وقتی حاج قاسم درون قبر رفت...
 

 

کتاب «حاج احمد» نوشته محمدحسین علی‌جان‌زاده از نشر شهید کاظمی، یکی از جدیدترین کتاب‌ها درباره این شهید بزرگوار است. در این کتاب، مجموعه‌ای از خاطرات مرتبط با شهید کاظمی، در مقاطع مختلف زندگی‌اش مرور می‌شود. خاطراتی که از سال‌های کودکی آغاز می‌شوند و با گذر از دوران پیش و پس از انقلاب، به سال‌های جنگ تحمیلی و بعد از آن می‌رسند. کوشش مولف کتاب این بوده است که براساس این خاطرات که از زبان نزدیکان و همرزمان شهید روایت می‌شوند، تصویری نسبتاً کامل و واضح از او شکل بگیرد و خواننده، وجوه مختلف شخصیت و مجاهدت‌های این فرمانده بلندآوازه را بشناسد. در بخشی از این کتاب آمده است: «شهید کاظمی سفارش کرده بود که کنار حسین خرازی دفنش کنند؛ جایی که می‌گفت: «اینجا دری از درهای بهشته» و این در برایش باز شد. قاسم سلیمانی هم به درون قبر رفت و درون گوش احمد زمزمه کرد. قسمش داد به حضرت زهرا(س): «تویی که عشق حسین(ع) داری! از خدا برای من هم بخواه! احمد! قرارمون که یادت نرفته؟! احمد! مَرده و قولش، منتظر خبرت می‌مونم. قول می‌دم راهت رو ادامه بدم و دست فرمانده رو از همیشه پرتر کنم. فقط براتِ شهادت منو هم از آقا امام حسین بگیر!»

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/248805/-وقتی-حاج-قاسم-درون-قبر-رفت