طرحنو| اهواز نفس ندارد از بس که خاک دارد؛ ریزگردها، اسمشان شاید ریز باشد و بهنظر ناچیز بیایند اما اتفاقی که بهواسطه این پدیده زیستمحیطی درحال رویدادن است، تبعات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بهمراتب بدتری بهدنبال دارد. کانونهای پیدایش ریزگردها چند سالی است که استانهای غربی و جنوبی کشور را درگیر کرده است. درحالیکه خشکسالی و کمشدن بارش در سراسر ایران مشکلی است که تبعات گرد و غبار ناشی از ریزگردها را بدتر کرده است. بهطوری که تقریبا 3هفتهای میشود مردم استان خوزستان دیگر هوایی برای تنفس ندارند. ریههای مردم اهواز، آبادان و خرمشهر از گردوغبار پر شده تا جایی که در همین مدت کوتاه خبر از مهاجرت خوزستانیها به استانهای اطراف بهگوش میرسد. خوزستان منطقهای استراتژیک برای کشور است؛ بهنوعی کانون اقتصاد نفتی ایران محسوب میشود. تعطیلی چند روزه ادارات، مراکز تجاری و مدارس نمیتواند مشکلی را حل کند؛ همانطور که پخش ماسک رایگان و سفرهای مسئولان برای دلجویی از این مردم محروم و مقاوم استان. پدیده ریزگردها همینطور که امروز بهخاطر بیتدبیریهای گذشته خوزستان را فلج کرده، اگر به حال خودش رها شود یا نهایتا با اقدامات مسکنی کوتاهمدت کنترل شود، تبعات بلندمدت آن چهبسا بدتر و جبرانناپذیرتر شود. عباس صلاحی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «شهروند» درمورد برنامه مجلس برای این مشکل عنوان کرد که مجلس 10 روزی تعطیل بود ولی در اولین جلسه مطمئنا رسیدگی به گرد و غبار را در دستورکار قرار میدهد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ریزگردها علاوه بر تاثیرات بسیار جدی بر سلامت مردم استانهای جنوبی کشور، تبعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زیادی دارد، نظر شما در این رابطه چیست؟
ریزگردها قاعدتا پدیدهای است که تمام اقشار جامعه، اعم از تولیدکنندگان و صنعتگران و افراد عادی جامعه را تحتتأثیر قرار میدهد. نمیتوان گفت اثر آن فقط روی قشر یا طبقه خاصی است. گرد و غبار پدیدهای فراگیر است و مطمئنا عوارض اقتصادی و اجتماعی بهمراتب وخیمتری بر کشور وارد میکند. من هم موافقم که این پدیده باید بهعنوان یک معضل خطرناک اجتماعی مطرح شود. ماهیت آن مشخص است، تنها چیزی که میتواند کمک کند، بررسی علل و منشأهای این گرد و غبار است که برای برطرف کردن آن تلاش کنیم. اینکه بیاییم بگوییم چقدر ماسک توزیع شده و چه تعداد اداره و مدرسه تعطیل شده، در صورتمسأله تغییری ایجاد نمیکند و دردی را دوا نمیکند.
پدیده ریزگردها فقط امسال دیده نشد، هرچند امسال بدتر بود؛ ولی تا بهحال اقدام عملی برای مقابله با این پدیده صورت نگرفته است. میخواهم بگویم ما میدانستیم فاجعه و بحرانی در راه است و کاری نکردیم...
چندسال پیش مطرح میشد که این خاک از عراق میآید؛ اما چیزی که جدیدا مطرح میشود این است که بهواسطه سدهایی که زده شده و دشتهایی که بر اثر کمآبی و بیآبی بیشتر شده، این گرد و غبار بدتر شده است. منشأ اصلی هنوز مشخص نیست. تنها چیزی که میتوان نتیجه گرفت این است که در کنار عوامل محیطزیستی، عوامل انسانی هم بر تکرار و تشدید این پدیده نقض داشته است. پس دستکم میتوانیم با عوامل انسانی برخورد کنیم. کارهای پیشگیرانه هم میتواند صورت گیرد مثلا با کاشت گیاهانی که حرکت گرد و غبار را کند یا منحرف کند. باید با همکاری کشورهای همجوار نشستهایی داشته باشیم تا مشکل را با همکاری آنها بررسی کنیم. حتی ما میتوانیم روی کمکهای بینالمللی حساب باز کنیم. نهادهای بینالمللی میتوانند در بلایای طبیعی به کشورها کمک کنند. به نظر من تا امروز کار جدی برای حل این معضل صورت نگرفته؛ مسأله ریزگردها به عزمملی نیاز دارد. نهادهای متولی باید دخالت کنند و اقدامات عملیاتی انجام دهند. عوامل انسانی باید کنترل شوند. اجلاس منطقهای مداوم با کشورهای منطقهای در مسیر ریزگردها میتواند به بررسی عمیق و همهجانبه موضوع و بهره بردن از خرد جمعی برای حل مشکل کمک کند.
تبعات بهداشت و درمانی که بهواسطه این پدیده ایجاد میشود، هزینه زیادی بر کشور تحمیل خواهد کرد. سازمانهای درگیر مثل محیط زیست، منابع طبیعی، جهاد کشاورزی و حتی نیروهای بسیج و نیروی انتظامی و قوهقضائیه همه باید به یک عزم ملی در مقابله با این پدیده برسند. وضع امروز بحرانی است، از یکطرف عدهای از این مسأله زیست محیطی و اجتماعی برای متهمکردن عدهای به کمکاری استفاده میکنند و از طرف دیگر عدهای میخواهند با سوءاستفاده از این مسأله، نظام را زیر سوال ببرند.
آیا مجلس بهعنوان قانونگذار برای جلوگیری از تبعات اجتماعی جدی که ممکن است دامنگیر مردم استانهای جنوبی شود، برنامه داشته یا اصلا ورود پیدا کرده است؟
پدیده ریزگردها 2، 3 هفته است که شدت پیدا کرده و بحرانی شده است. مجلس 10 روزی تعطیل بود ولی قبل از این تعطیلی نمایندگان خوزستان بیانیهای صادر کرده و نسبت به وضع بحرانی این استان اعتراض کرده بودند که مطمئنا این اعتراضات وسیعتر هم خواهد شد چون ریزگردها محدود به خوزستان نیست. مطمئنا محیطزیست هم در این موضوع تحتفشار است. عدهای از این جایگاه سوءاستفاده و مسأله را سیاسی میکنند. نباید افراد را متهم کنیم. مهمتر از هر چیز این است که تا امروز حرکت جدی در این خصوص صورت نگرفته است. حرکتهای مسکنی و ابراز همدردی کردن مشکلی را حل نمیکند. مطمئنا مجلس هم واکنش نشان خواهد داد چون ریزگردها به معضل اجتماعی تبدیل شده است. کسانی که تصمیم به سرمایهگذاری در خوزستان را داشتند منصرف شدهاند و خیلی از فروشگاهها در آستانه تعطیلی هستند چون اجناسشان از بین رفته است. مردم با بیماریهای جدی ریه مواجه هستند و طبیعی است که عدهای تصمیم به مهاجرت میگیرند. در کل در همه فعالیتهای اجتماعی توقف ایجاد شده است و فقط عزم ملی و برنامهریزی اصولی و ریشهای میتواند مشکل را برای همیشه حل کند.