[ ملیحه محمودخواه ] انتخابات ریاستجمهوری آمریکا تأثیر قابلتوجهی بر اقتصاد ایران دارد، بهویژه از زمانی که روابط میان دو کشور پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ بهشدت تحتتأثیر سیاستهای بینالمللی قرار گرفت. سیاستهای اقتصادی و خارجی رئیسجمهور آمریکا، بهویژه در زمینه تحریمها، بازارهای مالی و انرژی، میتواند مسیر اقتصادی ایران را بهشدت تحتتأثیر قرار دهد.
یکی از مهمترین و مستقیمترین تأثیرات انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران، تحریمهای اقتصادی است. بهگفته کارشناسان، دولتهای جمهوریخواه معمولاً سیاستهای سختگیرانهتری در قبال ایران اتخاذ کرده و تحریمهای گستردهتری را اعمال میکنند. بهعنوان مثال، در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، خروج آمریکا از توافق هستهای (برجام) و بازگرداندن تحریمها علیه ایران، تأثیرات مخربی بر اقتصاد کشور داشت. این تحریمها باعث محدودیتهای شدید در تجارت خارجی ایران، کاهش درآمدهای نفتی و ایجاد مشکلات در دسترسی به بازارهای بینالمللی شد. در مقابل، دمکراتها تمایل بیشتری به دیپلماسی دارند. در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، با امضای توافق هستهای، بسیاری از تحریمهای اقتصادی علیه ایران برداشته شد و این مسئله باعث بهبود کوتاهمدت در اقتصاد ایران شد. انتخابات ۲۰۲۰ و پیروزی جو بایدن بهعنوان کاندیدای دمکرات امیدهایی برای احیای دوباره برجام و کاهش تحریمها ایجاد کرد. با این حال، پیچیدگی مذاکرات و اختلافات میان دو کشور مانع از دستیابی به توافق کامل شد.
معادلات سیاسی و تأثیر آن بر اقتصاد امری پیچیده است. ایران بیشترین شدت تحریمها را در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ در دوران یک دمکرات تجربه کرده است، با این حال تحلیلگران بعضا معتقدند که باقی ماندن یک دمکرات در کاخ سفید میتواند برای ایران نیز مفید باشد، حتی با وجود اینکه پیشرفت قابل توجهی برای توافق در دوران بایدن مشاهده نشده است. شاید دلیل اصلی این نظر را بتوان سیاستهای افراطی ترامپ دانست.سیاستهای ترامپ علاوه بر فشار حداکثری علیه ایران، ریسکهای موجود در زمینه بینالملل را نیز افزایش میدهد. به همین دلیل و با توجه به حاشیههای فراوان پیرامون او، برخی از تحلیلگران معتقدند روی کار آمدن ترامپ ریسک را در سطح جهانی افزایش میدهد.با این حال، همچنان برای تصمیمگیری و پیشبینی بهتر نیاز است تا به دادهها نگاه کرد. ترجیح هرکسی به جای ترامپ، شاید بیشتر بهدلیل این باشد که تحریمهای وضع شده توسط او در سالهای اخیر احساس شده است. با این حال همچنان بیشترین شدت تحریم وضع شده علیه ایران مربوط به یک دمکرات است و روی کار آمدن یک دمکرات دیگر نه دلیلی برای گشایش در توافق و نه دلیلی برای عدمتوافق است. اگر به اشخاص نگاه کنیم، ترامپ قصد دارد تا رویکرد پیشین خود، یعنی فشار حداکثری را در پیش بگیرد و از سوی دیگر هریس در مصاحبههای متعدد در انتخابات ۲۰۲۰ اعلام کرده بود که به برجام بازمیگردد و از مواضع شدید ترامپ علیه ایران انتقاد کرده بود. با این حال، در دولت بایدن و هریس اقدام مؤثری برای توافق انجام نشد و همچنین داده قابل اتکایی برای بررسی شدت تحریمها در این بازه زمانی وجود ندارد؛ بنابراین روی کار آمدن وی را نمیتوان امید جدیدی برای احیای برجام دانست. با این حال همچنان برخی از تحلیلگران معتقدند که ترامپ فشار بیشتری را در زمینه تحریمها علیه ایران اعمال خواهد کرد.
