«شهروند» بررسی می‌کند: نسبت سینما، تئاتر و تلویزیون ایران با فردوسی و شاهنامه
 
جای خالی قهرمان، حماسه و اسطوره‌های تاریخی
 

 

 [شهروند] درباره عظمت و مرتبه ابوالقاسم فردوسی توسی شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سراینده شاهنامه که امسال مصادف با هزارمین سال درگذشت اوست، تردیدی نیست و او که از نظر بسیاری به بزرگ‌ترین چکامه‌سرای پارسی‌گو معروف است، جایگاه بی‌بدیلی در ادبیات فارسی دارد: رهبر انقلاب، فردوسی را «خدای سخن» و «پدر زبان فارسی امروز» نامیده و دکتر ابراهیمی دینانی، فیلسوف معاصر، نیز از فردوسی به عنوان «یکی از سه پیامبر شعر فارسی» نام برده که «اگر نبود، زبان فارسی ما وجود نداشت.»
از این ستایش‌ها در قبال فردوسی زیاد است: دکتر خالقی مطلق، شاهنامه‌پژوه، درباره فردوسی گفته که «ما ملیت خودمان را مدیون زبان فارسی هستیم و زبان فارسی را نیز مدیون شاهنامه‌ایم.» محمدعلی اسلامی‌ندوشن، فردوسی‌پژوه معاصر، نیز گفته که «شاهنامه سرنوشت ایران را تغییر داد و اگر شاهنامه سروده نشده بود، اتفاقی که در کشورهایی چون مصر، سوریه و اردن افتاد، برای ایران نیز تکرار می‌شد که به برکت شاهنامه این اتفاق روی نداد و تاریخ و فرهنگ ایران زنده ماند.» بسیار ادیبان و سخن‌شناسان و البته شاعران تاریخ‌سازی چون سعدی، حافظ، حکیم نظامی گنجوی، عطار نیشابوری و مولانا نیز بارها و بارها از فردوسی و عظمت کارش گفته‌اند که البته شاید بتوان گفت جمله کلیدی محمد حسنین هیکل، نویسنده مشهور مصری، درباره فردوسی حجت را در این زمینه تمام می‌کند که گفته «مصری‌ها برای این عرب‌زبان شدند که فردوسی نداشتند!»  فردوسی و شاهنامه اما به‌رغم جایگاهی که دارند، در سال‌های اخیر در سینما و تئاتر و البته تلویزیون ایران به شکل عجیبی نادیده گرفته شده‌اند. به‌خصوص در سینما که در حالی که یکی از دو سه فیلم اول تاریخ سینمای ایران درباره فردوسی بوده، اما در ادامه راه، با وجود جایگاه غبطه‌برانگیز سینمای ایران در جهان، نسبت به یکی از درخشنده‌ترین نقاط تاریخ ادب و هنر ایران بی‌توجهی شده است. این مطلب به این بهانه نوشته شده که جای خالی «خدای سخن» را در هنرهای نمایشی ایران یادآوری کند.

فردوسی به روایت تاریخ
این نکته که با وجود تاریخ نزدیک به یک‌قرنی سینمای ایران، در مرور آثاری که درباره فردوسی یا با اقتباس از شاهنامه ساخته شده، تنها و تنها یک فیلم به ذهن می‌رسد، حکایت از بی‌توجهی شگفت‌انگیز سینمای ایران به این شاعر تاریخ‌ساز دارد. نکته جالب‌تر نیز در این میان این‌ است که این تنها تلاش سینمای ایران برای ترسیم چهره‌ای سینمایی از فردوسی در همان سال‌های آغازین ورود سینما به ایران به انجام رسیده و از آن پس در نزدیک به نودوچند سال شاهد فیلمی در این زمینه نبوده‌ایم.
«فردوسی» به عنوان تنها فیلم ایرانی درباره شاعر بزرگ ایرانی، ساخته عبدالحسین سپنتاست که با دو فیلم دیگرش «دختر لر» و «لیلی و مجنون» نقشی سازنده در شکل‌گیری و تکوین سینمای ایران داشته. فیلمی که به گفته خود عبدالحسین سپنتا در کتاب «تاریخ سینمای ایران» زندگی فردوسی را از آغاز جوانی تا سالمندی‌اش روایت می‌کند. ماجرای تولید این فیلم هم از این قرار بوده که سپنتا در سال ۱۳۱۳ به دلیل اینکه تجهیزات ساخت فیلم در ایران بسیار ابتدایی بود، برای ساخت «فردوسی» نیز مانند فیلم قبلی‌اش به هند می‌رود و «فردوسی» را به همراه اردشیر ایرانی تهیه می‌کند که در چند پرده به سه بخش اصلی زندگی شاعر بزرگ ایرانی پرداخته: پرده اول زندگی فردوسی در خانه‌اش در شهر توس است. پرده دوم شعرخوانی او در برابر پادشاه آن دوران سلطان محمود را به تصویر کشیده و پرده سوم نیز دوران پیری شاعر است و آخرین پرده هم مرگ و تشییع جنازه غریبانه فردوسی را به تصویر می‌کشد.  «فردوسی» البته علاوه بر اینکه اولین فیلم بیوگرافیک ایران است، از نگاهی اولین نمونه سانسور دولتی به شکل امروزی‌اش نیز قلمداد می‌شود که خود سپنتا آن را به این شکل روایت کرده است: «یکی از جالب‌ترین قسمت‌های فیلم صحنه‌های حماسه‌سرایی فردوسی در برابر سلطان محمود غزنوی است که اتفاقا همین فصل هم بود که فیلم را دچار مشکل کرد. ماجرا هم به این شکل بود که رضاشاه به صحنه‌های سلطان محمود غزنوی ایراد گرفت و دستور به حذف برخی صحنه‌ها داد.»

