فریدون جنیدی زبانشناس
در هزار سالهای که از دوره محمود غزنوی به بعد حکومت ایران بهدست غیرایرانیان بود، جفاهایی به فرهنگ ما رفته است. در طول این هزار سال تنها یک دوره کوتاه در دوران حکومت کریمخان زند که لر و ایرانی بود، وضع ما خوب بود. به غیر از آن تا پایان قاجار حکومت ما به دست غیرایرانیها بود. پهلویها هم که ایرانی بودند وضع دیگری داشتند.
پهلویاول فرمان از انگلیس میگرفت و پهلویدوم هم بعد از کودتای 28 مرداد از آمریکا فرمان میگرفت. پس وضع فرقچندانی نکرد. در طول این دوره در دانشگاههای ما حتی یککلمه از فرهنگ ایران تدریس نشد. همه آنچه میگفتند را از غرب میگرفتند. دانشجوی ایرانی نمیداند ایرانباستان چه درخشش تابناک و چه عظمتی در دل خود داشته است، او هنوز مملکت خود را نشناخته است. بهنظر من وقتی کشوری غارتگر، بنایی را ویران میکند، ساختن بنا از دوباره نیازمند کار پایهای است. ما نمیتوانیم بنا را بهصورت یکباره بهوجود بیاوریم. ازجمله مواردی که جهان غرب به آن افتخار میکند، اندیشهای است بهنام حقوقبشر. آنچه غرب به آن مینازد، همان حقوقبشری است که لایه اوزون را ویران کرده، همان حقوقبشری است که دریاها را آلوده کرده و همان حقوقبشری است که جنگلها را از بین برده، همان حقوقبشری که به مردمان ظلم میکند و حتی بیماریهای جدید بهوجود میآورد. آنها بهدنبال به خواببردن مردم کشورهای دیگر هستند تا بتوانند در بیخبری آنها به دزدیهایی ادامه دهند که منجر به ویرانی جهان میشود. من در کتاب «حقوق جهان در ایرانباستان» برخلاف این عقیده ایستادهام. با این وجود غیر از خوانندگان، هیچ ارگانی متوجه نشد چنین کتابی وجود دارد. دانشکده حقوق ما متوجه اهمیت این کتاب نشد. شاید با مطرحکردن این کتاب، دانشجویان حقوق در کشورمان متوجه شوند آنچه باید در دنیا مطرح شود، حقوق جهان است.
در ایرانباستان به حقوق یک مورچه هم توجه شده است. مورچه هم باید زندگی خودش را داشته باشد. وقتی دانشکده حقوق ما به این امر بیتوجه است چه انتظاری میشود داشت. این کتاب باید در تیراژ چندمیلیون چاپ میشد و به دست همه مردم ایران میرسید تا بدانند نیاکانشان چگونه در ایران زندگی میکردند. خودیهای ما همگی غربزده هستند و همه دارند فرامین غربیها را میآموزند. حالا تفاوت ندارد این غرب اروپا و فرهنگ یونانی باشد یا جهان عرب. پیش از حضور ایرانیها هیچ درخششی در دنیای عرب وجود نداشت و آنها هرچه دارند از بعد از اسلام و حضور ایرانیان در حکومتهایشان دارند. 90درصد نویسندگان آن دوره همه ایرانی هستند. خودباختگان ما کمک کردند فرهنگ غرب درحالیکه به ما ضربه میزند، درخشش پیدا کند. درحالحاضر و با وجود شرایطی که در آن هستیم در مقایسه با زمانهای فراغت، مسئولیت بیشتری داریم. بار سنگینی که روی دوش ماست باعث میشود، عرق بریزیم و درد را تحمل کنیم تا بار حرکت کند. کسی که زیر سایه درخت خوابیده و نسیم خنک بهصورتش میزند، کار مهمی انجام نداده است. کار با ماست، باید حرکت کنیم و بیدار باشیم.