ریاستجمهوری ترامپ و هریس برای ما سودی ندارد
فوأد ایزدی، تحلیلگر سیاسی مسائل آمریکا به شهروند توضیح میدهد: دو هفته پیش هریس اعلام کرد اصلیترین دشمن آمریکا، ایران است. در عمل هم در چهار سال دوره بایدن، هر سه هفته یکبار تحریم و فشار جدیدی علیه ایران اعمال شده است. این تحلیلگر سیاسی ادامه میدهد: تکلیف ترامپ با ایران مشخص است و در چهار سالی که بر مسند ریاستجمهوری آمریکا تکیه زده بود مدام از فشار حداکثری علیه ایران حرف میزد و با پاره کردن برجام بیشترین تحریمها را به ایران اعمال کرد. ورود دوباره او به عرصه سبب خواهد شد که سیاست خصمانه و سیاستهای تحریم علیه ایران ادامه پیدا کند. ایزدی بر این باور است که البته تحریمها هم به انتهای خودش رسیده است؛ افرادی که تاکنون قابلیت تحریم شدن داشتهاند اعلام شده و مدام همان افراد به دلایل مختلف دوباره تحریم میشوند.به همین دلیل اتفاقی که نباید در کشور رخ دهد بحث شرطی شدن است که متأسفانه در هشت سال گذشته رخ داده است؛ متأسفانه دولتمردان این موضوع را رقم زدهاند و حتی آب و گاز در کشور را نیز به برجام گره زدهاند.این کارشناس امور بینالملل به این موضوع اشاره میکند که چهار سال پیش و در دوره پیشین انتخابات همه بر این گمان بودند که آمدن بایدن میتواند دلیلی برای حل مشکلات اقتصادی و بازگشت آمریکا به برجام باشد و گمان میکردند با آمدن بایدن مشکلات اقتصادی در ایران خاتمه پیدا کند.او بر این باور است که آمدن هریس یا ترامپ بهعنوان رئیسجمهور ایران، هیچ تأثیری در کشور ما نخواهد گذاشت چرا که اهداف آنها مشترک است و تاکتیکهای پیاده کردن آن با یکدیگر متفاوت است.
روی کارآمدن دمکراتها به نفع اقتصاد ایران است
آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران نیز به شهروند توضیح میدهد که انتخابات در آمریکا از دو منظر قابل ملاحظه است؛ اول بررسی جمهوریخواه و دمکرات بودن رئیسجمهور و دیگری بررسی شخصیتی ترامپ و هریس.
این اقتصاددان تأکید میکند: بررسی سیر تحولات در آمریکا نشان میدهد که جمهوریخواهان جنگطلبتر از دمکراتها هستند و اصولاً تجارت اسلحه در دوران جمهوریخواهان بیشتر است. از سوی دیگر، خوی جنگطلبی آنها سبب میشود با رژیم صهیونیستی که مظهر شرارت در منطقه است ارتباط بهتری داشته و حمایتهای بیشتری از او کنند. به همین دلیل روی کار آمدن یک رئیسجمهور جمهوریخواه احتمال ادامه جنگهای محلی و منطقهای را بیشتر میکند و هر جنگ در هر کجای دنیا میتواند اقتصاد در همه کشورها را تحتتأثیر قرار دهد.
بغزیان تأکید میکند: اگر جمهوریخواهان دوباره به قدرت برسند، احتمالاً به سیاستهای سختگیرانهتری نسبت به ایران ادامه خواهند داد، ازجمله تحریمهای بیشتر و فشار بر کشورهای دیگر برای قطع روابط اقتصادی با ایران افزایش مییابد. ادامه تحریمها میتواند قیمت نفت را تحتتأثیر قرار دهد و درآمدهای نفتی ایران را کاهش دهد، که این موضوع بهشدت بر اقتصاد کشور تأثیر منفی خواهد گذاشت. از سوی دیگر، سیاستهای غیرقابل پیشبینی ترامپ میتواند باعث ایجاد عدمقطعیت در بازارها شود و سرمایهگذاری در ایران را دشوارتر کند.
