ارتشبد حسین فردوست، دوست دوران کودکی محمدرضا پهلوی و رئیس دفتر اطلاعات او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ماند و خاطرات خود از دوران مجالست با شاه، خاندان و دولتمردان رژیم پهلوی را به رشته تحریر درآورد. خاطرات فردوست تحت عنوان «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» منتشر شده است که در این ستون به تناوب برخی را مرور میکنیم.
خاندان دیبا و دربار (6)
اصفیا، رئیس سازمان برنامه، تمام مقاطعهها را به خانواده فرح اختصاص داده بود و پس از او، که مجیدی رئیس سازمان برنامه شد، همین رویه ادامه یافت. اطلاع دقیق دارم که فقط مهندس قطبی (پدر رضا قطبی)، مجید اعلم (دوست شب و روز محمدرضا) و مهندس دیبا (یک جوان حداکثر 35 ساله)، حدود 80درصد مقاطعههای بزرگ کشور را از سازمان برنامه اصفیا و مجیدی میگرفتند و با 25درصد حق و حساب به دیگران میدادند. از زمان نخستوزیری هویدا، دربار ایران به دوران قاجار رجعت داده شد و همه چیز مملکت در اختیار محمدرضا و فرح قرار گرفت. هرچه زیاد میآمد متعلق به اسدالله علم -وزیر دربار- بود. ارتش را هم آمریکاییها و انگلیسیها میچاپیدند و در سفارشات طوفانیان، محمدرضا هم بینصیب نبود و مبالغ متنابهی به حسابش در خارج ریخته میشد. بنابراین اگر دوران فرح را اوج فساد و چپاول و غارتگری دربار پهلوی بخوانم، سخن گزافی نگفتهام.
محمدرضا و پول
درباره ثروت شاه سخن گفتن برای من دشوار است، زیرا در جریان مسائل مالی دربار نبودم و آمار در اختیار نداشتم. تصور میکنم 4 نفر از ثروت محمدرضا اطلاع کامل داشته باشند: رام، بهبهانیان، طوفانیان و شریف امامی. مصطفی قلیرام رئیس بانک ملی بود و سپس رئیس بانک عمران شد، که متعلق به محمدرضا بود. او شهرک غرب را از طریق بانک عمران فروخت و به ثروت بانک افزود. رام از حسابهای محمدرضا در خارح اطلاعاتی دارد، زیرا بسیاری از پولها از طریق او به حساب گذارده میشد. جعفر بهبهانیان، معاون مالی دربار، نیز از املاک محمدرضا در خارج اطلاع کامل دارد چون تهیهکننده خود او بود. این 2 نفر (رام و بهبهانیان) از مقدار پول و شماره حسابها و نام کشورهایی که ثروت محمدرضا انتقال یافته، اطلاعات خوبی دارند، ولی از همه ثروت محمدرضا نمیتوانند اطلاع کاملی داشته باشند، چون طوفانیان و شریف امامی، رئیس بنیاد پهلوی، نیز در جریان بخش مهمی از ثروت محمدرضا بودند. به هر حال، این 4 نفر در مجموع از 90درصد ثروت محمدرضا و شماره حسابها و کشورهایی که پول به حساب گذارده شده، اطلاع کامل دارند. گفتم که در موقع خروج رضا شاه از کشور، توسط قوامالملک شیرازی کلیه اموال او، اعم از منقول و غیرمنقول، به محمدرضا انتقال یافت و او به سایر فرزندان رضا هر کدام یک میلیون تومان و کاخهایشان را داد، در حالی که عایدات خالص او فقط از املاک شمال سالی 62 میلیون تومان بود. از همان زمان، او این ثروت را دور میریخت. به یک معشوقه برای یک شب ممکن بود یک میلیون تومان بدهد. [ادامه دارد...]