بنا به اذعان نهادهای بینالمللی ازجمله در تحقیقات بهعملآمده در چارچوب صندوق جمعیت مللمتحد، خانواده یکی از نخستین زمینههایی بوده است که دستخوش تغییرات و تحولات بنیادین درخصوص نقشپذیری برابر زنان و مردان و ایجاد زمینه برای توانمندسازی زنان شده است. گذار از جوامع پدرسالار و حرکت به سمت تحقق برابری جنسیتی در روابط و مناسبات میان اعضای خانواده، ازجمله نکات مثبت روند بینالمللی موجود درخصوص توانمندسازی زنان و تحقق برابری جنسیتی قلمداد میشود.
در چند دهه اخیر، در چارچوب نهادها و ساز و کارهای بینالمللی، موضوع برابری جنسیتی میان زنان و مردان آغاز شده و در دهه اخیر، با اقدام نهادهای بینالمللی در مفهومسازیهای گسترده، ازجمله نهادینهکردن مفهوم «توانمندسازی زنان» شاهد به اوج رسیدن این جریان هستیم. ترغیب و مشارکت مردان در امر توانمندسازی زنان، بیتردید، امری ضروری و لازم است، لیکن باید این توجه را داشت که این مشارکت و همکاری باید در راستای برداشتن تبعیضها و نابرابریهای غیرعادلانه باشد. بنابراين تنها زنان براي زنان نميتوانند كاري انجام دهند و اگر قرار است زني توانمند شود و از انواع آسيبها و خشونتها به دور باشد،علاوه بر توجه به آنها بايد مردان را نيز در فرآيند كاهش آسيبهاي گوناگون بر روي زنان، شركت داد، حتي اگر تنها با عدم تبعيض بين فرزند دختر و پسر در خانواده باشد.
پیمان ترغیب مردان، یک پیمان جهانی متشکل از 30 کشور است که هدف و برنامه اصلی آن، ترغیب مردان و پسران در تحقق شیوههای موثر کاهش نابرابریهای جنسیتی و ارتقای وضع سلامت و رفاه مردان، زنان و کودکان ازجمله مقابله با اشکال مختلف خشونت مبتنی بر جنسیت است. این پیمان متشکل از تعدادی از سازمانهای غیردولتی از کشورهای شمال (کشورهای توسعهیافته) و کشورهای جنوب (کشورهای درحال توسعه و کمترتوسعهیافته) است.
یکی از نکات حایزاهمیت درخصوص ارتقای مشارکت مردان و پسران در توانمندسازی زنان و دختران، ضرورت آموزش مردان و پسران است. بنا به اذعان صندوق جمعیت مللمتحد، درحال حاضر، پسران و مردان در تمامی محیطها و فضاهایی که حضور دارند از خانواده گرفته تا مدرسه، محیط کار، رسانه، فضای اجتماع و غیره، هنجارهای ناظر بر نابرابری مردان و زنان را یاد میگیرند و در اذهان همگان این هنجارها نهادینه شده است. تصورات ذهنی مردان از مردبودن و مردانگی باید دستخوش تغییر و تحول شود. از اینرو، باید آموزهها و کلیه عواملی که در شکلگیری و نهادینهشدن این هنجارها نقش داشتهاند نیز دستخوش تغییر و تحول شود. این تغییر و تحول در صورتی دارای آثار و کارآمدی خواهد بود که با مشارکت موثر و فعال خود مردان صورت پذیرد. بنا به اذعان نهادهای بینالمللی با اینکه بالغ بر 30سال از نهادینهکردن برابری جنسیتی و جلب مشارکت حداکثری مردان و پسران میگذرد، اما هنوز موفقیت و دستاورد قابل توجهی در این زمینه محقق نشده است؛ زیرا نیل به دستاوردهای مطلوب در این زمینه، مستلزم اتخاذ سیاستهای اقتصادی و اجتماعی، کمپینهای آموزشی، اصلاحات قانونگذاری و اتخاذ برنامههای اجرایی برای عملیکردن این سیاستها است؛ اموری که تاکنون آنچنان که شایسته است به ورطه عمل کشانده نشده است.
مردان و هنجارهای اجتماعی جنسیتی:
در هر جامعهای، سلسله هنجارهایی وجود دارد که رفتارها و عملکرد افراد را تحتتأثیر قرار میدهد. بسیاری از این هنجارها دارای جنبههای جنسیتی است و رفتارها و عملکردهای متفاوتی را در قبال مردان و زنان در زمینههای مختلف سبب میشود.
