ابراهیم عمران
شنیدن اینکه گروه تندرو و تکبُعدی «داعش» برای آموزش سر بریدن به کودکان، حیوانات را برای تمرین انتخاب کرده، جز حیرت و شگفتی چیزی برای دنبالکنندگان کارهای این نامسلمانان ندارد. اینکه کودکان و نوجوانی که در سن یادگیری هستند و هر آنچه گفته شود در ضمیر پاکشان نهادینه میشود، نباید دستاویز ترویج خشونت و به طریق اولی بدنام کردن دین شوند، بدیهیتر از آن است که احتیاج به تأکید داشته باشد. بینوا کودکی که در گوشهای از دنیا جز کشتار و خشونت امری را نمیآموزد، چگونه میتواند در آتیه با همگناناش، ارتباط رفتاری مناسب داشته باشد؟ و از آنجا که در لوح ضمیرش جز «تحکم» و «دستور صرف» چیزی حک نشده، بعدها شاهد بدرفتاریهای اجتماعی او در بعد دین خواهیم بود. جالبی داستان هم این نکته است که این گروه، روی این کودکان و نوجوانان، سرمایهگذاری کرده و به خوبی آگاه است از نقشپذیری در چنین سنی. افسوس آنجاست که داعش از همه امکانات مدرن و امروزی دنیا، آگاه است و از این دانش به سود مقاصد ناپاک خویش بهرههای فراوان میبرد.ای کاش آنانی که داعیه مبارزه با این گروه را دارند، برای این دست برنامههای «قشرینگر» هم مابهازاهایی داشته باشند، که البته در برنامههای سازمان ملل میتوان رگههایی از آن را مشاهده کرد. داعش از همه ابزارهای ممکن برای رسوخ در اذهان استفاده میبرد و بار دیگر ثابت شد که ابزارهای نوین اگر به درستی مورد بهرهبرداری قرار نگیرد، تا چه میزان میتواند، دردسرهای بزرگ ایجاد کند. اینکه برای دستگرمی و تمرین، بریدن سر حیوان تجویز شود دردآور است و باید به حال چنین کودکان بیخبر از همه جا افسوس خورد. کودکی که هم سن و سالش در گوشه دیگری از دنیا، آموزشهایی برای زندگی بهتر میبیند تا در دنیای مدرن امروز برای بشر مفید به فایده باشد و باز هم بهطور یقین هیچگاه آموزش کشتن انسان نخواهد دید که به قول سعدی: هر که در خُردیش ادب نکنند/ در بزرگی فلاح از او برخاست/ چوبتر را چنانچه خواهی پیچ/ نشود خشک، جز به آتش، راست