دکتر حسین حاجی | استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد سیاست بینالملل| یکی از مسائل مهمی که در دیدار با دکتر السودانی، نخستوزیر عراق، بر آن تأکید داشتم احیای نقش رهبری عراق در سازمانهای عربی، منطقهای و بینالمللی بود. احیای این نقش با سه عنصر ممتاز ازجمله موقعیت ژئو استراتژیک جغرافیایی، ثروت اقتصاد و انرژی نفت و فرهنگ مشترک دینی _ شیعی ظرفیتهایی هستند که میتواند در شرایطی که منطقه آبستن حوادث مختلفی است ایفای نقش کند؛ ظرفیتی که عراق قادر است در قامت ناظم و میانجی صلح و ثبات منطقهای و بهویژه بینالدولی عربی و بینالمللی ظهور و حضور پیدا کند.
در بیان مسئله به وحدت عربی و ضرورتهای پدر معنوی و رهبری جهان عرب پرداختم و از منظر آسیبشناسی از دلایل ناموفق و محکوم به تفرق رهبری جمال عبدالناصر ِمصر در جهان عرب گفتم. شخصیت لیبرالمنش و سکولار غربمحور - منهای نقش دین - نزد ناصر از دلایلی بود که بر شمردم. اعدام رهبر سلفگرایی چون سیدقطب و خلأ اجتماع شیعی از دیگر دلایل ناکامی ناصر و اخلافش و از طرفی نقش یکجانبهگرای الازهر مصر در تأکید صرف به آیین سُنیایسم از متممهایی بود که بدان اشاره کردم. در مقابلِ مصادیق سلبی رهبری مصر، اما عینا به مصادیق ایجابی آن در عراق پرداختم. از نقش عربستان و سایر دول عربِ منطقه و جهان عرب نیز بهخاطر انفعال و بعضاً در نقش همپیمانی و همراهی در جنایت اسرائیل در حق مردم فلسطین و غزه نیز عبور کردم!
شایستگی رهبری معنوی جهان عرب توسط عراق را بهخاطر داشتههایش برجسته یافتم.
نکته عینی و حائز اهمیتی که به تکمیل و تتمیم ایدههایم کمک کرد جامعه رو به رشد و بهویژه توسعه سیاسی و فرایندهای دموکراسی در عراق بود که در دوره نخستوزیری دکتر السودانی شتاب و سرعت بیشتری گرفته. نمونه آن برگزاری موفق انتخابات محلی شورای استانها در نخستین تجربه بود که نشان از توسعه و بالندگی دموکراسی دارد. اما ویژگی خاصی که نظر تحلیلگران سیاسی را بیشتر بهخود جلب میکند تدبیر و ائتلاف "چارچوب هماهنگی" بود که السودانی نیز در فرایندهای موفقیتآمیز چارچوپ نقش محوری داشت تا جایی که این چارچوب توانست در تشکیل دولت به موقع نخستوزیر کمک شایانی داشته باشد و از انسداد سیاسی ممانعت کند و عراق را از طمع پروژه دولتسازیهای غربیها نجات دهد. مضاف بر توسعه شتابنده سیاسی و دموکراسی در عراق که نظیر آن در سایر کشورهای عربی وجود ندارد، خدمات دولت آقای السودانی گامهای قابل توجهی در محرومیتزدایی اجتماعی داشته است.
معتقدم با توجه به ظرفیتهای برشمرده و بهویژه ترکیب جمعیتی بیش از ۷۰ درصدی شیعیان و مدیریت ستودنی و شخصیت متدین و جوان شیعه و کاریزمای السودانی میتواند عراق را به پدیده «جهان رهبری عرب» تبدیل کند. این انتظار موقعی در ذهنم مکرر میشود که جهان آشفته نظام بینالدولی عرب، زخمی و تبدار است و فلسطین غریب و بییاور!
مسئله دومی که نظر آقای السودانی را بدان جلب کردم توافقنامه امنیتی بین جمهوری اسلامی ایران و عراق بود که گاهی از طرف گروهای تروریستی در اقلیم کردستان نقض میشود. بدیهی است که تداوم دستاندازی تروریستها و تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران میتواند به روابط حسنه فیمابین آسیب برساند.
بر تبعات و ابعاد آسیبهای ناشی از اقدامات تروریستی بیشتر تأکید داشتم و ایشان با کمال تواضع و حوصله مثالزدنی، به نکاتی که از منظر تحلیل واقعگرایانه منتقل کردم، توجه کرد. دعوت دفتر جناب نخستوزیر از اهالی رسانه و تحلیلگران سیاسی ایران و توجه عمیق و دقیق ایشان به مسائل مطروحه نشان از علاقهمندی به تحکیم و توسعه روابط فیمابین و جهان اسلام و حل بحرانهای منطقهای ازجمله توقف جنایت اسرائیل در غزه داشت.
ابتکار دعوت و میزبانی آقای السودانی از اندیشمندان و تحلیلگران سیاسی و رسانهای ایران زیباترین و مؤثرترین الگویی است که نظیر آن را در سایر کشورهای منطقه ندیدهام و این الگو شایسته بهترین تقدیرهاست. بیسبب نیست که السودانی را پدیده پدر معنوی جهان عرب و شخصیت کاریزما بنامم.
آقای السودانی در پایان این دیدار به نقش و اهمیت جمهوری اسلامی ایران و در راس آن به جایگاه ممتاز حضرت آیتالله خامنهای اشاره کردند و امنیت و ثبات عراق را مدیون فداکاری شهید سلیمانی و حمایت قاطع جمهوری اسلامی برشمردند. السودانی ضمن تأکید بر ضرورت اجماع عربی در تقابل با دسیسههای دشمنان دو ملت، به نمونهای از تلاش دولت عراق در بازگرداندن سوریه به اتحادیه عرب اشاره کردند و از تلاشهای تیم اقتصادی دولتش در بازپرداخت بدهیهای عراق به ایران گفتند. ایشان اشاره داشتند آمریکا تلاش زیادی در تحریمهای بانکی عراق داشت تا زمینههای تجارت و انتقال بدهی عراق به ایران را متوقف کند، اما با تدابیری که انجام گرفت موفق نشد.
نخستوزیر عراق، ضمن تأکید بر پایبندی عراق به توافقنامه امنیتی ایران و عراق، تأکید داشت دو طرف باید هوشمندانه عمل کنند و حواشیهای فرصتطلبان را از طریق تداوم گفتوگو خنثی کنند، زیرا عمق روابط استراتژیک ایران و عراق بسیار فراتر از مسائل جزئی است.