متين مسلم كارشناس روابط بينالملل
حتي تصور و فكر كردن به آنچه داعش نسبت به زندهسوزي خلبان اسير اردني انجام داد امكانپذير نيست، چه رسد به ديدن عكسها يا فيلمهاي آن. البته تيتر خبر بسيار ساده مخابره گرديد «معاذ الكساسبه خلبان جوان 26ساله اردني زنده زنده سوزانده شد».
هنوز يك هفته از سر بريدن 2 خبرنگار ژاپني نگذشته بود و جهان در بهت و ناباوري بسر ميبرد كه اين خبر دهشتناك منتشر و در كمال وقاحت فيلم آن در شبكههاي اجتماعي منتشر گرديد. دولت اردن طي 2 ماهي كه از اسارت اين خلبان ميگذشت تلاشهاي زيادي را براي آزادي اين خلبان انجام داد. اما اكنون ميگويد از يك ماه پيش تقريبا ميدانسته معاذ الكساسبه به قتل رسيده است. اكنون آنچه بيشتر موجب دلهره شده، احتمال وقوع جناياتي مشابه و فجيعتر نسبت به ساير اسراي نزد داعش است. هيچكس از تعداد اسيران و يا مليت آنها اطلاع دقيقي ندارد و دور نيست به زودي تروريستها براي تحت فشار گذاشتن جامعه جهاني عمل مشابهي را انجام دهند. نگرانكننده و تأسفآور ضعف اطلاعاتي و آشفتگي امنيتي جامعه جهاني و دولتهاي عضو ائتلاف است كه آمار درستي از اتباع خود كه به مناطق درگيري عراق و سوريه رفتهاند، ندارند. درواقع مشخص نيست اتباع مجهولالمكان و يا مفقود شده چه تعداد به داعش پيوستهاند و چه تعداد اسير آنها شدهاند. كما اينكه پس از قتل 2 خبرنگار ژاپني، تازه مشخص شد دولت آقاي آبه مدتها پس از اسارت اتباع خود آن هم زماني كه داعش پيامي براي آنها ارسال كرد متوجه اسارت خبرنگاران ژاپني شده است. اكنون اين سوال مطرح است چرا تروريستهاي داعش اين زمان و اين نحوه بيسابقه جنايت را انتخاب و اعمال كردند؟ آيا اين حاوي پيامي متفاوت از سوي داعش بوده است؟ در كل پاسخ مثبت است. اما اينكه گفته شده كيفيت جنايت و نمايش آن با هدف ايجاد انحراف افكارعمومي و سرپوش گذاشتن بر شكستهاي اخير داعش در كوباني و كركوك صورت گرفته، به اعتقاد من چندان منعكسكننده واقعيات نيست. راههاي ديگري براي اين كار وجود داشت، مانند قتلعام زنان و كودكان. كاري كه به آن عادت دارند و مكرر در شنگال، كوباني، موصل و يا در قبال بيپناهان ايزدي انجام دادند و در آينده هم انجام خواهند داد. اما اگر بپذيريم جنايت ژاپني – اردني فاقد هرگونه ارزش نظامي و عملياتي بوده – كه لاجرم غير از اين نيست - متقابلا بايد قبول كنيم قتلهاي 6 روز گذشته، بسيار حساب شده با يك هدف و ارزيابي دقيق از تأثير مخرب آن بر افكار عمومي منطقه و جامعه جهاني صورت گرفته است. روز گذشته دولت امارات رسما اعلام كرد از ائتلاف ضد داعش كنار خواهد كشيد. از طرف ديگر ديپلماتهاي مقيم امان نيز ميگويند: «غم، خودباختگي و تشويش وحشتناكي بر مردم اردن حاكم شده است. پادشاه عبدالله گفته انتقام خلبان جوان را خواهد گرفت، اما اين بيان تأثير لازم را نداشته است. ضمن آنكه هيچ اشاره آشكاري هم به تداوم همكاري نظامي و عملياتي كشورش با ائتلاف ضد داعش نكرد. درواقع نقطه تعادلي ميان تعادل رواني افكارعمومي و واقعيت جنگ درحال نامتوازن شدن است. اين تنها مربوط به جامعه اردني نيست. در ژاپن نيز بهرغم اعلام آقاي آبه مبني بر پايبندي توكيو به تعهدات بينالمللي مبارزه با تروريسم، با اين سوال افكارعمومي و مطبوعات مواجه شده كه حد تعهد و مسئوليت ژاپن براي مقابله با تروريسم چيست و كجاست؟ بايد گفت داعش در كنار اين فيلم وحشتناك و غيرانساني و نگرانكننده، پيامهايي درحد نهايت تأثيرگذاري بر افكارعمومي جامعه جهاني مبني بر آمادگي براي پذيرش خشونت بيمرز و حصر ارسال كرده است. بله واقعا بايد و حق داريم نگران باشيم. خصوصا كه با شكستهاي اخير داعش و متحدانش مانند جبهه النصر در سوريه احساس ميكنند ديگر چيزي براي از دست دادن نداشته و مترصدند چاقو را تا انتها در قالب منطقه فرو ببرند.
درست يا غلط، قضاوت با شما! اما معتقدم داعش نسبتا حسابشده و سيستماتيك دست به جنايات اخير زد. حتي از جنبه تكنيكي گفته شده صحنههاي منتشر شده (من كه آن را نديدم و نخواهم ديد) بسيار حرفهاي فيلمبرداري و تهيه شده است. در اين ميان فكر ميكنم 2 اقدام فوري اول بازنگري در منطق تبعیضآميز مبارزه با تروريسم و دوم گوشزد كردن مسئوليت كشورهايي كه تاكنون جزو حاميان معنوي و مادي داعش بودهاند به آنها يادآوري و در دستوركار مجامع بينالمللي مانند سازمان ملل و سازمان كنفرانس اسلامي قرار گيرد. متحدان داعش بايد فكر امروز ميبودند، آنگاه كه تصور كردند عزا فقط در خانه همسايه برپا خواهد شد.