شهروند| چین و روسیه دو کشوری هستند که هرکدام بحرانهای خاص اقتصادی و سیاسی را پشت سر گذاشتهاند؛ هرکدام به نوبه خود با دورهای رکود دست و پنجه نرم کردهاند، اما درنهایت یکی با بهرهگیری از منابع وسیع انرژی خود و دیگری با نیروی کار گسترده خود توانست به قدرتی در هزاره سوم تبدیل شود. تا به حال هر دوی آنها به دلایل مختلف از همکاری با دیگری سرباز میزدند چرا که منافع مشترک کمتری بین آنها برقرار بود. اما حالا با تحریمهای غرب علیه روسیه، به نظر میرسد شرایط تغییر کرده است. پس از کاهش قیمت نفت و تشدید تحریمهای روسیه، قراردادی میان این دو کشور بسته شده که به نوعی کابوس آمریکا و بسیاری از کشورهای اوپک بود. توافق میان روسیه و چین هرچند برای هرکدام مزایایی دارد اما برای ایران و کشورهایی که چین مقصد صادرات سرشار نفت آنها بود، خبر بدی است. در همین زمینه نیک کانینگهام، روزنامهنگار نفتی در واشنگتن دیسی و خبرنگار سایت oilprice مقالهای نوشته است که در ادامه این تحلیل را میخوانیم:
سهم بالای روسیه از مصرف چین
سقوط آزاد اقتصادی روسیه و ایزوله آن از غرب سبب شده این کشور اشتیاق بیشتری به ایجاد رابطه با چین داشته باشد، حتی اگر این رابطه به بهای از دست دادن نفوذ در دولت پکن باشد. آمار اقتصادی جدید چین نشان میدهد روسیه توانسته بخش وسیعتر از بازار واردات نفت چین را به خود اختصاص دهد. واردات نفت روسیه به چین در سال 2014 میلادی 36درصد افزوده شد. اوجگیری سریع صادرات نفت روسیه به این کشور سبب شده، چین، روسیه را جایگزین منابع دیگر نفتی خود مانند عربستان سعودی و بقیه اعضای اوپک کند. وال استریت ژورنال نیز گزارش داده است واردات نفت چین از عربستانسعودی و ونزوئلا طیسال گذشته 11درصد کاهش یافتهاند. این آمار نشان میدهد روسیه و چین بالاخره روابط تجاری نزدیکتری در بخش انرژی به وجود آوردهاند. مرز این دو کشور وسیع است اما آنها هیچگاه نتوانستهاند روی یک فرصت اقتصادی حقیقی بلندمدت سرمایهگذاری کنند. روسیه یک تولیدکننده بزرگ انرژی است و چین نیز بزرگترین واردکننده محصولات نفتی است. عداوت دیرینه و بدگمانی مشترک دوکشور سبب شده قراردادی میان دو کشور بسته نشود. اما اکنون به نظر میرسد نقطه شکست معامله دوکشور، بهای کالا بوده است. مذاکرات طولانیمدت درباره قراردادهای کلان تجارت گاز طبیعی همیشه معلق شده است زیرا هر طرف سعی کرد شرایط مطلوب برای خود را به دیگری تحمیل کند.
صادرات 38میلیارد فوت مکعب گاز به چین
اما در هر حال دخالت در اوکراین و روابط نابسامان روسیه و اروپا سبب شد نقطه روشنی در مذاکرات انرژی دو کشور به وجود بیاید که البته با توجه به شرایط مطلوب چین بود. آنها در می2014 درباره یک قرارداد کلان گاز طبیعی توافق کردند که براساس آن روسیه از ابتدای 2018، سالانه 38میلیارد فوت مکعب به چین صادر خواهد کرد اما به این شرط در سالهای بعد این رقم افزایش یافت و به 60میلیارد فوت مکعب در سال برسد. نکته حایز اهمیت آن است که به نظر میرسد هر دو طرف روی طیف قیمتی 9 تا 10 دلار به ازای هر MMBtu توافق کردهاند که البته بیشتر به قیمت موردنظر چین نزدیک است. شرایط دقیق این معامله فاش نشده است اما مشخص شده که این قیمت حتی از بهایی که اروپا برای گاز روسیه میپردازد، پایینتر است.
از سوی دیگر فروپاشی قیمت نفت نیز سبب شد بهای گاز طبیعی مایع (LNG)، نیز کاهش یابد که یک منبع حیاتی سوخت وارداتی چین است. قیمتهای نقطهای «الانجی» از زمان کاهش قیمت نفت به کمتر از 10 دلار به ازای MMBtu رسیدهاند. اما باید به یاد داشت که بهای این کالا نوسان بسیاری دارد و احتمالا در طولانیمدت افزایش یابد، که این امر به ضرر روسیه است. قراردادهای صادرات الانجی روسیه که سال گذشته بسته شده اند، بیشتر بودهاند.
ردپای شرکتهای چینی
در پروژههای نفتی روسیه
«روزنفت» شرکت دولتی نفت روسیه در مقابل صادرات آتی نفت به چین پیش پرداختهایی دریافت کرده است و شرکتهای نفتی دیگر این کشور وامهایی از شرکتهای چینی دریافت کردهاند زیرا به دلیل تحریمها نمیتوانند به بازارهای مالی بینالمللی دسترسی یابند. علاوه بر تمام این موارد نهتنها قیمت نقطه شکست معامله گاز طبیعی میان روسیه و چین بود، موضوع دریافت سهام در پروژههای انرژی روسیه نیز تأثیرگذار بود. روسیه بیم آن داشت اگر چین مالکیت حوزههای نفتی و گازی در مرزهای روسیه را به دست آورد، با خطرات ژئوپلتیکی روبهرو شود.
اما این امر هم به نظر میرسد به سود چین درحال تغییر است. در 2013 میلادی شرکت CNPCچین 20درصد از سهام پروژه الانجی «یامال» را دریافت و توافق کرد تا بهطور مشترک حوزه نفت و گاز شرق سیبری را با شرکت «روزنفت» بسازد. در نوامبر 2014 نیز یکی از زیرمجموعههای CNPC اجازه دسترسی به حوزه نفتی بزرگی در روسیه را دریافت کرد. CNPC 10درصد سهام شرکت زیر مجموعه «روزنفت» به نام ZAO Vankorneft را دریافت خواهد کرد. این زیرمجموعه به دنبال توسعه حوزههای نفتی است که بتوانند تا 2020 میلادی یکمیلیون بشکه در روز نفت تولید کنند. دستیابی به سهام در چنین پروژههای بالادستی، نکتهای بود که روسیه تا همین اواخر با آن مخالفت میکرد. دخالت شرکتهای چینی در پروژههای بالادستی بیشتر با ضعیفتر شدن وضع اقتصادی و ژئوپلتیکی روسیه بیشتر خواهد شد. در نتیجه چین و روسیه رابطهای سمبلیک وقدرتمندتر از گذشته خواهند داشت. هرچند هرکدام دلایل مختلفی دارند که این رابطه را برایشان سودمند میکند.