این اقتصاددان با بیان اینکه دمکراتها هم سیاست جدایی از جمهوریخواهان ندارند اما اجرای آنها فرق ، ادامه میدهد: دمکراتها بهنظر آرامترند و تلاش میکنند از راههای دیگر اقتصاد آمریکا را رونق دهند تا ایجاد جنگ در دنیا و فروش اسلحه.
بهنظر میرسد با روی کار آمدن دمکراتها شاهد کاهش ارزش دلار باشیم و در این مواقع طلای جهانی افزایش پیدا میکند و این باعث رونق صادرات در آمریکا میشود.
او به شخصیت ترامپ نیز اشاره کرده و میگوید: ترامپ عملاً یک جمهوریخواه تلقی نمیشود و جمهوریخواهان به واسطه داراییهایش از او حمایت میکنند وگرنه در بین جمهوریخواهان نیز محبوبیت زیادی ندارد. او نه سواد دارد و نه مشاوران خوبی را دور خود جمع کرده و از آنجا که در برخی از ایالت های یهودینشین طرفدارانی دارد مدام علیه ایران صحبت میکند که بتواند رأی آنها را با خود همراه کند.
اما هریس نسخه زنانه جو بایدن است. سیاستمدار و تحصیلکرده است و بهدلیل رنگین پوستیاش مسلمانان، مهاجران و اقلیتهای آمریکا از طرفداران او هستند. هریس بهاحتمال زیاد بهدنبال دیپلماسی و بازگشت به توافق هستهای (برجام) خواهد بود. این میتواند منجر به کاهش تحریمها و افزایش فرصتهای اقتصادی برای ایران شود. در نتیجه اگر تحریمها کاهش یابند، ممکن است سرمایهگذاران خارجی دوباره به ایران بازگردند و این موضوع میتواند به رشد اقتصادی و بهبود شرایط معیشتی مردم کمک کند.
وی تأکید میکند: با بهبود روابط با کشورهای دیگر، ایران میتواند به بازارهای جدید دسترسی پیدا کند و صادرات خود را افزایش دهد. هریس بارها در سخنرانیهای خود به این موضوع اشاره کرده که با اقتصاد چین مبارزه میکند و به همین دلیل به سمت جذب سرمایه در کشورهای دیگر است.
این اقتصاددان در پایان میگوید اگر کاندیدایی انتخاب شود که بهدنبال کاهش تنش در خاورمیانه باشد امکان کمتر شدن تحریمها، عضویت ایران در (FATF) و گسترش همکاریهای بانکی با سایر کشورها وجود دارد و باید بگوییم درصورت ثبات شرایط و عدمافزایش تنشها، اقتصاد ایران تأثیر منفی جدیدی تجربه نخواهد کرد.
او با اشاره به گزارش اخیر صندوق بینالمللی پول درباره رشد اقتصادی کشورها، میگوید: در گزارش جدید صندوق بینالمللی پول که اوایل آبان امسال منتشر شد، پیشبینی شده است که رشد اقتصادی ایران در ۲۰۲۴ به ۳. ۷ درصد میرسد و برای سال ۲۰۲۵ نیز این نرخ را بالای ۳ درصد در کنار استمرار روند کاهشی تورم پیشبینی کرده است. صندوق بینالمللی پول در ارزیابی خود وضعیت کنونی اقتصاد ایران را براساس شرایط موجود و گذشته تحلیل کرده است. بر این اساس، نرخ رشد اقتصادی پایین، کاهش نرخ تورم و رشد اقتصادی در سطحی متوسط و حتی بالاتر از میانگین جهانی پیشبینی شده است. در مجموع، صندوق بینالمللی پول بر این باور است که حرکتهای مثبت درون اقتصاد ایران در حال وقوع است که میتواند در نهایت اثرات مثبتی به همراه داشته باشد.
