در دوران سالمندي، زندگي فرد دستخوش تغييرات مبرهني ميشود که گاهی براي فرزندان وي تحمل اين دگرگونيها سخت و طاقتفرسا است. همين موضوع و برآوردهنشدن نيازها و مشكلاتي كه سالمندان بهواسطه تنها زندگيكردن متحمل ميشوند، گاه آنها را وادار میکند كه يكبار ديگر به ازدواج و يافتن شريك مناسبي براي پاياندادن به مشكلات زندگي در تنهايي بينديشند. اين درحالي است كه متاسفانه پذيرش ازدواج سالمندان در جامعه ما داراي پيچيدگيهاي خاص خود است و شايد به همين دليل هم باشد كه بهسختي از سوي اطرافيان پذيرفته ميشود.
داشتن همسر در دوران سالمندي، گام موثري در تقويت روحيه افراد کهنسال محسوب ميشود چراکه نيازهاي روحي افراد مانند دوستداشتهشدن، همدلي، حمايت و احساس نياز به صميميت را برطرف ميکند و زندگي سالم و پرنشاطي را براي سالمند رقم ميزند. بسياري مواقع بعد از سالها زندگي مشترک، يکي از زوجها فوت ميکند و زوج ديگر مجبور است سالهاي زيادي را تنها و بدون همدم سپري کند. در چنين شرايطي افسردگي و استرسهاي دوران سالمندي به سراغ سالمند ميآيد و در کنار مشکلات جسمي ناشي از کهولت سن، افسردگي و بيماريهاي روحي- رواني نيز سلامت او را تهديد ميکند.
در همين راستا خبرهاي خوبي از سوي كميته امداد بهگوش ميرسد. معاون حمایت و سلامت خانواده کمیته امداد امامخمینی(س) درخصوص طرح ازدواج مجدد زنان سرپرست تحتپوشش کمیته امداد اطلاع داده كه یکمیلیون نفر از مددجویان کمیته امداد را زنان سرپرست خانوار تشکیل میدهند که اکثر این افراد تنها و سالمند هستند؛ هرچند برخی از آنها نیز با فرزندان خود زندگی میکنند. البته باید درنظر داشت که موج جدید زنان سرپرست خانوار غالبا کمتر از
50 سال سن دارند. این زنان با این شرایط سنی احساس بلاتکلیفی میکردند و تجربه نشان داده است که مسیر توانمندسازی آنها از راه ازدواج، بهتر میسر میشود؛ از اینرو کمیته امداد برای ازدواج این افراد واردعمل شد. بدیهی است نقش کمیته امداد در این میان، نقش حمایتگرانه، مشاورهای، تسهیلگر و بدون ورود مستقیم به موضوع و جزییات مترتب بر آن است.
بنا بر مقالات پژوهشگران مبنیبر کندبودن ازدواج زنان سرپرست خانوار و ضرورت ازدواج برای این افراد، کمیته امداد امام(س) به این نتیجه رسید که میبایست افزایش جمعیت زنان سرپرست خانوار، با یک اقدام هدفمند و برنامهریزیشده با روند کاهشی مواجه شود تا توازن و تعادل لازم در این بخش پدیدار شود.
البته بايد توجه داشت كه تبلیغات و اقدامات کمیته امداد برای ازدواج مجدد، صرفا معطوف به زنان سرپرست خانواده است و نه مردان. طرح ازدواج مجدد زنان سرپرست تحتپوشش کمیتهامداد از 2سال پیش آغاز شده و تاکنون 5 هزار زن سرپرست خانوار موفق به ازدواج مجدد شدهاند.
اما مشكلات پيشروي كميته امداد چه بوده است كه طي دوسال فقط توانسته 5 هزار نفر از يك ميليون نفر آماري كه دارد را ترغيب به ازدواج كرده و به سرانجام برساند؟ عواملي كه دستاندركاران كميته امداد اعلام ميكنند، عبارت است از مقاومت و نارضایتی فرزندان، تعیینتکلیفنشدن ازدواج قبلی، بیماری این افراد، عدمامکان ارتباط تعاملی مطلوب در جامعه بهمنظور شناساندن و ارایه نقطهنظرات بهطرف مقابل، عدمشناخت از طرف مقابل، ترس از شکست در ازدواج بهدلیل مشکلات ازدواجاول، نداشتن توان اقتصادی و عدم آمادگی خانواده این افراد.
اما كميته امداد كارهاي خوبي انجام داده و بسته تشويقي خوبي را در اختيار افراد گذاشته، ازقبيل: اگر یک زن سرپرست خانوار ازدواج کند، نباید خدمات کمیته امداد برای او قطع شود. همچنین اگر همسر آینده این زنان فرد بیکاری بود، میتواند از وام اشتغال کمیته امداد استفاده کند. فرزندان فعلی زن سرپرست خانواری که ازدواج کرده است، همچنان تحتپوشش کمیته امداد قرار خواهند داشت، کمیته امداد مشاوره و آموزشهای لازم را ميدهد تا ترس از شکست بهحداقل برسد. حمایت اقتصادی و اختصاص مبلغی بابت کمکهزینه خرید جهیزیه انجام ميشود و... علت شكست يا عدمموفقيت يا موفقيت اندك اين طرح اما چه ميتواند باشد؟ پاسخ آسان است؛ مردان و زنان بسیاری هستند که بهدلیل فوت یا طلاق قصد ازدواج مجدد دارند، اما مشکل در مدل ارتباط و شناسایی این افراد است؛ اینکه این افراد چگونه بتوانند یکدیگر را پیدا کنند، مهم است.
مشكل اينجاست كه كميته امداد اعتقاد دارد، راهاندازی یکسایت با توجه به شرایط خاص این افراد راهحل مناسبی نيست و بايد از راههاي سنتي و كدخدامنشانه و محلهمحوري بهدنبال معارفه و آشنايي اين افراد بود. اما آيا شرايط موجود ميتواند اين امكان را مهيا كند؟ به نظر نوعي مشاركتطلبي اجتماعي و فرهنگسازي بايد در دستوركار قرار گيرد. اما در پاسخ به اين سوال كه آيا روشسنتي يا مدرن راهحل موضوع است؟ جا دارد كه پژوهشهايي انجام گيرد. اما گويا نهادهاي مرتبط با امور زنان در اينجا حاضر نيستند و كميته امداد دارد بار قضيه را تنهايي بهدوش ميكشد!