رئیس جمعیت هلال‌احمر با خانواده شهیده امدادگر سیده مکرمه حسینی دیدار کرد
 
روایت لذت شهادت در لباس امدادی
 

 

 [سیما فراهانی] آرزو داشت به مردم کمک کند. بنابراین،داوطلبانه رفت تا خدمت کند. هر روز صبح هنگام پوشیدن لباس سرخش، به آن بوسه می‌زد. از نظر او لباس هلال‌احمر، مقدس بود. حالا کاور خدمتش در مو زه هلال‌احمر به عنوان یادگاری قرار داده شده است. شهید مکرمه حسینی 21 سال داشت که در شهدای گلزار و هنگام خدمت در مراسم سالروز شهادت حاج قاسم، شهید شد. آن هم در مقابل چشمان خواهرش؛ دو خواهری که هردو هلال‌احمر را انتخاب کرده بودند تا بتوانند خدمت کنند، تا بتوانند در کنار مردمشان باشند، تا بتوانند به داد مردم برسند. ولی مکرمه چهار سال بیشتر نتوانست در جمعیت خدمت کند. او درست در جایی که آرزویش را داشت هنگام خدمت، آن هم زمانی‌که به خاطر ترک نکردن پُستش حتی غذا هم نخورده بود، شهید شد.
مکرمه و ملیکا حسینی دو خواهری بودند که عاشقانه داوطلب شدند که روز ۱۳ دی ماه، چهارمین سالگرد سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی علاوه بر راهنمایی زائران، در تیم امدادرسانی نیز خدمت کنند. مکرمه 21 سال داشت و ملیکا ۲۰ سال؛ آنها از سال ۹۸ عضو هلال احمر شده بودند و در حوزه جوانان جمعیت هلال احمر شهرستان کرمان فعالیت می‌کردند.

آن روز نوری در چهره خواهرم بود
ملیکا در گفتگو با خبرنگار «شهروند» از ماجرای امدادرسانی‌های خواهرش می‌گوید: «ما از سال 1398 وارد هلال‌احمر شدیم. پیش از آن خاله‌ام در این جمعیت فعالیت می‌کرد. برای همین با آنجا آشنایی داشتیم تا اینکه خودمان هم تصمیم گرفتیم در هلال‌احمر خدمت کنیم. دوره‌های کمک‌های اولیه را گذراندیم. بقیه دوره‌ها را نیز آموزش دیدیم و به دوره امدادگری رسیدیم.
 تازه امدادگر شده بودیم که به مراسم سالگرد حاج قاسم رفتیم. من و خواهرم عاشقانه این پست را تحویل گرفتیم تا شاید بتوانیم در این روز خدمتی به عاشقان سردار کرده باشیم. روز دوازدهم یعنی روز قبل از مراسم، از ساعت 6 صبح تا 10 شب شیفت بودیم. روز سیزدهم نیز از ساعت 6 صبح شیفت‌مان را تحویل گرفتیم. من در ابتدا در عمود اول بودم و خواهرم عمود چهارده؛ بعد هردو به عمود سیزده رفتیم که انفجار اول در مسیر منتهی به مزار حاج‌قاسم رخ داد. نمی دانم چرا ولی آن روز چون روز مادر بود همه به خواهرم تبریک می‌گفتند.
خواهرم که مجرد بود، تعجب می‌کرد. می‌گفت ملیکا چرا به من تبریک می‌گویند. من هم خندیدم و گفتم چون پیر شدی فکر می‌کنند بچه داری. ولی نمی‌دانم چرا اما آن روز نوری در چهره خواهرم بود که وصف‌شدنی نبود. به خاطر همان بود که به او تبریک می‌گفتند. شبیه به مادرها شده بود. حتی آن روز قرار بود برای خواهرم خواستگار بیاید که به خاطر شیفت کاری آن برنامه را کنسل کرد. مکرمه گفت چند سال آرزو داشتم تا در اینگونه مراسم‌ها خدمت کنم.»
 با افتخار راه خواهرم را ادامه می‌دهم
ملیکا حسینی درباره مهربانی‌های خواهرش می‌گوید و ادامه می‌دهد: «خواهرم همیشه از مادرم درخواست داشت که دعا کن شهید شوم. هربار شهیدی را می‌دید، می‌گفت ملیکا نگاه کن روح خدا رفت پیش خدا. آن روز هم خواهرم گفت ملیکا اولین روزی است که در ماموریت نماز اول وقت می‌خوانم. خیلی خوشحال بود. حتی غذا نخورد تا پُستش را ترک نکند. حوالی ساعت سه بود که انفجار رخ داد. خواهرم از پشت سرش ترکش خورد و درجا شهید شد.  من چند قدم از او دور شده بودم که وقتی انفجار رخ داد، بیهوش شدم و روی زمین افتادم. دیگر هیچ چیز نفهمیدم. بعد از چند ثانیه به‌هوش آمدم. هراسان روی پیکرها راه می‌رفتم و  دنبال خواهرم می‌گشتم. آنقدر رفتم تا اینکه خواهرم را دیدم. روی زمین افتاده بود و لبخند به لب داشت. خواهرم همیشه روحیه امدادرسانی داشت. دوست داشت به مردم کمک کند.  او دانشجوی حقوق بود و آرزو داشت به دیدار رهبری برود. حالا من هم دوست دارم به دیدار رهبری بروم و راه خواهرم را ادامه دهم. من با افتخار راه خواهرم را ادامه می‌دهم. لباس هلال‌احمر را هرگز از تنم درنمی‌آورم. چون خواهرم هر روز صبح وقتی می‌خواست لباس بپوشد، قبلش آن را می‌بوسید. همیشه می‌گفت اگر روزی مردم، من را با این لباس خاک کنید. حتی برای کمک‌ر سانی در غزه نیز اسم نوشته بود، ولی قسمتش نشد. کاور او هم اکنون در موزه هلال احمر است. برای همین من هم هرگز از این راه دست نمی‌کشم. ادامه می‌دهم تا یاد خواهرم برای همیشه زنده بماند.»