برخی از توصیهها به مردان و پسران در تحقق توانمندسازی زنان و دختران عبارتند از:
1- عدم ارتکاب و یا معاونت در ارتکاب و نیز عدم سکوت در قبال ارتکاب خشونت توسط مردان علیه زنان و حتی مردان دیگر
2- احترام و حمایت از دختران و زنان بهعنوان اعضای برابر جامعه در تمامی عرصههای زندگی
3- تقسیم وظایف برابر میان زنان و مردان در مراقبت و نگهداری از فرزندان و رفتار برابر با دختران و پسران
4- اتخاذ تصمیمات دوجانبه میان زوجین درخصوص مسائل و موضوعات جنسی و سلامت و بهداشت باروری
نکته حایزاهمیت درخصوص این توصیه که توسط صندوق جمعیتمللمتحد در راستای تحقق ترغیب و مشارکت مردان در توانمندسازی زنان ارایه شده است، این است که همواره در رویه نهادهای بینالمللی و ازجمله خود صندوق جمعیتمللمتحد، صحبت از استقلال کامل زنان در مسائل مربوط به سلامت و بهداشت باروری ازجمله فرزنددار شدن، تعداد فرزندان و فاصله میان فرزندان، به میان آمده است؛ درحالیکه در توصیههای اخیر صندوق جمعیتمللمتحد، اندکی رویههای افراطی و یکجانبهگرایانه سابق تعدیل شده است و در همه زمینهها ازجمله مسائل مربوط به سلامت و بهداشت باروری، از لزوم مشارکت برابر و توأمان زنان و مردان در خانواده، سخن به میان آورده شده است.
تغییر در هنجارهای جنسیتی:
از آنجاییکه هنجارهای اجتماعی تا اندازه زیادی منعکسکننده ساختارهای اجتماعی است؛ از اینرو، وقوع هرگونه تغییر و تحول در هنجارهای اجتماعی، مستلزم تغییر بنیادین در ساختارها و نهادهای اجتماعی است. البته این تغییرات نیز همیشه به آسانی صورت نمیپذیرد، زیرا بسیاری از افراد از ساختارهای موجود منتفع میشوند و ذینفع قلمداد میشوند و بنابراین در مقابل تغییر در ساختارها مقاومت میکنند.
یکی از ساختارهای اجتماعی نابرابری میان زنان و مردان در کشورهای مختلف حتی در کشورهای توسعهیافته، پرداخت دستمزد نابرابر به زنان و مردان در قبال کار برابر است. بهطور نمونه در گزارشات صندوق جمعیت مللمتحد، درسال 2008، زنان به میزان 17.5درصد کمتر از مردان، دستمزد دریافت میکنند. طبیعی است که مردان در قبال تغییر در چنین ساختارهای اجتماعی مبادرت به اتخاذ مواضع مخالف میکنند.
نگاهی بر وضع هنجارهای جنسیتی
در برخی کشورها:
درسال 2009 و 2010، یک «تحقیق بینالمللی در مورد مردان و برابری جنسیتی» توسط مرکز بینالمللی تحقیقات زنان، با همکاری صندوقجمعیتمللمتحد در کشورهای متعدد انجام گرفت. این تحقیق در مورد بالغ بر 20هزار مرد و زن در کشورهای بوسنی و هرزگوین، برزیل، شیلی، کرواسی، کنگو، هند، مالی، مکزیک و رواندا صورت گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بسیاری از هنجارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دارای جنبههای جنسیتی است. همچنین نتایج این تحقیقات نشان میدهد که مردان جوان و تحصیلکرده در مقایسه با مردان سالخوردهتر و تحصیلنکرده، بیشتر در رویکردها و رفتارهای خود به برابری جنسیتی پایبندی از خود نشان میدهند و به آن عمل میکنند.
رواندا: 62درصد از مردان 18 تا 24 ساله، نقش برابر در امور خانوادگی ایفا میکنند؛ درحالیکه در همین کشور، بالغ بر 48درصد از مردان 35 تا 49 ساله به نقش برابر مردان و زنان در خانواده باور دارند.
شیلی: بالغ بر 62درصد از مردان 18 تا 24 ساله در مقایسه با 51درصد از مردان 35 تا 49 ساله و 37درصد از مردان 50 تا 59 ساله به برابری جنسیتی اعتقاد دارند و به آن، لااقل در یکی از جنبههای خانوادگی و اجتماعی عمل میکنند.
کرواسی: مردان 18 تا 34 ساله، در مناسبات خود در خانواده و در اجتماع و در محیط کار، بیشترین تاثیرگذاری را در تحقق برابری جنسیتی در مقایسه با مردان سالخوردهتر داشتهاند.
در تمامی کشورهای مورد تحقیق، میزان ارتکاب اشکال مختلف خشونت توسط مردان جوانتر، به مراتب کمتر از ارتکاب خشونت توسط مردان سالخوردهتر بوده است.