ثروت، شهرت و… تعاریف جامعه از موفقیت هستند. اما موفقیت حقیقی بسیار سادهتر از این است. شخص کمدرآمدی که عاشق شغل و خانوادهاش است، خیلی موفقتر از میلیونری است که احساس پوچی میکند. به قول ژاپنیها وقتی هدف خود را یافتید و تمام تمرکزتان را روی آن گذاشتید، بدان معناست که شما فرد موفقی هستید. البته برای این که بتوانید به این مرحله برسید، باید از شر برخی عادتها خلاص شوید.
خیال بافی کردن: رویاپردازی بدون انجام عمل به این معناست که افکار شما درگیر آیندهای عالی هستند، در حالی که واقعیت بدون تغییر باقی میماند. برای رهایی از این عادت، باید رویاهایتان را به اهدافی دستیافتنی تبدیل کنید.
بیکاری و تنبلی: هیچ کس از تنبلی مصون نیست. یک باور اشتباه و رایج وجود دارد که باید قبل از شروع کار، انگیزه داشته باشیم. اما در واقع، انگیزه اغلب «نتیجه» عمل است. هنگامی که از دستانداز نخستین عبور کردید، به احتمال زیاد انگیزهتان سر به فلک خواهد کشید.
استراحت زیاد: بین استراحت دادن به خود و عدم تلاش کافی تفاوت وجود دارد. استراحت مهم است، اما نحوه و مدت زمان آن اهمیت زیادی دارد. برای مثال شبکههای اجتماعی نمیتوانند باعث افزایش انرژی شما شوند، اما پیادهروی کردن روش خوبی برای استراحت است.
حواس پرتی: محیط شما مهم است. اگر تلفن همراه شما در حین کار کنارتان باشد، هر ده دقیقه یک بار آن را چک کرده و انگیزه خود را برای انجام کار از دست میدهید. حواس پرتی دشمن موفقیت است. عوامل حواس پرتی را حذف کرده و ببینید که تمرکزتان چقدر بهتر میشود.
توجه به بقیه: عادت اهمیت دادن بیش از حد به افکار دیگران یک سم مهلک است. همه انسانها، مشکلات و نگرانیهای خاص خود را دارند. آنچه دیگران در مورد شما میاندیشند، در دراز مدت بر سلامت فکریتان تأثیری نخواهد داشت.
مصرف هلههوله: تغذیه شما تأثیر زیادی بر خلق و خویتان دارد. اگر غذای ناسالم بخورید، احساس بدی خواهید داشت. در نتیجه چرخه تنبلی تقویت شده و شما را از زندگی موفق باز میدارد. سعی کنید که در رژیم غذایی خود تمام مواد معدنی لازم را دریافت کنید.
تسلیم شدن: یکی از عادتهای بد و مهم در عدم موفقیت، ثابت قدم نبودن در ایجاد عادات خوب است. انجام هر کاری، یک عادت است. حتی انتخاب انجام ندادن کار هم یک عادت است. همانگونه که ارسطو میگوید: «ما همان کاری هستیم که مکرر انجام میدهیم.» گاهی اوقات بهترین راهکار اراده کردن و انجام کار است.