 شهدای امدادگر طلایه‌داران ایثار و خدمت صادقانه در هلال‌احمر هستند

رئیس جمعیت هلال‌احمر با خانواده شهیده امدادگر سیده مکرمه حسینی از شهدای امدادگر حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان در دی ماه 1402 دیدار و از جانفشانی این شهیده امدادگر در طول فعالیت در این خانواده داوطلبی قدردانی کرد. دکتر کولیوند، رئیس جمعیت هلال‌احمر در این دیدار ضمن ارج‌نهادن مقام شامخ شهیدان، گفت: «شهدای امدادگر طلایه‌داران ایثار و خدمت‌رسانی صادقانه و خالصانه به مردم در شرایط سخت هستند.»
وی در ادامه ضمن اشاره به مشارکت داوطلبانه امدادگران، نجاتگران و تمامی اعضای این جمعیت در عرصه‌های گوناگون امدادرسانی، افزود: «خانواده داوطلبی هلال‌احمر در ارائه خدمات به مردم از هیچ تلاشی چشم‌پوشی نمی‌کنند و در بسیاری از حوادث و سوانح، تا پای جان در کنار مردم هستند. وجود شهدای امدادگر در هلال‌احمر تجلی عینی این خدمت‌رسانی است. شهیده مکرمه حسینی از امدادگران پرتلاش و با اخلاقی بود که با نیت خدمت‌رسانی به زائران مرقد مطهر شهید سلیمانی در حادثه تلخ تروریستی به شهادت رسید و مزد واقعی خدمت صادقانه و عاشقانه خویش در هلال‌احمر را به نیکی از خداوند دریافت کرد.»
در پایان این دیدار، خانواده شهیده امدادگر سیده مکرمه حسینی، ضمن قدردانی از توجه و محبت رئیس جمعیت هلال‌احمر، برای تمامی همراهان شهیده حسینی که در هلال‌احمر فعالیت و تلاش می‌کنند، آرزوی موفقیت کردند.

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/250695/روایت-لذت-شهادت-در-لباس-امدادی