[شهروند] در آستانه روز ارتش به نظر میرسد بد نیست نگاهی به نقش و حضور ارتش در سینمای دفاع مقدس داشته باشیم. تنها ژانر واقعا ایرانی سینمای ایران با شخصیتها و داستانهایی بهشدت اینجایی و ایرانی که شاید به خاطر همین ویژهبودن پرداخت به جنگ و آدمهای معمولی درگیر در جنگ، به ارتش و شیوه نبرد کلاسیک آن در هشت سال دفاع مقدس بیمهری کرده و برای همین هم هست که در تورق تاریخ پربرگ و پرافتخار سینمای دفاع مقدس، کمتر میتوان به صفحاتی برخورد که روی ارتش و رزمندگان ارتشی تمرکز کرده باشد. سادهتر بگوییم: تاریخ سینمای دفاع مقدس به ارتش بیمهر بوده و کمتر فیلمی را در ژانر سینمای دفاع مقدس میتوان یافت که با محوریت قهرمانان ارتشی جلوی دوربین رفته باشد. به عبارتی، در شرایطی که در مروری حتی گذرا بر تاریخ سینمای مقدس اسامی فیلمهایی مانند «دیدبان»، «مهاجر»، «افق»، «بلمی به سوی ساحل»، «هیوا»، «مزرعه پدری»، «آژانس شیشهای»، «لیلی با من است»، «فرزند خاک»، «اخراجیها»، «ماجرای نیمروز»، «تنگه ابوقریب»، «موقعیت مهدی»، «ویلاییها»، «چ»، «شیار 143» و بسیار بسیار فیلمهای دیگر سهل و ساده به ذهن میرسند، اما در این میان، شمار معدودی از این فیلمها به قهرمانان و نیروهای ارتشی پرداختهاند و به عبارتی بهتر، برای یافتن و یادآوری فیلمهایی مانند «عقابها»، «حمله به اچ 3»، «کانیمانگا»، «منصور» و «آسمان غرب» که داستان رشادت دلیرمردان ارتشی را روایت میکنند، زحمت بهمراتب بیشتری را باید متحمل شد. این مطلب به این موضوع پرداخته است؛ به فیلمها و قهرمانان ارتشی که شاید روز ارتش بهترین فرصت برای یادآوری و تجلیل از آنها باشد.
فارغ از انبوه فیلمهای ظاهرا جنگی که در روزهای آغازین جنگ بنا به مد و سلیقه روز جلوی دوربین رفتند، بیراه نیست اگر بگوییم که «عقابها» ساخته زندهیاد ساموئل خاچیکیان اولین فیلم مهمی بود که جنگ را در حضور یک نیروی رزمی حرفهای -و نه نیروی داوطلب بسیجی- به تصویر کشید. فیلمی بر پایه رویداد واقعی نجات یک خلبان ایرانی به نام یدالله شریفیراد به وسیله کردهای عراقی و انتقال او به ایران که این واقعیت که هنوز و همچنان بهرغم گذشت بیش از 40 سال باز هم پرمخاطبترین فیلم سینمای ایران است، نشان از این دارد که «عقابها» چه پتانسیل غریبی از ظرفیتهای ژانر دفاع مقدس را آزاد کرده و چگونه توانسته محبوبیت قهرمانش را در این چهار دهه که از نمایش فیلم میگذرد، حفظ کند. درباره «عقابها» مهمترین نکته این است که در زمان ساخت این فیلم، ساموئل خاچیکیان بیش از اینکه در بند شعار دادن یا خلق الگوی قهرمانی باشد، تجربه سالهای سال موفقیت در عرصه آثار دلهرهآور و جنایی را -با حضور ستارگانی چون جمشید هاشمپور و سعید راد- روی پرده آورد و همین هم باعث شد نتیجه تلاشهای او فیلمی باشد که هنوز هم تماشای آن هیجانانگیز است.
