رژیم صهیونیستی بعد از شکست در عملیات «وعده صادق» با کدام ابزارها در جنگ روانی به میدان آمده است؟
 
موشک شایعات
 

 

جنگ روانی استفاده برنامه‌ریزی شده از تبلیغات به وسیله عوامل آشکاری همچون شبکه های تلویزیونی، فضای مجازی، مطبوعات و عوامل پنهانی مانند شایعه به منظور تحریف عقاید، تضعیف روحیه و بی‌اعتبار کردن انگیزه‌ها و کاستن از اقتدار طرف مخالف می‌باشد. مهم‌ترین خصیصه و عنصر شرایط کنونی جنگ روانی اسرائیل علیه ایران و محور مقاومت است. کاملا مشخص است یک اتاق جنگ روانی متمرکز در اسرائیل در حال اداره این جنگ است. این اتاق هر روز اخبار و اطلاعات جدیدی تولید می‌کند و هدف همه این اطلاعات و اخبار حفظ فشار بر ایران یا افزایش آن است.سران رژیم اسرئیل از آغاز جنگ در غزه با وجود عیان بودن تمام جنایات پیش چشم مردم جهان،  اما به گونه‌ای رسانه‌های غربی را به سوی روایت خود رهنمون می‌شوند که گاهی واقعیت قلب شده و اصل به فیک تبدیل می‌شود.

فیک‌هایی برای زدن اصل
مرور تعداد شایعاتی که در یک ماه گذشته، علیه جمهوری اسلامی ایران در رسانه‌های مختلف و حتی معتبر انعکاس یافته به خوبی میدان وسیع جنگ ادراکی را عیان می‌سازد. گرچه رژیم صهیونیستی و حامیان سیاسی و رسانه‌ای این رژیم، جنگ روانی علیه ایران را از همان روز پیروزی انقلاب اسلامی کلید زدند اما این جنگ در سه ماه گذشته گسترده‌تر از همیشه پیگیری شده است. کافی است به پروژه‌های خبری-رسانه‌ای این مدت مروری داشته باشیم.

سناریوهای ساختگی در مورد ترور اسماعیل هنیه
ترور اسماعیل هنیه رئیس‌دفتر سیاسی حماس در تهران و ساعاتی پس از مراسم تحلیف رئیس‌جمهور ایران، آغاز این جنگ روانی متاخر بود. در همین چارچوب خبرها از گمانه‌زنی به شایعه پراکنی تبدیل و برای مثال اعلام شد که در محل اقامت هنیه از سه ماه پیش مواد منفجره کار گذاشته شده بود، یا این مکان توسط پهپادها مورد هدف قرار گرفته است یا عامل ترور متعلق به ملیت خاصی بوده است. انتشار این جعلیات در حالی بود که تیم بررسی کننده این ترور درباره آن اظهارنظری نکرده بودند و مشخص بود که اهداف شایعه‌پراکنی‌ها تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی است تا تروریست اصلی را فراموش کرده و در پی سناریوهای ساختگی باشند.

تلاش برای ایجاد شکاف میان ایران و حزب‌الله
مقطع دیگری که در آن شایعات فیک به اوج خود رسید، پس از ترور سیدحسن نصرالله دبیرکل فقید حزب‌الله لبنان بود. شایعات از همان لحظه بمباران ضاحیه آغاز شد و طیف گسترده‌ای از خبرهای جعلی را در برگرفت. نحوه اطلاع رژیم صهیونیستی از محل جلسه دبیرکل حزب‌الله، تسلیحات و مواد منفجره استفاده شده در این بمباران، نحوه شهادت سید حسن نصرالله و تعداد همراهان وی، زمان و جزییات کشف پیکرها هرکدام کانون خبرهای جعلی بود که اغلب آن‌ها در تلاش بودند تا جمهوری اسلامی ایران را در این عرصه‌ها مقصر معرفی کنند. این آغاز پروژه‌ای بود که برای ایجاد شکاف میان ایران و حزب‌الله هدفگذاری شده بود.

