اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهرهها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از ١٠ سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در ٧ جلد تحت عنوان «یادداشتهای علم» به چاپ رسیدهاند و ما در این ستون به تناوب این یادداشتها را مرور میکنیم.
خواهر خودپسند و احمق
درباره ملکه مادر صحبت کردیم. شاهنشاه فرمودند: «خیلی به خواهرم شمس وابسته است، هر بار که شمس به مسافرت میرود، مادرم مریض میشود.» والاحضرت شمس در حال حاضر در ایالات متحد آمریکا به سر میبرد. پیشنهاد کردم که شاید بهتر باشد کمتر به سفر بروند، بهخصوص چون همیشه شکایت میکنند که چقدر از این مسافرتها منزجرند. در پاسخ فرمودند: «متأسفانه باید بگویم که این را هم باید حمل بر خودپسندی احمقانه او کرد، که با همراهانش، ده سگ و دو برابر همین تعداد گربه این طرف و آن طرف آمریکا جولان میدهد.»56.4.18
اهدای نشان به سفیر اسرائیل
صبح شاهنشاه به اتفاق شهبانو از نوشهر تشریف آوردند که مهمان خودشان را بدرقه بفرمایند. قبل از آمدن شاهنشاه دو هواپیما از اردن رسید یکی برای اینکه ملک حسین را مستقیماً به لندن و دیگری ملکه او را مستقیماً به امان ببرد... من عرایضی نداشتم. شاهنشاه صدا زدند و نامه خانم گاندی نخستوزیر هند را به من دادند (در جیبشان بود. معلوم بود رشیدیان برده است) که جوابی تهیه کنم. در این نامه گفته است من نمیآیم، شما بیایید و تعجب است که شاهنشاه عصبانی نبودند. فرمودند: «جواب مناسبی بدهید و بعد هم ببینید وزیرخارجه هند میتواند به ایران بیاید؟» در صورتی که بلافاصله بعد به من فرمودند به این فرانسویها رو ندهید، بگویید من به فرودگاه نخواهم رفت. تو میروی پمپیدو (رئیسجمهور فرانسه) را برمیداری میآوری به کاخ، با من شام بخورد. بعد او را برمیگردانی. تأکید فرمودند غیر از این چیزی نگویید، میخواهد نیاید، نیاید (پمپیدو به پکن میرود و رئیس تشریفات او آمده است این جا راجع به آمدن پمپیدو مذاکره کند.) نشانی که قرار بود به عزری، سفیر غیر رسمی اسرائیل بدهیم (نشان درجه ۲ تاج)، تصویب فرمودند که به تاریخ قبل از جنگ ژوئن ۱۹۶۷(خرداد 1346) داده شود، چه قدر شاهنشاه پیشبین و عاقل است. خدا حفظ کند.52.4.19
توجه شاه به گوژپشت نتردام!
باز هم صحبت اقلیت پیش آمد. عرض کردم دکتر کنی مادرمرده این روزنامهها را تقدیم کرده و عرض میکند در عکسها ملاحظه میفرمایید مردم رشت چه ازدحامی کرده بودند. خندیدند و فرمودند: «در انتخابات معلوم خواهد شد.» (مقصود انتخابات انجمنهای ولایتی و انجمنهای شهر است). عرض کردم استدعای او نیز همین است، فقط با یک شرط که وزیر کشور بیطرفی را شاهنشاه مأمور انتخابات فرمایند. دیگر چیزی نفرمودند. من نمیدانم این کار چه گیری دارد، محظورات شاه چیست؟ چه تعهدی به این نخستوزیر گوژپشت نتردام دارند؟ اینها برای من معماست.51.4.20