[شهروند] اگر قرار باشد سیاستمداران تاریخ ایالات متحده را بر اساس بدنامی فهرست کنیم، هنری کیسینجر جایگاهی رفیع را در این سیاهه به خود اختصاص خواهد داد که البته یکی از مهمترین دلایل آن دیرپایی و تداوم حضور و نقشآفرینی او در دولتها و برهههای مختلف تاریخی است. در تایید این ادعا فقط به یک مثال کوچک بسنده میکنیم! سال 1973 میلادی جایزه نوبل صلح به طور مشترک به هنری کیسینجر، وزیرخارجه وقت آمریکا و لهدوک تو، سیاستمدار انقلابی ویتنامی اهداء شد، اما لهدوک به خاطر نامزد شدن کیسینجر این جایزه را نپذیرفت! اعضای کمیته نوبل خوب میدانستند که نقش کیسینجر در گسترش جنگ ویتنام به کامبوج و در نتیجه قتلعام دهها هزار کامبوجی انکار ناشدنی است، اما آنها قبلاً هم اشخاصی چون آدولف هیتلر را نامزد این جایزه کرده بودند، پس کسی از اهدا جایزه به این آمریکایی تعجب نکرد!
رفیق گرمابه و گلستان محمدرضا
رابطه دوستانه و شخصی هنری کیسینجر با محمدرضا پهلوی بر هیچ کس پوشیده نیست و جزو مستندات تاریخی محسوب میشود. او شاید نخستین و مهمترین سیاستمدار آمریکایی بود که لزوم عمیقتر شدن رابطه واشینگتن و تهران را در کاخ سفید تئوریزه کرد. سیاست پشتیبانی صددرصدی از شاه و تبدیل ایران به ژاندارم منطقه برای تثبیت سیطره و هژمونی آمریکا در خلیج فارس، دکترین ویژهای بود که کیسینجر از جمله تجویزکنندگان آن به شمار میرفت. او بیتوجه به کارشکنیهای سنا، مخالفتهای کنگره، توصیههای پنتاگون و شک و شبهههای سازمان سیا، همه توان خود را برای تصویب و اجرایی شدن سفارشهای تسلیحاتی درباره پهلوی به کار میگرفت و همه اینها را به خاطر خوشایند رفیق شفیق خود یعنی شاه ایران انجام میداد. شاید به همین خاطر وقتی موسم انقراض پهلویها فرا رسید، او بیش از هر سیاستمدار آمریکایی دیگری برای عوض کردن مسیر تاریخ تلاش به خرج داد.
نیم قرن عناد و عداوت با انقلاب
پس از فرار شاه از ایران و پیروزی انقلاب، کیسینجر برای تمام کردن رفاقت در حق دوست قدیمی و مخلوع خود نقشی فعال در جلب موافقت جیمی کارتر برای ورود او به آمریکا بازی کرد. اما این نیز با تسخیر لانه جاسوسی ایالات متحده در تهران به تلافی پذیرایی کاخ سفید از شاه به شکست انجامید. البته این پایان ماجراهای این سیاستمدار کارکشته با ایران نبود و او تقریباً تا دم مرگ هر آن چه از دستش بر میآمد برای ابراز عداوت با نظام برآمده از انقلاب اسلامی سال 57 انجام داد. ابراز نگرانی مداوم از احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای، اصرار به روی میز ماندن گزینه نظامی در مواجهه واشینگتن با تهران و استفاده از واژههای تفرقهبرانگیزی چون «امپراتوری ایران باستان» و «کمربند شیعی»، تنها گوشهای از دشمنیهایی است که هنری کیسینجر تا دم مرگ از روا داشتن آن در حق ایران کوتاهی نکرد.