برادر من، مدلينگ نشو!
 

 

طلاق گرفتن كه دليل نمي‌خواهد. كافي است يكي از طرفين خواسته‌هاي طرف ديگر را نخواهد. آن وقت به‌جاي گفت‌وگو و مفاهمه، يك راست مي روند دادگاه و خلاص! بنفشه از اينكه شوهرش بابت يك آگهي مدل شده است ناراحت مي‌شود. او به دادگاه خانواده درخواست طلاق داده و از اينكه شوهرش بدون اطلاع او در يک مجله مد به‌عنوان مدل، عکس گرفته و عکس‌هايش نيز منتشر شده، شاكي است. اگر از او بپرسيد چه شده؟ فقط اين حرف را تكرار مي‌كند: وقتي عکس شوهرم را در مجله لباس ديدم خيلي تعجب کردم و شوکه شدم، اصلا باور نمي‌کردم که شوهرم تا اين اندازه مرا ناديده بگيرد و به من بي‌توجهي کند. شوهرم چون مي‌دانسته که اگر موضوع را به من بگويد حتما با اين کار او مخالفت خواهم کرد بدون اطلاع من اين کار را انجام داده و اين عکس‌ها را گرفته است. براي همين تصميم به جدايي از نادر گرفتم ...  بنابراين فكر نكنيد كه مشكل بنفشه اين بوده كه شوهر خوش تيپش را ديگران هم خواهند ديد و تحسين هم خواهند كرد، نه مشكل او اينجاست كه نادر، او را نمي‌بيند. نادر مي‌توانست با مشورت كردن با بنفشه به او بگويد كه او را ديده است. اين نشان مي‌دهد كه نادر در هيچ كاري با بنفشه مشورت نمي‌كند! راستي شما فكر مي‌كنيد در زندگي مشترك، مسائل شخصي و خصوصي وجود دارد؟ مرز آنها تا كجاست؟ آيا اين شكايت منطقي است و اگر منطقي است، حكمش چيست؟

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/25044/برادر-من،-مدلينگ-نشو!