فقدان ارتباط موثر؛ بروز تعارض اجتماعی
 

 

داوود زارعیان  استاد ارتباطات

 یکی از نظریه‌پردازان ارتباطات به‌نام «مک کراسکی» ارتباطات را به 3 دسته تقسیم می‌کند؛ ارتباطات حیوانی، ارتباطات انسانی و ارتباطات موثر. او از این منظر این تقسیم‌بندی را کرده تا جایگاه و ارزش ارتباطات را در زندگی نشان دهد و بگوید گاهی‌اوقات شاید انسان‌ها با هم ارتباط برقرار کنند و اما ارتباط آنها ارتباط موثر نیست و نمی‌توان هر ارتباط انسانی را سازنده و پویا توصیف کرد. او در پاسخ به این سوال که ارتباطات موثر چیست، اولین بحثی را که مطرح می‌کند این است که دو طرف که می‌خواهند با هم ارتباط برقرار کنند، باید حرف هم را بفهمند و هرکسی از ارتباطات موثر انسانی چه هدف و پیامدی را در نظر دارد و آیا آن پیامد برآورده می‌شود یا نمی‌شود. انسان‌ها برای برقراری هر ارتباطی، هدف یا اهدافی را دنبال می‌کنند. ما گاهی‌اوقات ارتباط برقرار می‌کنیم برای این‌که اطلاعاتی به‌دست آوریم. گاهی هدف از ارتباط، صرفا لذت است و این‌که احساس خوشی به ما دست بدهد. این ارتباط هم فرقی نمی‌کند کلامی یا غیرکلامی باشد. انسان‌ها گاهی برای گسترش روابط اجتماعی ارتباط برقرار می‌کنند و برخی مواقع هم برای درک و نفوذ بر کسی یا چیزی. ارتباط سطوح مختلفی دارد و  بایستی ببینیم برقرار‌کننده ارتباط به‌دنبال چه سطحی است. آنچه مسلم است، در زندگی روزمره اجتماعی هر فردی در هر گروه و قالبی اعم از خانواده، مدرسه، دانشگاه، یا محل کار که باشد، ارتباطات را برای تمامی این اهداف و پیامدها برقرار می‌کند. انسان موجودی اجتماعی است و برای زیستن نیاز اساسی به برقراری ارتباط و تعامل با دیگران دارد. کسانی که بتوانند این پیامدها را در ارتباط خود قرار دهند یا به‌عبارتی بتوانند به اهدافی که به‌واسطه آن ارتباط را برقرار کرده‌اند، برسند، موفق محسوب می‌شوند و توانسته‌اند ارتباطی سازنده را شکل دهند. از طرف دیگر، ما در زندگی خیلی از افراد می‌بینیم حتی زن و شوهرهایی که از ارتباط انسانی با هم لذت نمی‌برند. این دلایل مختلفی دارد. یکی از دلایل، این است که ارتباطات در سطح هم برقرار نمی‌شود. دوم این‌که موانع ارتباطات بین این افراد زیاد است. این موانع گاهی‌اوقات شخصی است، گاهی فرهنگی و گاهی اقتصادی یا موانع فکری و اندیشه‌ای؛ به‌همین دلیل ما شاهد دعواهای زن و شوهری و طلاق‌ها هستیم. همین‌طور شاهد کدورت‌ در خانواده‌ها. مثلا دو طرف از دو فرهنگ کاملا متفاوت هستند و ارزش‌ها و معیارهای ذهنی آنها با هم فرق می‌کند و به اصطلاح حرف هم را نمی‌فهمند و قادر نیستند ارتباط سازنده برقرار کنند و نهایتا راهشان را از هم جدا می‌کنند. بسیاری از مشکلات اجتماعی هم به همین بحران‌های عدم ارتباط موثر در گروه‌های اجتماعی برمی‌گردد.
برای برون‌رفت از این وضع، طرفین ارتباط باید بپذیرند و بخواهند که این مشکل حل شود در غیراین‌صورت کاری نمی‌توان کرد. اگر بپذیرند که در برقراری ارتباط مشکل دارند، روش‌های موثری برای رفع موانع و تعارض‌های ارتباطی وجود دارد. راه‌های مشاوره و آموزش که می‌تواند به افراد در ایجاد درک متقابل و پذیرش اختلاف‌نظرها و اختلاف‌سلیقه‌ها کمک کند. برقراری ارتباط سازنده در توسعه اجتماعی بسیار موثر است. جامعه از مجموعه‌ای از افراد تشکیل شده که با تعامل اجتماعی و ارتباطی با هم زندگی می‌کنند و جامعه‌ای که در آن ارتباط سازنده برقرار نمی‌شود، جامعه‌ای پرتنش است. درحالی که نمونه‌های تعارض ارتباطی را در سطح جامعه خودمان بسیار دیده‌ایم. مثلا در رانندگی، اگر فردی بخواهد از خودرو جلویی سبقت بگیرد، همین مسأله ساده می‌تواند منجر به نزاع و دعوا شود و بسیاری مسائلی از این دست... بنابراین وقتی در جامعه‌ای ارتباط موثر برقرار نشود، تعارض‌ها زیاد می‌شود. همین تعارض‌ها هستند که  فضای ذهنی جامعه را مشوش می‌کنند و فضایی پر از عصبانیت، کدورت و پرفاصله برای جامعه ایجاد می‌کنند که عواقب سخت‌تری برای مردم جامعه
خواهد داشت.

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/22341/فقدان-ارتباط-موثر؛-بروز-تعارض-اجتماعی