شهروند| در آخرین روز دوره آموزشی توسعه اشتغال که با همکاری یونیدو برگزار شده بود احمد میدری، معاون رفاه وزارت کار و امور اجتماعی دولت یازدهم به جمع معاونین اشتغال ادارات کل استانهای کشور آمد تا از تغییر دیدگاه وزارتخانه متبوعش نسبت به مسأله اشتغال بگوید و ماهیت «طرح تکاپو» را بیشتر شفاف کند. او در این دوره آموزشی مواردی را مطرح کرد که حکایت از رویکرد جدیدی در ایران نسبت به مسأله اشتغال داشت. در ظاهر این بار مدیران عالیرتبه دولت یازدهم با همکاری یونیدو و مشاورین اقتصادی به دنبال راهی هستند تا در دوره رکود اقتصادی، تحریم و پایین آمدن قیمت نفت با کمترین سرمایهگذاری، بیشترین اشتغال را در کشور ایجاد کنند. گویی که کاری دشوار به نظر میرسد و در مقابل خود نظریه کلاسیک اشتغال را نیز میبیند؛ نظریهای که میگوید برای اشتغال باید سرمایهگذاری کرد، نظریهای که ملکه ذهن تمام مدیران درگیر با مسأله اشتغال در ایران شده است. اما میدری به میان همین مدیران آمده بود تا از لزوم تغییر دیدگاه در امر اشتغالسازی بگوید. شاه بیت سخنانش نیز تنها یک جمله بود، «سرمایه کم، اشتغال زیاد».
وظیفه فقرزدایی از جامعه
به دوش کیست؟
میدری برای تبیین نظریه جدید اشتغال که ظاهرا از این پس سرلوحه برنامههای اشتغالزایی دولت قرار میگیرد ابتدا به تعریف «رفاه» و وظیفه وزارتخانه «رفاه» پرداخت. او گفت: معاونت رفاه، معاون حداقل نیازهای اساسی است، یعنی همه افراد جامعه باید از حداقلهایی برخوردار باشند که یکی از این حداقلها، بحث اشتغال است. وی سپس به تبیین وظایف دیگر معاونت رفاه و وزارت کار پرداخت: ما در حوزه رفاه چند موضوع را دنبال میکنیم؛ آموزش، بهداشت، مسکن، درآمد، اشتغال و امید و همبستگی اجتماعی. همه کشورها این تعاریف را پذیرفتهاند که اگر فرد اینها را نداشته باشد فقیر محسوب میشود. در ایران وظیفه فقیر نشدن مردم برعهده معاونت رفاه است که البته کمک دستگاههای مسئول دیگر را نیز نیاز دارد.
جزییات اجرای اشتغال بدون پول
میدری همچنین از رویکرد جدید دولت در زمینه اشتغال با ارایه طرح تکاپو گفت: ما به دنبال ایجاد اشتغال بدون پول هستیم. چون اصولا اشتغال در عموم کشورها با پول ایجاد نمیشود. ما زمانی را تجربه کردهایم که در یکسال 100 و حتی 150میلیارد دلار هم نفت فروختیم اما با این پول نتوانستیم شغل ایجاد کنیم. ما پول زیاد داشتیم اما بیکار هم داریم. اما چین که 7میلیارد دلار از ما نفت وارد میکند توانسته در کشورش اشتغال ایجاد کند. پس نظریه کلاسیک «پول اینقدر، اشتغال اینقدر» درست نیست. من نمیگویم بدون پول، شغل ایجاد کنیم اما میگویم گلوگاه اشتغال، پول نیست. اصلا هرچه پول بیشتر باشد بیکاری هم بیشتر میشود. وقتی به طرف وام میدهید تا شغل ایجاد کند این سیستم رانت ایجاد میکند، رانت، رشوه ایجاد میکند و رشوه هم فساد میآورد. معاون وزیر کار با طرح این سوال که «چگونه میتوان با حداقل پول اشتغال ایجاد کرد؟» اظهار کرد: ما تا به حال پولمان را آتش زدیم. برای مثال هرجا لوله گاز رد شد کارخانه پتروشیمی زدیم. بعد آلودگی بالا ایجاد کردیم و سیستم کشاورزی را نابود کردیم و بعد هم موفق نمیشدیم و کارگران تعدیل میشدند و اعتصاب آغاز میشد. هرجا آب رد شد، سد زدیم اما ریزگرد به وجود آمد، خشکی به وجود آمد و هم محیطزیست نابود شد و هم کشاورزی از بین رفت.
