شهروند|خانواده مقتولانِ جنایت تجریش، برای طرح شکایت به دادسرای جنایی تهران رفتند. بازماندگانی سیاهپوش هنوز باور ندارند مرد آشنا، عامل قتل عام 3 عضو خانواده شان بوده است.
پیشدرآمد 3 قتل
انگیزههای مرموز دوست خانوادگی او را به یک جانی تبدیل کرد تا دست به کشتار خانوادگی بزند. این مرد بعد از کشتن همسر دوستش، درحالیکه در تنگنای فرار قرار گرفته بود مادر شوهر و فرزند او را هم کشت و در عرض چند ساعت به یک جانی تبدیل شد. این قاتل بعد از جنایت اولش در خانه مقتول ماند، از پنجره خیابان را زیر نظر گرفت و هرگز از جنایتش پشیمان نشد. چرا که او برای فرار از مخمصه یک زن و کودک را هم قربانی کرد. عامل این جنایت هولناک در وهله اول یک دوست بود، مردی که به واسطه اعتماد پایش به خانه و زندگی مقتولان باز شده بود. با این حال او در عرض چند ساعت سرنوشتی تلخ را برای اعضای یک خانواده بیگناه رقم زد.
متهم در برابر مجازات
6 روز از جنایت هولناکی که در منطقه گلابدره رخ داد، گذشت. جنایتی که در آن مردی آشنا با انگیزه سرقت پا به خانه دوستش گذاشت و سپس برای فرار از مخمصه، 2زن و یک کودک را قربانی سناریویی جنایی کرد. این مرد که بعد از به قتل رساندن طعمههایش دوباره به صحنه جنایت بازگشته بود، درحالی مظنون شماره یک کارآگاهان قرار گرفت که هیچکس تصور نمیکرد ردپای مردی آشنا در این قتل عام پیدا شود. پرونده این جنایت هولناک در دادسرای جنایی تهران درحال رسیدگی است و صبح روز شنبه 25 بهمن ماه اولیای دم مقتولان برای طرح شکایت به شعبه پنجم دادسرا مراجعه کردند. متهم که با دست و پای زنجیر شده در مقابل بازپرس پرونده قرار گرفته بود، گفت: «روز حادثه برای انجام کاری به خانه دوستم رفتم، همسرش مینا تنها بود، چنددقیقهای از حضورم در آنجا نمیگذشت که با او درگیر شدم. او مقاومت میکرد و فریاد میزد و به همین خاطر دستم را روی دهانش قرار دادم و بعد از اینکه
بیهوش شد با سیم شارژر تلفن همراه او را خفه کردم. میخواستم از خانهاش خارج شوم که صدای سر و صدا را در راه پله ساختمان شنیدم. همسایهها درحال رفت و آمد بودند. ترسیده بودم و برای همین یک چاقو از آشپزخانه برداشتم و در آستینم پنهان کردم. وقتی احساس کردم ساختمان خلوت شده در آپارتمان را باز کردم که ناگهان با مادرشوهر مینا به نام حلیمه که ساکن واحد روبهروی آنها بود مواجه شدم. مرا به خانهشان دعوت کرد. وقتی پا به آپارتمان او گذاشتم برای اینکه راز قتل مینا برملا نشود با گلدان بر سر حلیمه کوبیدم و سپس با چاقویی که در آستینم داشتم او را به قتل رساندم. اما باز هم این جنایت ادامه پیدا کرد و علیرضا فرزند 7 ساله مینا از مدرسه به خانهشان بازگشت. زنگ در خانه را زد و به همین خاطر که من را میشناخت مجبور به کشتن او هم شدم. از کیف پول حلیمه چند تراول برداشتم و برای پاک کردن ردپای جنایتم شلنگ گاز خانه را پاره کردم تا خانههایشان منفجر شود، و سپس به سرعت از آنجا فرار کردم. لباسهایم خونی شده بود و برای همین به تجریش رفتم و لباس نو خریدم. ترسیده بودم . به محل جنایت بازگشتم. خونسرد رفتار میکردم اما وقتی همسر مینا من را در آنجا دید تعجب کرد و به همین خاطر بهعنوان مظنون پلیس دستگیر شدم.»
با اعترافات تکاندهنده این مرد 36ساله تحقیقات برای روشنشدن زوایای مبهم پرونده ادامه دارد.