ایام مختلف سال و مناسبتها در اردوگاههای رژیم بعث عراق برای اسرایی که در این اردوگاهها زندگی میکردند بهگونهای متفاوت سپری میشد. آنها بهرغم سختیهای اسارت از هر فرصتی برای تجدید قوا و روحیه استفاده میکردند. علی علیدوست قزوینی، از آزادگان دوران دفاعمقدس، خاطراتی از ماههای رمضان آزادگان ایرانی در اسارت را در گفتوگو با خبرگزاری دفاعمقدس روایت کرده و گفته است: «با حلول ماه مبارک رمضان، بعد از ۳۵ سال از آزادی، دوباره خاطرات قشنگ ماه رمضان در اسارت برایم تداعی شد. بدون تعارف، یکی از ایام پربرکت اسارت، ماههای مبارک رمضان بود. در این ماه با استفاده از سفره پهنشده و میهمانی خدا، معنویت و تعاون رشد میکرد، مهربانی و ایثار تبلور مییافت و قلبها نسبت به همدیگر مهربانتر میشد. خیلی از کارهای دستهجمعی، پایهاش در رمضانها گذاشته میشد؛ مثل داوطلب شدن برای نظافت یا ظرف شستن و بیگاری آشپزخانه! در ماه رمضان برنامههای معنوی مثل قرائت قرآن و دعا زیاد میشد. کلاسهای قرآن و نهجالبلاغه اوج میگرفت، قرآنها ساعتبندی میشد تا به همه نوبت برسد یا قرآنها را جزءجزء میکردند تا نفرات بیشتری بتوانند استفاده کنند. گروههای غذایی، ختم قرآن گروهی برگزار میکردند شبهای قدر که از همه باصفاتر بود. در یکی دو سال آخر یک برنامه بسیار زیبا و جالبی در سطح اردوگاه و همه آسایشگاهها همزمان برقرار بود و آن، ختم قرآن جمعی بود که جمعی مینشستند و گوش میدادند و یکی از حافظین قرآن یک جزء کامل از حفظ میخواند و فردا حافظ دیگری میآمد جزء بعدی را میخواند. سعی بر آن بود که حافظین تکراری نباشند و چند نفر روزانه این برنامه را هماهنگ میکردند و به لطف خدا این برنامه اجرا و تا آخر ماه مبارک در هر اتاق یک ختم کامل انجام شد و بعثیها متوجه نشدند و هیچ مشکلی هم پیش نیامد. خلاصه ماه رحمت و برکت در آن فضای سخت، خودنمایی میکرد، مخصوصا در سالهایی که سیدآزادگان حاجآقا ابوترابی، رضوانالله تعالیعلیه، در جمع ما بود، معمولا روزانه یکی از آیات قرآن کریم را انتخاب میکرد و توضیح مختصری میداد تا در بین جمع خوانده شود و نکات اخلاقی، عرفانی، اجتماعی، برخورد با همدیگر و نحوه برخورد با عراقیها را در توضیح آیات مبارک به جمع ارائه میکرد.