یکی از وعدههای حسن روحانی پیش از پیروزی در انتخابات به مردم حل کردن مشکل پرونده هستهای ایران بود. وعدهای که از همان ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم در دستور کار دولت قرار گرفت. اگرچه دولت درصدد تحقق وعده انتخاباتی خود است اما برخی اندک از منتقدان او که این روزها بیشتر به مخالف تبدیل شدهاند، تمام برنامههای وزارت خارجه را با عینک انتقاد از زاویه مسأله هستهای و مذاکرات میسنجند. منتقدان طوری مینمایند که این روزها وزارت خارجه محمد جواد ظریف، تنها و تنها به مذاکرات هستهای مشغول است و کلیه شئونات دیگر دستگاه دیپلماسی را کنار گذاشته است! در همینباره احمد شیرزاد، تحلیلگر و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس ششم بر این باور است که مخالفان دولت هر چه ضعیفتر میشوند از مسائل بزرگی انتقاد میکنند که صدایشان بیشتر شنیده شود. مشروح این گفتوگو در پی میآید.
آقای شیرزاد به نظر شما چرا منتقدان در حوزه سیاست خارجی فقط روی بحث هستهای متمرکز شدهاند؟
البته به نظر من این موضعی نیست که به آنها خرده بگیریم. مهمترین بحث در عرصه سیاست خارجی ما و کل سیاست کشور بحث هستهای است. تقریبا کلیه امور اجرایی، حتی اقتصادی و سیاسی مملکت به این مسأله مربوط میشود. درواقع بعد از جنگ تحمیلی هیچ بحرانی جدیتر از این مسأله در کشور نداشتهایم. به همین دلیل، دولت هم با این شعار روی کار آمد و درصدد حل این مسأله است. الان هم نهتنها بیشترین انرژیاش را روی این مسأله گذاشته بلکه به اعتقاد من الان هم و غم دولت، تنها حل مسأله هستهای است. در این میان هم بالاخره مخالفان دولت بیکار نیستند و میخواهند که کاری بکنند و قطعا پیروزی دولت در حل این مشکل کار را برای مخالفان دولت سخت میکند. بنابراین تا میتوانند، روی این مسأله معطوف میشوند.
ولی نکتهای که مطرح است اینکه الان منتقدان دولت، تنها روی این مسأله متمرکز شدهاند، بهطوری که دولت یا تیم مذاکرهکننده ما، هر حرکتی که میکنند، آن را دستمایه سوال و انتقاد شدید قرار میدهند؟
منتقدان دولت بنایشان بر این است که دولت در این عرصه موفق نشود. هرچه دولت با برنامه و در چارچوب پیش میرود آنها بیبرنامه و عصبانیاند. نکتهای که الان برای ما سوال است اینکه ما نمیدانیم الان منتقدان دولت چه میخواهند؟ ما هیچ برنامه روشنی از سوی آنها در این خصوص ندیدیم ولی دیدهایم که میگویند چرا فلانی قدم زد؟ چرا این جمله را به کار برد؟ و هزار چرای دیگر که به نظر من اگر به آنها گفته شود که شما برنامههایتان را ارایه کنید تا براساس آن حرکت کنیم آنها هیچ برنامهای ندارند. اینکه چرا قدم زدید یا چرا ناهار کاری خوردید، بهانه است. آنها نمیخواهند مسأله هستهای به سرانجام برسد. نکتهای که وجود دارد اینکه به نظر من گاهی حتی آنها نمیتوانند بگویند که با اصل مسأله یعنی حل شدن مسأله هستهای ایران مشکل دارند. به همین دلیل مدام مشکلتراشی میکنند و ایراد میگیرند.
به نظر شما وقتی تیم مذاکرهکننده تا این اندازه تحتفشار قرار میگیرد چه تأثیری بر عملکردش خواهد داشت؟
به نظر من دولت باید در این زمینه پوستکلفت باشد. در شرایط فعلی مخالفان توافق هستهای به لحاظ حمایت اجتماعی و سیاسی، ضعیف شدهاند. اما از طرفی هم هرچه ضعیفتر، سروصدای آنها بیشتر میشود. از سوی دیگر روحانی تقریبا مجبور است به تنهایی واکنش نشان دهد و به همین دلیل گاهی واکنشهایش تند میشود. به نظر من اگر این مسأله تقویت میشد که همه حرف بزنند و از دولت و تیم مذاکرهکننده اعلام حمایت کنند و بگویند که خواستار حل مسأله هستهای هستند، مشکل حل میشد.