شاهنامه در سینما
مروری بر اسامی فیلم‌های تاریخ سینمای ایران حکایت از این دارد که بی‌توجهی سینمای ایران به فردوسی تام‌وتمام نبوده و چند فیلم را می‌توان یافت که با نگاهی به شاهنامه جلوی دوربین رفته‌اند. با این حال، این فیلم‌ها از بس نحیف و کم‌مایه‌اند که با هیچ متر و معیاری نمی‌توان آنها را به شاهنامه یا حتی به بحث اقتباس سینمایی نسبت داد و به گفته شماری از کارشناسان توصیف «شاهنامه به روایت فیلمفارسی» از چنین آثاری توصیف بجا و مناسبی می‌تواند باشد.
یکی از این تلاش‌های پراکنده «رستم و سهراب» است که مهدی رئیس‌فیروز در سال ۱۳۳۶ کارگردانی کرده و البته فرجامی جز شکست پیدا نمی‌کند. یک سال بعد از این فیلم، «بیژن و منیژه» با نام کامل «رستم دستان و بیژن و منیژه» جلوی دوربین می‎رود که این نیز شکست می‌خورد. «سیاوش در تخت جمشید» ساخته فریدون رهنما که روایتی مدرن از شاهنامه ارائه می‌دهد، «پسر ایران از مادرش بی‌خبر است» دیگر ساخته فریدون رهنما با همان نگاه مدرن فیلم قبلی، فیلم انیمیشن «رستم و سهراب» به کارگردانی کیانوش دالوند، «پرچم‎های قلعه کاوه» با قهرمان‌محوری عجیب و غریبش و در پایان هم انیمیشن «آخرین داستان» ساخته اشکان رهگذر که با برداشتی آزاد از شاهنامه جلوی دوربین رفته، دیگر تلاش‌های سینمای ایران برای اقتباس از شاهنامه فردوسی بوده‌اند.

شاهنامه در شوروی!
طعنه‌آمیز اینکه سینمای تاجیکستان نگاهی مهربانانه‌تر به شاهنامه و فردوسی داشته و طعنه‌آمیزتر اینکه این تلاش‌ها در دوران تعلق تاجیکستان به اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاده که به مخالفت با جلوه‌های ملی‌گرایی در جمهوری‌های مختلف شوروی معروف بود! یکی از فیلم‌هایی که در شوروی با نگاهی به شاهنامه فردوسی ساخته شده است، فیلم ماجرایی فانتزی «رستم و سهراب» محصول سال 1971 به کارگردانی بوریس کیمیاگروف است. این فیلم که در تاجیکستان شوروی با عناوین دیگری چون «افسانه جاودان رستم» و «افسانه رستم» نیز شناخته می‌شود، تا به حال از موفق‌ترین فیلم‌های ساخته‌شده بر اساس «شاهنامه» محسوب می‌شود.  فیلم حماسی «افسانه سیاوش» به کارگردانی بوریس کیمیاگرف محصول سال ۱۹۷۶ درباره رابطه شاهزاده نجیب سیاوش -فرزند شاه کیکاووس ایرانی و از شاگردان رستم پهلوان- با نامادری جوانش سودابه است که به عنوان دیگر فیلمی که کیمیاگروف در اتحاد جماهیر شوروی بر پایه شاهنامه فردوسی ساخته، معروفیتی تاریخی دارد. کیمیاگروف در مورد هدفی که از اقتباس شاهنامه داشته، گفته که «من همیشه گفته‌ام که احساس می‌کنم همه دنیا در نام رستم جمع شده، و به عبارتی رستم گوهر شاهنامه است. او نماد شاهنامه است و برای مردم اسطوره و پاسدار ارزش‌ها محسوب می‌شود. رستم انسان‌گرا و روشنفکر است و در ظاهر یک دلاور افسانه‌ای. سیاوش، هم از این‌رو که در جهت به‌کارگیری عقاید رستم در زندگی واقعی تلاش می‌کند، جایگاهی درست دارد.»