همهچیز به سیاستهای داخلی مربوط است
انتخاب کامالا هریس یا دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده میتواند تأثیرات متفاوتی بر اقتصاد ایران داشته باشد. هر یک از این دو گزینه رویکردهای متفاوتی در زمینه سیاست خارجی و تحریمها دارند که میتواند بر وضعیت اقتصادی ایران تأثیرگذار باشد.این موضوعی است که محمد طبیبیان، اقتصاددان ایرانی و مؤسسه عالی پژوهش در برنامهریزی و توسعه به آن اشاره کرده و میگوید: بسیاری از سیاستهایی که در کشور آمریکا اجرایی میشود براساس قواعد و قوانین و برنامههای آن کشور است. بنابراین بسیاری از برنامههای آنها سیستماتیک است. وزارت خارجه کار خودش را میکند و خزانهداری نیز تشکیلات خودش را دنبال میکند.او با اشاره به اینکه خیلی مهم نیست چهکسی روی کار بیاید، ادامه میدهد: آمریکا در همه جای دنیا بهدنبال منافع است؛ گاهی سیاست و اقتصاد در دنیا را به سمتی میبرد که خودش از آن منفعت حاصل کند.طبیبیان بر این باور است که نه ترامپ و نه هریس هیچکدام با ما دوست نیستند؛ آنها تنها بهدنبال منافع خود هستند.طبیبیان توضیح میدهد که چه در دوره ترامپ و چه در دوره بایدن شاهد سیاستهای ضدایرانی توسط آمریکا و همچنین شاهد تغییر سیاستهای آنها بودهایم، اما گاهی سیاستمداران ما نیز علامتهای آنها را به درستی نمیخوانند:به اعتقاد من وقتی ترامپ بهعنوان یک فرد خودمختار برجام را پاره کرد در واقع تصمیم داشت که دستاوردهای دولت پیشین خود را نادیده بگیرد. ترامپ اهل معامله است. میشد به جای آنکه این موضوع از طرف ما هم کم لن یکن تلقی شود به گزینههای بهتر از برجام با ترامپ به توافق رسید. چرا که دولت ترامپ اهل معامله بود و از آنجا که حتی با کشور کرهشمالی وارد مذاکره شد نمیتوانست از منافعش در خاورمیانه با محوریت ایران چشمپوشی کند.او نتیجهگیری میکند که برخلاف بزرگنمایی و تبلیغات رسانهای، نتایج انتخابات آمریکا تأثیری بر اقتصاد ایران نخواهد داشت، البته مشروط بر اینکه برنامهریزی و مدیریت داخلی کشورمان نیز به درستی انجام شود و روند مبارزه با فساد مالی و اقتصادی و برخورد با اختلاس و رانت با جدیت در دستور کار دولت قرار داشته باشد.
تجارت و سرمایهگذاری در ایران و انتخابات آمریکا
مجید صوفی، استاد دانشگاه شهید بهشتی نیز درخصوص تأثیر انتخابات بر اقتصاد ایران میگوید: بین هریس و ترامپ و جمهوریخواه و دمکرات تفاوتهای زیادی وجود دارد و بیتردید تأثیرش را بر اقتصاد ما خواهد گذاشت. در برخی از موارد سیاسی مانند جنگ غزه و لبنان تقریبا همراستا هستند اما تفاوتهای عمدهای در حوزه تاکتیک و اجرا بین آنها وجود دارد. سیاستهای اتخاذی داخلی آمریکا بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر دو بخش تحریمها و تجارت و همچنین سرمایهگذاری مستقیم خارجی تأثیر دارد.او میگوید: در بخش تحریمها و تجارت به این نکته توجه میشود که یکی از زمینههای اصلی مورد توجه اقتصادی ایران، در سیاست تحریمهای ایالات متحده، بهویژه در مورد صادرات نفت و تجارت بینالمللی نهفته است. موضوعی که هر نامزد در قبال تحریمها اتخاذ میکند احتمالا بر سهولت یا محدودیت فعالیتهای اقتصادی ایران تأثیر خواهد گذاشت.