این صدای اعتراض مجسمههای سنگی شهر است که از گوشهگوشه پایتخت به گوش میرسد، صدای نالهای خاموش که از دل سنگ برآمده و شاید این بار شنیده شود.
آسمان شهر ما دیگر بیشتر روزهای سال آبی نیست، برای نفس کشیدن، هوا کم میآید، فریادهای انسانی هم دیگر به گوش نمیرسد و گویی مسئولان شهر نیز در برابر این همه اعتراضها و گلایهها، واکسینه شدهاند. دیگر هیچ صدای اعتراضی آنها را به واکنش وانمیدارد اما اکنون فریادی خاموش و اعتراضآمیز از جنس تازهای شنیده میشود.
به گزارش مهر، این صدای اعتراض مجسمههای سنگی شهر ماست که گویی آنها نیز نفسشان به شماره افتاده است. شاید شما هم اخیراً در گوشه گوشه شهر، این مجسمهها را دیده باشید که ماسک سفیدرنگی بر دهان بستهاند تا شاید مسئولی از سر اتفاق فریاد خموش آنها را بشنود و تدبیری بیندیشد. سروه نیکخواه، هنرمندی است که آلودگی هوای تهران را تاب نیاورده و تلاش کرده با یک ایده ساده هنری، صدای اعتراضش را نسبت به شدت یافتن آلودگی هوای تهران به گوش مسئولان شهر برساند.
این هنرمند گرافیست، سراغ مجسمههای شهری رفته است و با بستن ماسک بر دهان آنها، سعی کرده تا اعتراضی هنرمندانه نسبت به آلودگی هوا داشته باشد، شاید این بار از دست هنر کاری برآید.
نیکخواه درباره ایده خود میگوید: این نوعی اعتراض به آلودگی هوای تهران است و فکر کردم شاید با استفاده از یک ایده هنری بهتر بتوان این اعتراض را نشان داد. این ماسکها را خودم در اندازههای مختلف دوختهام و آنها را بر دهان مجسمههای شهر نصب میکنم. گاهی مردم نیز در انجام این کار به من کمک میکنند و با من همراه میشوند.
نیکخواه تأکید میکند که کار او هیچ آسیبی به مجسمههای شهر وارد نمیکند و تنها یک ماسک پارچهای را روی دهان آنها قرار میدهد.
این بانوی هنرمند که به تنهایی این کار را در سطح وسیعی از شهر در طول 2 ماه گذشته انجام داده است، درباره هماهنگی با سازمان زیباسازی در اجرای ایدهاش چنین توضیح میدهد: من ابتدا به سازمان زیباسازی مراجعه کردم و طرح خود را ارایه دادم، آنها نیز موافقت کردند اما متوجه شدم برای اجرایی کردن طرحم باید پروسه اداری را طی کنم، بنابراین تصمیم گرفتم که این کار را به تنهایی انجام دهم. این ماسکهای پارچهای هیچ آسیبی برای مجسمههای شهری نیست و اگر هم کسی نخواهد میتواند، آن را بردارد.
او با اشاره به اجرای پروژه عکاسی از این طرح خود یادآور میشود: من از مجسمههایی که ماسک بر دهانشان زدهام، عکاسی میکنم و قصد دارم یک مجموعه عکس از آنها تهیه کنم. اجرای این طرح را نیز محدود به زمان خاصی نکردهام چون آلودگی هوای تهران همیشه هست و طرح من نیز به همین شکل ادامه دارد.
مجسمههای میدان هفتچنار، میدان راهآهن، مجسمه چهارراه ولیعصر، خیابان امامخمینی و میدان حسنآباد از جمله مجسمههایی است که این ماسکها را بر چهره خود دارند. نیکخواه با اشاره به همراهی برخی ارگانهای دولتی در اجرای طرح خود ادامه میدهد: گاهی برای آنکه بتوانم این ماسک را بر دهان مجسمههای بسیار بلند شهر نصب کنم، با مشکل مواجه میشوم و گاهی نیز ارگانهای دولتی یا مردم به من کمک میکنند اما برای مجسمههای خیلی بزرگ که دسترسی به آنها دشوار است، نیاز به بالابر وجود دارد که امیدوارم بتوانم از همکاری سازمان زیباسازی در این زمینه استفاده کنم. سروه نیکخواه اهل کردستان است و به گفته خودش از شهری آمده است با هوای پاک و تازه کوهستان و به همین دلیل ماندن در تهران از سر تقدیر، او را به واکنش نسبت به این آلودگی هوا واداشته است.او میگوید: از مسیر میدان آزادی که عبور میکنم، هوای سنگین و خفه این منطقه از شهر آزارم میدهد و شاید چون از شهری با هوای پاک وارد این حجم از آلودگی میشوم، نسبت به آن حساستر هستم، درحالیکه ممکن است برای اهالی این شهر تبدیل به یک عادت شده باشد.
او درباره اینکه چگونه این ایده به ذهنش رسیده است، چنین توضیح میدهد: هر بار که وارد تهران میشدم، به کوهها نگاه میکردم که آیا این بار دیده خواهند شد؟! این دغدغه من بود و به ذهنم رسید که میتوان از مجسمههای شهر در این زمینه کمک گرفت.
این مدرس هنر، واکنش مردم شهر را نسبت به این اتفاق، جالب توصیف میکند و ادامه میدهد: مردم واکنش جالبی داشتند، بهطور مثال ماسکی را بر دهان یکی از مجسمههای منطقه راهآهن تهران زده بودم، مردم بسیاری آن را دیدند و خوششان آمده بود، یک نفر تلاش کرد آن را بردارد که سریعاً چند نفر دیگر مانع او شدند و بلافاصله ماسک را دوباره به دهان مجسمه زدند.
نیکخواه قصد دارد پروژه خود را همچنان ادامه دهد و تأکید میکند که اگر مخالفتی هم با اجرای طرحش صورت گیرد، قطعاً از سازمان زیباسازی کمک خواهد گرفت. او بر این اعتقاد است که نتیجه هر اقدامی میتواند بلافاصله نباشد اما تلنگری به دیگران وارد میکند.