ارتشبد حسین فردوست، دوست دوران کودکی محمدرضا پهلوی و رئیس دفتر اطلاعات او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ماند و خاطرات خود از دوران مجالست با شاه، خاندان و دولتمردان رژیم پهلوی را به رشته تحریر درآورد. خاطرات فردوست تحت عنوان «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» منتشر شده است که در این ستون به تناوب برخی را مرور میکنیم.
شیطانی به نام اشرف (9)
در زمینه مالی نیز کارهای اشرف دست کمی از مسائل جنسی او نداشت. او به هیچ چیز بیش از مرد و پول علاقه نداشت و در این راه تا بدانجا رفته بود که علناً سر برادرش (محمدرضا) کلاه میگذاشت. اشرف رسماً پول میگرفت و شغل میداد، از وکالت تا وزارت و سفارت، و هیچ ابایی نداشت. سپس دستور میداد که در زمان اشتغالت هر کاری میخواهی بکن و این قدر به من بده! یکی از منابع مهم درآمد اشرف بلیتهای بختآزمایی بود که ماهیانه 4-5 میلیون تومان حق و حساب میگرفت. در این مسئله من مدرک داشتم و به محمدرضا هم گزارش کردم و البته او طبق معمول اهمیتی نداد. اشرف یک قمارباز حرفهای در حد اعلاء بود و قماربازهای حرفهای را جمع میکرد و وارد محفل خصوصی محمدرضا مینمود. او از جمله فردی به نام اسکندری را پیدا کرده بود که خویشاوند نزدیک ایرج اسکندری رهبر حزب توده بود. اسکندری توانسته بود با دوز و کلک اراضی فرودگاه مهرآباد را، که دولتی بود، به نام خود ثبت کند و سپس مجدداً با قیمت کلان به دولت بفروشد و میلیاردر شود. به هر حال، اشرف محمدرضا را به مجالس قمارش دعوت میکرد و سپس او را تشویق و تحریک میکرد که در پوکر از پس اسکندری برنمیآیی. محمدرضا هم از روی غرور لج میکرد که من او را داغان میکنم و فلان میکنم و به بازی میپرداخت. یکی دیگر از اعضای باند قمار اشرف فردی بود به نام حاجبی، که از مأمورین ایادی بود (ایادی چند مأمور در اطراف محمدرضا داشت که یکیشان حاجبی بود). حاجبی از قماربازها و حقهبازهای درجه اول روزگار بود که دوست صمیمی محمدرضا شده و شب و روز در کنارش بود. به هر حال، محمدرضا با اسکندری و حاجبی به قمار میپرداخت. اشرف یا خودش بالای سر محمدرضا میایستاد و دستش را میخواند و یا دختری را بالای سر محمدرضا میگذاشت و خلاصه با تقلب و رد کردن ورق از زیر میز کلک محمدرضا را میکندند. در این بازیها اشرف چنان محمدرضا را تحریک میکرد که توپ 10 میلیون و 20 میلیون و 30 میلیون میزد و در نتیجه در یک شب اسکندری مثلاً 50 میلیون تومان از محمدرضا میبرد. البته صحنه را به نحوی درست میکردند که گاهی هم محمدرضا ببرد، بهخصوص زمانی که خسته یا عصبانی میشد، ولی در مجموع در یک شب حتماً محمدرضا 40-50 میلیون را میباخت. البته اعتبارش هم زیاد بود و پس از پایان بازی، اشرف دسته چک محمدرضا را میآورد و او نیز چک میکشید و امضاء میکرد. از این پول، اشرف قسمت عمده را خودش برمیداشت و به حاجبی و اسکندری هم چند میلیونی میداد. [...ادامه دارد].