کلاهسبزها در جبهه
«پایگاه جهنمی» ساخته اکبر صادقی دیگر فیلمی است که در سالهای اول جنگ با نگاهی به ایثار و ازخودگذشتگی کلاهسبزهای ارتش تولید و اکران شده است. این فیلم داستان پایگاه قدرتمندی را روایت میکند که نیروهای دشمن بعثی در خاک خود ساختهاند و با رسیدن خبر ساخت این پایگاه به ستاد عملیاتی نیروی دریایی، یک تیم چهار نفره از گردان تکاوران کلاهسبز ارتشی مامور میشوند تا با نفوذ به خاک دشمن «پایگاه جهنمی» را منهدم کنند و این سرآغاز درگیری آنها در عملیاتی بزرگ است. نتیجه؛ فیلمی پرهیجان و جذاب که در سالهای دهه 60 بارها و بارها به نمایش درآمد و همواره یکی از پرمخاطبترین فیلمهای آن سالها به شمار میآمد.
بهترین تلاش
با این حال، بیراه نیست اگر بگوییم که «کانی مانگا»ی زندهیاد سیفالله داد خوشساختترین تلاش سینمای ایران در ترسیم چهره نیروهای ارتشی در جنگ است. به عبارتی، «کانی مانگا» یکی از آثار مهم سینمای دفاع مقدس است که محور روایت داستان خود را به جای جبهههای جنوب به مناطق مرزی غرب کشور منتقل کرده و رخدادهای بعد از سقوط یک هواپیمای عراقی در منطقه کانی مانگا واقع در کردستان ایران را روایت میکند که گروهی تکاور زیر نظر سروان یاوری مامور میشوند خلبان هواپیما را که از حادثه سقوط جان سالم به در برده، اسیر کنند و در این مسیر با یکی از گروههای مسلح مخالف نظام که برای نجات خلبان عراقی وارد منطقه شده، درگیر میشوند و درنهایت هم موفق میشوند خلبان عراقی را دستگیر کنند. «کانیمانگا» را بیتردید میتوان یکی از نقاط اوج کارنامه کوتاه زندهیاد سیفالله داد به شمار آورد. فیلمی پیشرو در زمینه جلوههای بصری و کارگردانی که حداقل از نظر پرداخت به نیروهایی که در سینمای دفاع مقدس با بیمهری روبهرو شدهاند، میتواند الگوی خوبی برای فیلمهای جنگی به شمار آید.
عظمت هجوم
«حمله به اچ ۳» به کارگردانی شهریار بحرانی یکی دیگر از قلههای سینمای دفاع مقدس از نظر پرداخت به نقش ارتش در جنگ است. فیلمی بر اساس یک واقعه تاریخی مربوط به دوران دفاع مقدس به نام عملیات اچ3 که یکی از پیچیدهترین و بزرگترین عملیاتهای نیروی هوایی به شمار میآید که در جریان آن -که به نام فانتومها نیز ثبت شده- فانتومهای نیروی هوایی ارتش ایران پایگاههای هوایی اچ-۳ را در عمق ۱۰۰۰ کیلومتری عراق و در مرز مشترک عراق و اردن بمباران کردند و بیش از ۴۸ هواپیمای عراقی از انواع مختلف میگ-۲۳، سوخو-۲۰، توپولف۱۶ و توپولف۲۲ را از بین بردند. در فیلم «حمله به اچ3» شهریار بحرانی روایتی شگفتانگیز از رشادتهای خلبانان ایرانی در حمله به عمق عراق و بمباران پایگاههای رژیم بعث را به تصویر میکشد. فیلم از نظر جلوههای بصری هنوز هم اثری شجاعانه و واقعگرایانه است و میتواند نفس تماشاگری را که عاشق هیجان و قهرمان ایرانی است، در سینه حبس کند.
جنگ دریایی
«جنگ نفتکشها» به کارگردانی و نویسندگی محمد بزرگنیا در سال ۱۳۷۲ جلوی دوربین رفته است. یکی دیگر از فیلمهای دفاع مقدسی که درگیری نیروی دریایی و هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را با نیروهای عراقی و آمریکایی در خلیجفارس به نمایش گذاشته و به دلیل تبحر کارگردان و عظمت صحنههایی که ساخته، یکی از پرمخاطبترین فیلمهای آن سالها هم به شمار میآید. فیلم همچنین یکی از نمونههای آثار خوشساخت جنگی در سطح و اندازه سینمای ایران نیز هست؛ تا جایی که محمد بزرگنیا، کارگردان فیلم، که پیشتر در «کشتی آنجلیکا» تبحر خود را در روایت فیلمهای دریایی عظیم به نمایش گذاشته بود، با ادامه این مسیر در «جنگ نفتکشها» موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از دوازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر نیز شد.
