متن و فرامتن ماجرای تسخیر لانه جاسوسی
 

 

  [ شهروند ]  سیزده آبان ۵٨ با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا فصلی تازه در انقلاب اسلامی و حرکت ملت انقلابی ایران رقم خورد. فصلی که در آن علاوه‌بر تحکیم و تقویت انقلاب اسلامی مردم ایران و رفع خطرات مداخله آمریکا، ابهت و تصویر مقتدر آمریکا به عنوان یک ابرقدرت جهانی، توسط دانشجویان پیرو خط امام شکسته شد و همچنان یکی از ضربات جبران‌ناپذیر به وجهه آمریکا در جهان، به اذعان و اعتراف مستقیم و غیرمستقیم سیاستمداران آمریکایی، همین واقعه است. تحلیل ماجرای تسخیر سفارت آمریکا که از سوی امام به عنوان «انقلاب دوم و بزرگ‌تر از انقلاب اول» تعبیر شد و در ادبیات سیاسی آن دوران تا امروز به عنوان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا خوانده شد، از دو منظر قابل بررسی است. نخست؛ اصل واقعه و انجام گرفتن آن در آن مقطع زمانی خاص. دوم؛ فرامتن ماجرا و تحلیل‌های پسینی.

 از دیدگاه نخست، یقینا تردیدی در بزرگی و عظمت این واقعه و ضرورت انجام آن در آبان ماه ۵٨ وجود ندارد. دانشجویان پیرو خط امام، براساس درک و زمان آگاهی دقیق خود و مطابق تجارب تاریخی از دخالت ابرقدرت‌ها در امور ایران در حدود دو قرن پیش از انقلاب، مصادف با دوران قاجار و پهلوی، به درستی دریافتند کوتاه‌کردن دست پلید آمریکا به عنوان ابرقدرت آن روزگار، زمینه دخالت، نفوذ، فتنه‌انگیزی و طراحی‌های خبیثانه این دولت استکباری برای بر زمین زدن انقلاب اسلامی مردم ایران -که حاصل همه تجارب تاریخی و زخم‌ها و شکست‌ها و خون‌دل‌هایی به وسعت یک ملت بود- همیشه برقرار خواهد بود. لذا با این بینش به طراحی تسخیر لانه جاسوسی پرداختند. متن این رویداد به قدری شگفت‌انگیز، ارزشمند و جالب است که هیچ فرامتن و روایت تردیدآمیز دیگر امکان سایه‌انداختن بر آن را ندارد. عده‌ای دانشجوی مسلمان در شرایط نوپا بودن انقلاب، شکل‌نگرفتن کامل ساختار حکومت جدید، درگیری‌های فرقه‌ای و تعدد گروه‌ها و گروهک‌های سیاسی، براساس نگاه آگاهانه و تیزبینانه، خطر اصلی در شرایط وقت کشور را دسیسه، نفوذ و خرابکاری برای براندازی و کانون آن را نیز به‌درستی لانه جاسوسی آمریکا تشخیص دادند و برای تعطیل‌کردن این کانون دست به اقدام زدند. متن و روایتی اصلی که هیچگاه نباید تحت‌تاثیر مسائل دیگر و گذر زمان به حاشیه برده شود این است. چه اینکه بعدها، اسناد، تصاویر، دستگاه‌ها و ابزارهای کشف‌شده و حتی فضا و طراحی ساختمان سفارت آمریکا نشان داد آنجا نه یک سفارتخانه عادی که یک مرکز جاسوسی بوده است.
 از منظر دوم و بحث فرامتن ماجرا؛ چالش‌ها، نقدها و تحلیل‌های بسیاری وجود دارد. نگارنده معتقد است نفس اینگونه بحث و چالش‌ها، در تاریخ ماندگار خواهد شد و به‌خودی‌خود خالی از اشکال است. مسائلی چون انگیزه‌های دانشجویان، سوابق و تفکرات دانشجویان، واکاوی نحوه شکل‌گیری این ایده، تغییر و تحولات فکری برخی دانشجویان خط امامی در سال‌های بعد، امکان یا عدم‌امکان یک حرکت جایگزین و قابل انطباق با عرف بین‌الملل، نحوه آزادی گروگان‌ها و ماجرای قرارداد الجزایر و… همه در چارچوب فرامتن و مباحث پسینی جای می‌گیرد. تاریخ‌نگاران، سیاستمداران، تحلیلگران و خود دانشجویان خط امامی در سال‌های بعد، نقل‌ها، روایت‌ها و تحلیل‌های مختلفی، حول این مسائل ارائه داده‌اند که مطالعه و مقایسه آنها یقینا مفید است، اما از مجموع آنها، اصل واقعه زیرسوال نرفته و نباید برود. خط فکری‌ که با واکاوی برخی حواشی و مسائل در دهه‌های پس از واقعه و پررنگ کردن حواشی و فرامتن، درصدد تشکیک در اصل رویداد، غیرعقلانی نشان‌دادن آن و متهم‌کردن امام و سران انقلاب به هزینه‌سازی برای کشور و بی‌تدبیری در این ماجراست، یقینا درصدد تحریف تاریخ و تشکیک در ضرورت این کار، احتمالا با انگیزه تطهیر آمریکا و ساده‌سازی درگیری فکری و ایدئولوژیک انقلاب اسلامی با آمریکای مستکبر است.  مسئله تسخیر لانه جاسوسی چنانچه که بعدها در اسناد آن نیز زوایای حیرت‌انگیزی از دسیسه‌های آمریکا برای براندازی و انحراف انقلاب اسلامی مشخص می‌شود، در نگاه کلان، اقدامی بجا و درست بوده و در چارچوب تلاش برای حفظ اصل انقلاب و کوتاه‌کردن دست آمریکا از کشور، قابل دفاع است و خلل و تردیدی در آن راه ندارد.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/233226/-متن-و-فرامتن-ماجرای-تسخیر-لانه-جاسوسی