ذهنیت نادرست ما در مسأله اشتغال
میدری با بیان این مطلب که «مشکل ما در مسأله اشتغال، ذهنیت نادرست ما است» افزود: استان سمنان به اندازه کل چین کارخانه موتورسیکلت دارد. اما چه شد؟ آیا توانستیم اشتغال ایجاد کنیم. وی در توضیح سیاستهای مناسب تولید اشتغال در شرایط حساس فعلی کشور گفت: اکنون بودجه کشور کاهش یافته از سر اجبار اما همین وضع فرصت بزرگی برای ما ایجاد میکند که یک فکر اساسی برای اصلاح سیستم اقتصادی کشور پیدا کنیم. یکی از اصلاحات هم این است که با کمترین سرمایهگذاری بیشترین شغل را ایجاد کنیم. معاونت رفاه وزارت کار در بخش دیگری از سخنانش از مشکلات مدیریتی در ایران گفت: وقتی از مدیر میپرسند مشکلت چیست قریب به اتفاق مدیران ما میگویند؛ کمبود اختیارات، نبود نیروی کار کافی و دخالت دیگر دستگاهها در امور آنها. اکثر مدیران در سیستم دولتی بهطور کل دو مشکل را بیان میکنند؛ اول مسأله حقوقشان که میگویند کم است و دوم بحث اختیارات که میگویند کافی نیست. اما اینها معضل اقتصاد و مدیریتی کشور ما نیست. یونیسف چند وقت پیش از مکزیک بازدید کرده بود. این کشور 135میلیون جمعیت دارد با 45میلیون فقیر. کل نهادهای حمایتی آنها در زمینه رفع فقر 10هزار پرسنل است که برابر گزارش یونیسف در عرض چندسال به دستاوردهای موفقیتآمیزی رسیده بودند اما ما 15هزار نیرو در نهادهای حمایتیمان داریم برای 15میلیون جمعیت فقیر. یعنی تعداد کارمندانمان در این حوزه بیشتر است اما فقیرمان یک سوم کمتر از مکزیک اما کداممان در حل معضل اشتغال موفق بودهایم؟
لزوم ایجاد هماهنگی بین دستگاهها
میدری ادامه داد: عدم هماهنگی بین زنجیره ارزش مانند عدم هماهنگی بین دستگاههای اجرایی مسأله مهمی است. سیستمهای اداری ما با یکدیگر درحال جنگاند. مثلا بهزیستی در زمینه مبارزه با اعتیاد نمیتواند با مراکز آموزشی و نیروی انتظامی و سایر دستگاهها همکاری کند. اینجا که دیگر مسأله پول مطرح نیست. ایجاد هماهنگی مهم است. اصلا ایجاد هماهنگی مهمترین اصل برای ایجاد اشتغال است. اما ما چرا نمیتوانیم با هم همکاری کنیم. دلیلش هم در زمینههای فرهنگی ما دیده میشود تا زمینههای قانونی و فرآیندی که بین دستگاهها و سیستمها وجود دارد. ما باید بدون رودربایستی مشکلاتمان را بیان کنیم. ما وقتی دور هم مینشینیم مشکلات واقعی را نمیگوییم و به جایش مسائل دسته دوم را بیان میکنیم. مدیران اول میگویند حقوقشان کم است و فلان مدیر یک دستگاه مدیر همتراز دستگاه دیگر را مثال میزند که حقوقش بالاتر است. آن یکی هم مدیر دستگاه دیگر را و همین روند ادامه مییابد و معلوم نیست کجا تمام میشود. بنده بهعنوان معاون وزارتخانه واقف به مشکل کمبود حقوق کارمندان دولت هستم اما معتقدم وقتی شغلی را انتخاب کردیم و مسئولیتش را با آن حقوق قبول کردیم باید کارمان را به نحو احسن انجام دهیم. مخصوصا در شرایط فعلی کشور که نیاز به فداکاری تمام آحاد ملت دارد. میدری تأکید کرد: ما بهعنوان کارمندان دولت مقصر بخشی از نابهنجاریهای جامعه هستیم. ما زمانی بهعنوان مدیران وزارتخانه کار و تعاون و امور اجتماعی میتوانیم معضلات جامعه را حل کنیم که در وهله اول کارمان را به درستی انجام دهیم و با دیدگاه درستی وارد مسائل شویم و به حل بحث بپردازیم.