تاریخ صنعت جنگ
«منصور» اولین ساخته سیاوش سرمدی -که فیلمسازی را از سینمای مستند آغاز کرده- روایت زندگی شهید ستاری، فرمانده هوایی ارتش، است. فرماندهی که بیش از عملیاتهای تهاجمی و نظامی -که البته در این عرصه هم کارنامه پرباری دارد- به واسطه تلاشها و مجاهدتهایش برای ارتقای صنعت هوایی کشور در دوران جنگ هشتساله جایگاهی والا دارد. فیلم از این نظر روایتی دیدنی، سرراست و قابل ارجاع از تاریخ جنگ ارائه میدهد و این مهمترین نکته «منصور» است.
فرمانده آسمانی
«آسمان غرب» که نمایش عمومی خود را چند هفتهای میشود که آغاز کرده، دومین فیلم سینمایی محمد عسگری -کارگردان فیلم «اتاقک گلی»- درباره اقدامات خلبان شهید علیاکبر شیرودی و دیگر همرزمانش در هوانیروز ارتش در ماه نخست جنگ در منطقه غرب کشور است. یکی از بحثانگیزترین فیلمهای جشنواره گذشته و یک گام بلند روبهجلو برای این کارگردان، با حضور میلاد کیمرام در نقش شهید که به عنوان فیلمی پرچالش، یک هسته مرکزی همیشه تازه و همیشه جاندار درباره مقابله نیروهای هوانیروز ارتش با تهاجم عراقیها به کشور در پاییز 1359 دارد و البته این روایت را با ترسیم جوانب گوناگون شخصیت علیاکبر شیرودی به نمایش میگذارد. به عبارتی بهتر، «آسمان غرب» یک اثر جنگی اکشن با نگاهی متفاوت به جوانبی چون رشادت، غیرت و میهندوستی خلبان شهید شیرودی و دیگر همرزمانش در روزهای آغازین جنگ است که با مشارکت ارتش ساخته شده و همین هم در سینمای ایران -که تاکنون حداقل در ژانر دفاع مقدس به ارتش بیمهری کرده- یکی از رازهای متفاوت جلوهکردن فیلم نیز به شمار میآید. اینها البته تنها تلاشهای سینمای ایران در ترسیم نقش ارتش در جنگ نیستند. «شکار خاموش» ساخته عبدالحسین برزیده، «خلبان» ساخته جمال شورجه درباره شهید عباس دوران، «دایره سرخ» ساخته جمال شورجه درباره نیروی هوایی ارتش و فیلم «پی ۲۲» با بازی هادی ساعی دیگر آثار شاخصی هستند که حول رشادت ارتشیها تولید شدهاند.
اطلاعات ناچیز هنرمندان درباره ارتش
به گفته امیر سرتیپ شاهین تقیخانی، در گفتوگو با خبرگزاری مهر، «کار در حوزه دفاع مقدس و تولید فیلم جنگی بسیار سخت است و باید قبول کنیم بسیاری از کارگردانان و تهیهکنندگان در حوزه سینما با همه عشق و علاقهای که به حوزه دفاع مقدس دارند، به این بخش ورود پیدا نمیکنند، زیرا تولید در این زمینه را بسیار سخت میدانند. این کمکاری در حوزه تولید فیلمهای دفاع مقدس به دلیل همکارینکردن نیروهای مسلح نیست، بلکه دلیل اصلی آن دشواری تولید در این زمینه است.» این مقام نظامی میافزاید: «باید بگویم اطلاعات هنرمندان در حوزه نقش ارتش در سالهای دفاع مقدس کم است. اگر اطلاعات سینماگران نسبت به نقشآفرینی سرنوشتساز ارتش و فرماندهان جنگ بیشتر شود، بیشک با اشتیاق بیشتری در زمینه تولید این دسته از فیلمها قدم برمیدارند. در حال حاضر، چون اطلاعات کمی در زمینه نقش ارتش دارند، انگیزه لازم برای تولید فیلم ندارند و درنهایت سهم ارتش در حوزه فیلمهای تولیدشده در زمینه دفاع مقدس کمتر است.»