 ردپای فردوسی در تئاتر ایران

 برخلاف سینما و تلویزیون، اما هنرمندان تئاتر به‌خصوص در 40 سال گذشته آثار مختلفی را بر اساس شاهنامه فردوسی روی صحنه برده‌اند که برخی جزو آثار درخشان این سال‌ها قلمداد شده‌اند. این واقعیت آماری که از سال ۱۳۱۰ تا نزدیک انقلاب ۱۵۰ نمایشنامه و بعد از آن هم حدود 100 اثر براساس داستان‌های شاهنامه نوشته شده‌اند، علاقه‌مندی تئاتر ایران به شاهنامه را به خوبی نشان می‌دهد. روندی که یادآور رویکرد تئاتر جهان به افسانه‌ها و اساطیری چون «ایلیاد و اودیسه»، «کمدی الهی»، «افسانه‌های کانتربری»، «حماسه نیبلونگن» و البته «سرود رولان» نیز می‌تواند باشد.
در زمینه اقتباس از شاهنامه شاید بتوان گفت که بهرام بیضایی با نگاه متفاوتی که در نمایشنامه «سهراب‌کشی» به داستان «رستم و سهراب» داشته، یکی از مطرح‌ترین نام‌های این حوزه می‌تواند باشد. نویسنده و هنرمندی که می‌گوید در این نمایشنامه به دنبال روایت امروزی فاجعه‌ای بوده که فردوسی سروده و از این طریق طبایع بشری را به آزمایش گذاشته است!
قطب‌الدین صادقی یکی دیگر از هنرمندانی است که چندین اثر خود را با اقتباس از داستان‌های «شاهنامه» فردوسی خلق کرده است. نمایشنامه‌های «مویه جم»، «هفت‌خوان رستم» و «آخرین رویای رستم» آثار اقتباسی صادقی از شاهنامه هستند.
بهروز غریب‌پور با اجرای اپرای عروسکی «رستم و سهراب» یکی از بلندترین گام‌های تئاتر دهه‌های اخیر ایران را در زمینه اقتباس از شاهنامه برداشته است.
پری صابری، کارگردان مطرح تئاتر هم «رستم و سهراب»، «مرغ باران» و «هفت‌خوان رستم» را بر اساس شاهنامه فردوسی روی صحنه برده است.
رسول نجفیان با اجرای نمایشنامه‌های «رستم و سهراب» و «بیژن و منیژه»، محمود عزیزی با اجرای «بیژن و منیژه»، محمد رضایی‌راد با نمایشنامه‌های «بازگشت به خان نخست» و «خان هشتم»، مریم معترف با نمایش «قصه‌های من و تو و رستم و شاهنامه» و البته هنرمندانی چون حسین پارسایی با نمایش «هفت خان اسفندیار» و موزیکال اساطیری «نبرد رستم و سهراب» و شکرخدا گودرزی نیز با کنسرت‌نمایش «بیژن و منیژه» در فهرست هنرمندانی قرار می‌گیرند که با اقتباس از شاهنامه فردوسی آثار خود را خلق کرده‌اند.

شاهنامه تلویزیونی
بی‌توجهی سینمای ایران به فردوسی به نوعی در تلویزیون نیز تکرار شده و در این حیطه نیز جز سریال «چهل سرباز» تلاشی در این عرصه صورت نگرفته است. سریالی از محمد نوری‎زاد که رویکردی متفاوت به شاهنامه دارد و تلاش کرده میان شخصیت‎های شاهنامه و قهرمانان تاریخ تشیع پیوند برقرار کند. با این حال، این سریال به دلیل آشفتگی متن و عدم انسجام آن نه نظر مثبت منتقدان را جلب کرد و نه اقبال و استقبال تماشاگران را و همین هم موجب شکست این تلاش برای ارائه الگویی جدید در زمینه اقتباس به‌روز از شاهنامه شد.

تولید فیلم و سریال جدید
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی از تولید فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی با موضوع فردوسی در آینده نزدیک خبر داد. این خبر را مشاور وزیر ارشاد در نشست خبری هفته بزرگداشت فردوسی اعلام کرد و از برنامه‌ریزی برای تولید آثار سینمایی و تلویزیونی با موضوع مفاخر فرهنگی ایران اسلامی ازجمله فردوسی خبر داد.

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/245256/-جای-خالی-قهرمان،-حماسه-و-اسطوره‌های-تاریخی--