سعید اصغرزاده- روزنامهنگار| گاه ضرورت دارد که معنا و فلسفه کلمات یا شعارهای مطرحشده توسط رهبران جامعه را در متن تاریخ یک کشور، جامعه، تجربیات و درک و خوانشی که از آنها وجود دارد، تحلیل کرد. دکتر مسعود پزشکیان بارها در سخنان خود گفته است که «مبنای کارمان را بر وحدت و وفاق ملی گذاشتهایم». در این میان، بسیاری دامنههای وفاق ملی را تعریف کردهاند، برخی دامنههای آن را محدود و گروهی بیباور بدان بودهاند. اما آنچه تاکنون شاهد بودهایم صداقت رئیسجمهوری در بیان ایدهها و آرمانهایش بوده است و اینکه او خواهان این است که سود وفاق در جیب ملت برود.
به همین اعتبار است که این سیاست پزشکیان را میتوان ملی دانست. سیاستی که کارکردش حفظ مصلحت عمومی و درنظر گرفتن منافع گروههای گسترده مردم است، نه فقط بخشی یا گروهی یا حزبی یا اقلیتی یا طبقهای. او در مسیر وفاق ملی از همه ظرفیتها و تواناییهای افراد متخصص در کشور بهره میبرد تا مشکلات مردم را و بحرانهای پیش رو را برطرف سازد.
وفاق در فرهنگ دهخدا، موافقت و سازگاری و مترادف با همدلی و هماهنگی و همراهی تعریف شده است.
این روزها و تا چهار سال آینده شاهد خواهیم بود که آیا این سیاست ملی در حوزههایی مانند بزرگتر کردن سفره اقتصادی مردم، دیالوگ بیننسلی، مبارزه با فساد، تنشزدایی از سیاست خارجی و... کاری از پیش میبرد یا نه؟
اما باور مهمتر این است که اگر این شعار مقبولیت دارد و اگر جامعه بهواسطه همین شعار که ترجمهاش شده است «با هم دعوا نکنیم»، به پزشکیان رأی داده است، باید همه دست در دست هم دهیم و این فرصت را از دست ندهیم. یک شعار زمانی که به گفتمان تبدیل میشود نیازمند فرهنگسازی است، اصلا بدون فرهنگسازی به گفتمان تبدیل نمیشود. با همین فرهنگسازی است که میتوان تمدنساز بود....
راه دوری نرویم. همین جمعیت هلال احمر میتواند الگویی مناسب برای گفتمانسازی از این سیاست باشد. شما به شعارها و اهداف هلال احمر در یکصد سال گذشته نگاه کنید. شعارها و آرمانهایش ثابت بوده و براساس آن ارتقا یافته است و مگر این شعارها چیزی جز مولفههای وفاقی هستند که این روزها دائم میشنویم: وحدت و همدلی برای کاهش آلام مردم از هر قشر و جنس و نژاد؛ جلوگیری از نزاع و خشونت؛ صلح و دوستی برای همه....
یعنی هفت اصلی که بهکار وفاق هم میآید در اینجا و در این سالها مشق شده است و مستند شده است و به بار نشسته است:
۱. هلال میکوشد با ظرفیت ملی و بینالمللی خود از آلام انسانها در هر جا پیشگیری کرده و یا از آن بکاهد و هدف آن محافظت از جان و سلامتی بشر و تضمین کرامت اوست. هلال، درک متقابل، دوستی، همکاری و صلح پایدار در میان ملتها را ترویج میدهد.
۲. هلال هیچگونه جهتگیری نسبت به ملیت، نژاد و عقیده مذهبی یا سیاسی ندارد و تلاش میکند تا با توجه به نیاز افراد، رنج آنها را التیام بخشد و در انجام این کار موارد حاد و حیاتیتر را در اولویت قرار دهد.
۳. هلال در درگیریها، کشمکشهای جنگی و سیاسی از هیچ طرف خصومت جانبداری نمیکند و برای حفظ اعتماد عمومی هیچگاه به تضادهای سیاسی، نژادی، مذهبی یا ایدئولوژیکی وارد نمیشود.
۴. هلال ضمن آنکه معین دولت در فعالیتهای بشردوستانه در چارچوب قوانین است، همواره استقلال خود را بهعنوان نهادی داوطلبانه حفظ کرده است.
۵. خدمت در هلال داوطلبانه است و در هیچ شرایطی سودآوری مشوق آن نخواهد بود. رضایت خداوند و خشنودی مردم تنها پاداش و سود این خدمت است.
۶. در هر کشور تنها یک جمعیت صلیبسرخ یا هلالاحمر میتواند وجود داشته باشد. این جمعیت و سازمانهای آن برای استفاده عموم مردم است و باید فعالیتهای بشردوستانه خود را در سراسر سرزمین خود انجام دهد. حرکتهای موازی یا در سایه، این یکرنگی و مداومت آن را مخدوش میکند.
۷. هلالاحمر ایران در مقابل و تعامل با جهان، مانند سایر جمعیتها، مسئولیتها و وظایف مشترکی در کمک به یکدیگر دارند و اهداف و فعالیتهای آنها در سراسر دنیا قابل گسترش است.
این 7الگو و شعار، دقیقا ترجمهای است از آنچه رئیسجمهور بارها بر آن تاکید کرده است و دقیقا همان چیزی است که در روزهای اخیر با محبوبیت و مقبولیتی که هلال احمر در سالهای اخیر در بین مردم کسب کرده قابل سنجش است. مردمی بودن، همراهی مسئولین هلال با طبقات مختلف اجتماعی، داوطلبانه بودن بدنه هلال و توجه به نیازهای روز مردم و ارتقای سطح خدمات با ارتقای زیرساختها در هلال میسر نمیشد جز با وفاق ملی؛ وفاقی که اضلاع مختلفی داشت؛ از دولت و مجلس گرفته تا مردم و آسیب دیدگان تا عوامل و دستاندرکاران هلال. حضور مدیران ارشد همراه داوطلبان و امدادگران در تمامی صحنهها و بحرانها و ترویج گفتمان بین نسلی و فعالیتهای داوطلبانه برای زندگی بهتر ثمرهاش شده است یک نهاد شاخص با ضریب بالای اعتماد عمومی مردم.