تلاش برای ناموفق جلوه دادن عملیات وعده صادق 2
عملیات وعده صادق 2، پاسخ مشروع ایران به جنگ‌افروزی‌های اسرائیل بود و از نظر ابعاد و جزییات و اهداف و دستاوردها به اذعان کارشناسان نظامی و تحلیلگران سیاسی، موفقیت‌آمیز تفسیر شد. از همان ساعات ابتدایی، هماهنگی ایران با آمریکا در انجام این عملیات نخستین شایعه‌ای بود که رسانه‌های خارجی آن را منتشر کردند که بلافاصله از هردو طرف ایرانی و آمریکایی تکذیب شد. شایعه دیگر که در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی فارسی زبان مورد اشاره قرار گرفت، موضوع عبور موشک‌های ایران از گنبد آهنین و تردیدآفرینی در این زمینه بود. رسانه‌ها درحالی تلاش کردند تا این عملیات را ناموفق جلوه دهند که تصاویر بیشماری از عبور موشک‌های ایران از سیستم پدافند اسرائیل حکایت داشت. با وجود مدارک معتبر و اعتراف‌های خارجی به موفقیت اقدام ایران اما دلیل این خبرپراکنی‌های نه چندان عقلایی تنها می‌تواند حکم آن تیری را داشته باشد که از سوی اسرائیل در تاریکی جنگ انداخته شد؛ تیری که هدف آن مساوی بود با تحت‌الشعاع قرار دادن ابعاد و بزرگی عملیات وعده صادق 2.

تقلایی برای کاستن از حضور مردم در نماز جمعه نصر
سه روز پس از انجام عملیات وعده صادق ۲و در حالی که رسانه‌ها و مقامات اسرائیلی هر لحظه مدعی حمله به گوشه‌ای از ایران و تهران بودند، خبرهایی از اقامه نماز جمعه هفته به امامت رهبر معظم انقلاب در فضای رسانه‌ای کشور منتشر شد و بلافاصله شدت تهدیدات رسانه‌ای افزایش یافت. تایید قطعی خبر حضور رهبر انقلاب و استقبال مردمی از این حضور، سبب شد که رژیم صهیونیستی تمام تقلای خود را برای کاستن از حضور مردم در نماز جمعه به کار گیرد که آخرین آن مانور رسانه‌ای بر خبر اشتباهی بود که در یکی از کانال‌ها درباره درگذشت همسر رهبر انقلاب منتشر شد. خبری که بلافاصله تکذیب شد و حضور گسترده و میلیونی مردم در جمعه نصر نشان داد که جامعه تا حد زیادی با اهداف  این خبرهای فیک و دلایل انتشار آن‌ها در زمان‌هایی خاص آگاه است.

 شایعه پراکنی درباره عراقچی
نمونه دیگر این فیک‌سازی‌ها به فاصله کوتاهی از حضور سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه در فرودگاه بیروت در رسانه های خبری پخش و اعلام شد که وی در بمباران سوریه ترور شده است. این خبر در حالی منتشر شد که عراقچی به رغم تمام تهدیدات رژیم صهیونیستی در هدف قرار دادن هواپیماهای ورودی به فرودگاه بیروت به این شهر سفر کرد. بازتاب اقدام شجاعانه وزیر امور خارجه ایران روی دیگر بازتاب ترس رژیم اسرائیل بود و شایعه پراکنی درباره عراقچی پادزهر خنثی کردن تبعات ترس بود اما زودتر از اثرگذاری و با سفر وزیر امور خارجه به عربستان باطل شد.