کارگر موقت معضل بزرگ کشور
معاون رفاه وزارت کار گفت: با آمار اثبات کردهایم که بیشترین کارگر موقت در ایران وجود دارد. چون همه یاد گرفتهاند چگونه قانون کار را دور بزنند. به جز کارخانههای بزرگ دولتی که براساس قانون کار مزایا میپردازند اکثر بنگاههای اقتصادی ما دور زدن قانون را بلد شدهاند و کارگر موقت دارند. کارگری که به اندازه ساعات قانون کار، کار میکند اما حقوقی به مراتب پایینتر میگیرد. این معضل یعنی اینکه صرفا با قانون نمیتوان مشکل اشتغال کشور را حل کرد. میدری، «عنصر هماهنگکننده» را لازمه اصلی سیاستهای جدید اقتصادی دولت دانست و گفت: معاونان اشتغال باید در استانها هماهنگ کردن را یاد بگیرند. مثلا جهاد کشاورزی میگوید تولید پنبه مهم است، وزارت صنایع میگوید ایجاد ریسندگی. چون ناهماهنگی بین اینها وجود دارد قاچاق ایجاد میشود و هم پنبه از بین میرود و هم صنعت ریسندگی. اینجاست که وزارت کار باید محور هماهنگی باشد. ما تا الان نتوانستیم این کار را انجام دهیم. ولی برای حل مشکل اشتغال حتما باید این کار را انجام دهیم.
مهدکودکها در ایران به شدت اشتغالزایی میکنند
احمد میدری درباره ضعفهای قانونی برای حل مسأله اشتغال گفت: مهدکودکها در ایران به شدت اشتغالزا هستند. براساس تحقیقات ما به ازای هر سه کودک، یک نفر مربی و خدمه وجود دارد. یعنی در ایران وقتی یکمیلیون نفر به مهدکودک میروند 300هزار مربی برای این یکمیلیون کودک وجود دارند. اما مهدکودک در ایران رشد نمیکند. چون احداث مهدکودک در ایران از آمریکا هم سختتر است. در ایران دو دیدگاه درباره مهدکودک وجود دارد. دو دیدگاهی که میتوان به کل اقتصاد ایران هم تسری داد. یک دیدگاه میگوید برای احداث مهدکودک وام بدهید و یارانه پرداخت کنید تا مهدکودک رشد کند و دیدگاه دوم میگوید چرا در آمریکا میتوان در یک خانه 5 بچه را نگهداری کرد اما در ایران نمیتوان. اگر بتوانیم در یک اتاق با کمترین امکانات با یک دوربین مدار بسته برای کنترل رفتار مربی مهدهای کوچک خانگی به وجود بیاوریم توانستهایم برای یک دیپلمه یک درآمدزایی خوبی ایجاد کنیم. اما در ایران براساس آن نگاه اول، قوانین سفت و سختی برای گرفتن مجوز وجود دارد. حتما باید کنار خیابان باشد، باید فضای بزرگی داشته باشد و باید فلان قدر هزینه داشته باشد.
مصائب تأسیس بنیادهای خیریه
این مدیر دولتی مثال دیگری در حوزه بنیادهای خیریه ارایه داد و گفت: 6 ماه است که با بهزیستی و ان جی اوها درباره فرآیند تأسیس بنیادهای خیریه بحث میکنیم تا بلکه قوانین را درست کنیم. کسی بنیانگذار این طرح شد که 17سال معاون وزیر بوده و از امام حکم داشته. او میگفت چه کار دارید میکنید با این قانونها. وقتی من با داشتن حکم امام و همراهی و حمایت یکی از معروفترین و خوشنامترین جراحان قلب ایران نمیتوانم صلاحیت احداث موسسه خیریه داشته باشم پس با بقیه چه کار میکنید؟ مشکل ما اینجاهاست. میدری سخنانش را با مثال دیگری اینبار از هند ادامه داد: آموزش فنی و حرفهای هند با نیروی بسیار کمتر از ایران موفقتر از فنی و حرفهای ما است. یکی از کارهایشان این بود که رفتند پیش هتلداران و گفتند شما به چه چیز نیاز دارید. گفتند نیروهای آموزشدیده در هتلها. گفتند ما برای شما این نیروها را تهیه میکنیم. رفتند پیش مهمانسراها پرسیدند شما به چه چیز نیاز دارید گفتند آموزش نیروهایمان. ماموران فنی و حرفهای هم نیروهای مهمانسراها را برای آموزش دیدن به هتلها فرستادند و کارمزد خودشان را هم گرفتند. این نقش چوپانی است که درآمدزایی هم میکند. اما در ایران فنی و حرفهایها دارند ضرر میدهند.