی خیلی فاصله داریم. رتبه محیطزیستی ما در بیشتر شاخصها بالای 100 است و رتبه جهانی ما در امر حفاظت محیطزیست 134 است.