شایعه ترور و بازجویی سردار قاآنی
خبر فیک تروری دیگر که این روزها با قاطعیت از سوی رسانه‌های عبری و غربی مورد توجه قرار گرفته، پیرامون سرداراسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس است. رسانه‌های عبری مدعی ترور این فرمانده ایرانی هستند اما همچنان بر سر زمان و مکان و جزییات آن توافقی وجود ندارد از آن رو که خبر از اساس جعلی است. گروه دیگری مدعی هستند سردار قاآنی پس از بازجویی مورد حمله قلبی قرار گرفته و در بیمارستان بستری است. این داستان‌سرایی‌ها در حالی است که سردار قاآنی روزهای آینده نشان فتح از رهبر معظم انقلاب دریافت خواهد کرد.متاسفانه برخی اظهارات غیر دقیق درخصوص پیجرهای منفجرشده حزب الله در لبنان از سوی مراجع غیر رسمی در داخل کشورمان هم به عاملی برای افزایش فشار روانی به افکار عمومی شد. به طور قطع این بیان غیر واقعی که از سر عدم اطلاع عنوان شده خود به عاملی برای مشوش شدن هرچه بیشتر فضای پیچیده و حساس ادراکی در مناقشات
جاری شد.

ضرورت دقت در روایت
هشدار درباره تبعات شایعه‌پراکنی و جعل خبر از سوی رسانه‌های خارجی، به معنای رد شرایط موجود نیست اما یک ماه اخیر در کشور را می‌توان به معنای واقعی کلمه از حساس‌ترین برهه‌های تاریخی کشور قلمداد کرد. استودیوهای شبکه‌های خبری فارسی زبان که توان اثرگذاری بر مخاطب ایرانی را دارند در طول هفته‌های گذشته بیشترین سرمایه خود را بر بزرگنمایی توان نظامی و سیاسی اسرائیل معطوف کرده‌اند و در خط مقدم این جبهه روانی قرار دارند، کانال‌های خبری که با اسامی قابل اعتماد ناخواسته در مسیر شایعه‌پراکنی قدم برمی‌دارند، اتاق‌های فکر و اندیشکده‌های مختلف  غرب که برای افکار عمومی نسخه‌ می‌پیچند و در نهایت سیاستمداران و نظامیان هریک به نوعی تلاش دارند محور مقاومت و به ویژه ایران را تحت فشار سیاسی و رسانه‌ای قرار دهند تا از مواضع خود عقب‌نشینی کند. درخواست بنیامین نتانیاهو از مردم ایران برای تقابل با دولت و حاکمیت هم روی دیگر این جنگ روانی است که با وجود عدم استقبال از آن در میان عامه مردم در شبکه‌های اجتماعی از سوی برخی اکانت‌های منافق برجسته می‌شود و حتی گروهی از این افراد که موسوم به  سلطنت‌طلب هستند به نخست‌وزیر اسرائیل امیدها بسته‌اند. این درحالی است که اگر نتانیاهو توانی برای ایجاد تغییرات داخل ایران داشت در باتلاق غزه گرفتار نمی‌شد. نابودی آرمان فلسطین و هرآنکه به این آرمان اعتقاد دارد مهمترین هدف رژیم صهیونیستی در منطقه است و برای رسیدن به آن گاهی به ترور و بمباران و گاهی به فیک‌سازی و جعل روی می‌آورد. این میدان بیش و پیش از هر موضوعی هوشیاری می‌طلبد تا در تله بازی‌های رسانه ای تل‌آویو گرفتار نشده و روایت معتبری از رویدادهای در میدان از سوی رسانه های داخلی روایت شود. تولید محتواهای مستند و شفاف که واقعیت‌ها را بدون تحریف به نمایش بگذارند، بسیار اهمیت دارد. نهادهای رسانه‌ای همچنین باید به نقد و تحلیل اطلاعات منتشر شده توسط سایر منابع بپردازند و نواقص و تحریف‌ها را شناسایی کنند تا به آگاهی عمومی کمک کنند و به مخاطبان اجازه دهند خود اطلاعات را تحلیل و ارزیابی کنند.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/254424/موشک-شایعات