همچنین ادامه تحریمهای سختگیرانه، توانایی ایران را برای حضور در بازارهای جهانی محدود میکند و مستقیماً بر درآمد نفتی و روابط تجاری بینالمللی تأثیر میگذارد. در مقابل، اگر نامزدی، رویکرد انعطافپذیرتری را برای کاهش تحریمها اتخاذ کند، این امر میتواند درها را برای افزایش صادرات، بهویژه در بخش نفت، احیای اقتصاد ایران و تقویت روابط تجاری با کشورهای مختلف که قبلا توسط سیاستهای ایالات متحده محدود شده بودند، باز کند.او به این نکته اشاره میکند که آمدن دمکراتها سبب ارتباط بهتر کشور ما با کشورهای حوزه خلیجفارس میشود و این موضوع نیز سابقه تاریخی دارد چرا که جمهوریخواهان مدام برای کشورهای اطراف ما شاخ و شانه میکشیدند و در دوران ترامپ ارتباط ما با کشورهای اطراف نیز چندان حسنه نبود. او ادامه میدهد: در مورد سرمایهگذاری مستقیم خارجی باید گفت نتیجه انتخابات همچنین چشمانداز ایران برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی را شکل خواهد داد. اگر روابط ایران و آمریکا تحت سیاستهای دولت جدید بهبود یابد، میتواند راه را برای ورود مجدد سرمایهگذاران خارجی یا ایجاد سرمایهگذاریهای جدید در ایران تسهیل کند.
اصلاحات داخلی باید در دستور کار باشد
جلیل جلالی فر، تحلیلگر و فعال تجارت خارجی، میگوید: انتخابات آمریکا فارغ از هر نتیجهای توسط رسانههای معاند و اپوزیسیون خارجی در حال بزرگنمایی است؛ اما قطعا با توجه به شرایط کنونی تأثیری بر اقتصاد ایران نخواهد داشت.
این کارشناس تجارت خارجی میافزاید: آمریکا هماکنون دست به گریبان چالشهای مختلف داخلی مثل قیمت بنزین و همچنین چالشهای بینالمللی نظیر مسائل چین و تایوان و قدرت گرفتن بریکس است که هر کدام از این موضوعات، معضل بزرگی برای آمریکا تلقی میشود. نکته مهمتر اینکه هیچکدام از روسای جمهور آمریکا توان افزایش قیمت بنزین را ندارند و قدرت پایین خرید بنزین برای مردم این کشور باعث شده تا رئیسجمهور بعدی چالش بزرگی را پیش روی خود ببیند.
جلالیفر بهاحتمال انتخاب شدن ترامپ بهعنوان رئیسجمهور و تبعات این اتفاق در اقتصاد ایران اشاره میکند و میگوید: بارها اعلام کردم اگر ترامپ هم برنده انتخابات شود هیچ فرقی برای ایران ندارد، چرا که ترامپ پیش از این هم در دوره ریاستجمهوری خود تحریمهای ایران را افزایش داد و حتی برجام را بر هم زد؛ در نتیجه دیگر کاری باقی نمانده که نگران وقوع و نتایج آن باشیم.
وی تأثیر نتایج انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران را یک بزرگنمایی واهی و تبلیغاتی میخواند خاطرنشان میکند: چنین ادعایی از پایه و اساس غلط است که انتخابات آمریکا سایه سنگینی بر اقتصاد ایران دارد. بهعنوان مثال، باید به میانگین صادرات نفت ایران در سال ۲۰۲۴ اشاره کنیم که بیش از ۱.۵ میلیون بشکه در روز بوده و حتی رکورد روزانه ۲.۲ میلیون بشکه را نیز ثبت کرده است. در نتیجه ما میتوانیم همچنان بر صادرات نفتی کشور حساب کرده و در کنار آن به حمایت از تولید نیز بپردازیم. بدینترتیب میتوانیم اقتصادی رو به رشد و امیدوارکنندهای داشته باشیم که هیچ عامل خارجی نمیتواند بر آن تأثیر منفی داشته باشد.