آرمین منتظری روزنامهنگار
قضایای مربوط به مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا و همچنین مسأله تهدید کنگره آمریکا برای وضع تحریمهای جدید علیه ایران، طی روزهای اخیر بازیگر سومی نیز به خود دیده است. این بازیگر سوم کسی نیست جز بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی. این روزها رئیسجمهوریخواه کنگره آمریکا از او دعوت کرده است تا برای سخنرانی به کنگره برود. ماجرای مذاکرات هستهای و طرفین درگیر در آن به گونهای شکل گرفته است که گویا امتحانی در میان است و هیچکدام از طرفین ماجرا نمیدانند که دیگری چه پاسخی بر روی برگه امتحانی نوشته است. به دیگر سخن مذاکرات هستهای مملو از گرههای پیدرپی است و توافق نهایی تنها در صورتی رخ خواهد داد که همه این گرهها بازشوند و در این مسیر مذاکرهکنندگان مجبوراند در کار گرهگشایی ماهرانه عمل کنند.
مارک کرک، و رابرت منندز، از سناتورهای کنگره آمریکا رهبری گروهی از سناتورها را برعهده گرفتهاند که گویا از نظرات بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، درخصوص چگونگی مواجهه با ایران پیروی میکنند و به تبع خواهان اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران هستند. در آن سو، باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا اعلام کرده است هرگونه تحریم جدیدی علیه ایران را که از سوی کنگره به روی میزش بیاید، وتو خواهد کرد. اما جان بوهنر، رئیس جمهوریخواه کنگره آمریکا، کاخ سفید را دور زده و از نتانیاهو دعوت کرده است تا برای سخنرانی برای لابی که حامی طرح تحریم ایران هستند، در کنگره حضور یابد. بوهنر امیدوار است تا سخنان نتانیاهو، بتواند برخی از اعضای مردد کنگره را به رأی دادن به این طرح ترغیب کند و تا این طرح 67 رای بدست آورده و بتواند وتو اوباما را دور بزند.
نکته اما اینجا است که نتانیاهو خود نیز در داخل با مشکلات و اختلاف نظرهای فراوانی روبهرو است. برخی از اخباری که از درون دستگاه حاکمه تلآویو به بیرون درز کرده نشان میدهد که اختلافات میان رئیس دستگاه جاسوسی اسرائیل، موساد و بنیامین نتانیاهو، درخصوص برنامه هستهای ایران، بسیار بیشتر از آن است که تصور میشود. جان کری، وزیر امورخارجه آمریکا نیز 4 روز قبل در سخنانی بهطور تلویحی به این اختلاف نظر اشاره کرده و گفت: «یکی از کارکنان ارشد دستگاه اطلاعاتی اسراییل در دیداری با هیأتی از کنگره آمریکا صراحتا گفته است که تصویب تحریمهای جدید علیه ایران به معنای انداختن یک نارنجک بر سر میز مذاکرات است.» البته رئیس دستگاه موساد، پس از دیدار با نتانیاهو، در سخنانی که یک روز پس از سخنان جان کری ایراد شد در بیانیهای عجیب اعلام کرد که او کاملا از تصویب تحریمهای جدید علیه ایران حمایت میکند و آنچه با عنوان «انداختن نارنجک بر روی میز مذاکرات» بیان شده است، نه به معنای بر هم زدن مذاکرات که به معنای ایجاد شوک به مذاکرات برای بهبود وضع مذاکرات در مسیر رسیدن به اهداف غرب است. پس از این سخنان بود که مقامات اسراییلی به سرعت در رسانهها حاضر شدند و همگی به شکلی هماهنگ شروع به تکذیب اظهارات جان کری کردند.
امیدواری کاخ سفید
اما این تکذیبها و به اصطلاح شفافسازیها، کمک چندانی به پاک کردن این واقعیت که شکافی در کابینه اسراییل بر سر ایران وجود دارد، نکرد. این شکاف تنها به کابینه مربوط نمیشود. بلکه میان فرماندهان نظامی و اطلاعاتی و همچنین چهرههای سیاسی اسراییل بهوضوح میتوان این اختلافات را مشاهده کرد. نتانیاهو و متحدانش در سنای آمریکا به خوبی میدانند که وضع تحریمهای جدید علیه ایران، که کاملا در تضاد با موافقتنامه ژنو است، به جای آنکه ایران را وادار به سازش کند، میتواند میز مذاکره را به هم بزند. کما اینکه مرضیه افخم، سخنگوی وزارت خارجه صراحتا اعلام کرده است که وضع هرگونه تحریم جدیدی علیه ایران به معنای متوقف شدن مذاکرات است. اما این عده از سیاستمداران اسراییلی و آمریکا بر این عقیده هستند که باز هم باید به قوای نظامی و تهدید حمله اسراییل رجوع کرد تا ایران وادار به سازش شود. برخی از تحلیلگران بر این عقیدهاند که حتی حمله هلیکوپتر اسراییلی به خودرو حامل فرماندهان ارشد نظامی حزبالله لبنان و سپاه پاسداران، نشانهای از قصد اسراییل برای بر هم زدن روند مذاکرات بوده است. واشنگتن نیز از این اقدامات اسراییل نگران است. شاید به همین دلیل باشد که کاخ سفید از سفر نتانیاهو به آمریکا و شرکت در جلسه کنگره استقبال نکرده است و حتی سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا اعلام کرده است که اوباما در سفر نتانیاهو به واشنگتن با وی دیداری نخواهد داشت.
البته کاخ سفید روی اختلافات درونی اسراییل درخصوص ایران حساب باز کرده است تا به مخالفانش در کنگره و سنا ثابت کند که هرگونه توافقی با ایران به هیچ وجه به معنای خیانت به اتحاد میان واشنگتن و تلآویو نیست.
ابهام در تهران
در تهران نیز البته توافق هستهای با غرب مخالفانی دارد. اگرچه مخالفان در تهران از خاستگاه دیگری و با ایدهها و عقاید کاملا متفاوتی ابراز مخالفت میکنند. آنها معتقدند که دولت آمریکا در مذاکرات قابل اعتماد نیست و درنهایت منافع اسراییل را ارجح بر توافق هستهای میداند. نکته دیگر در این میان بحث تحریمها و عدم تمایل آمریکا به برداشتن کاکل آنها است. درواقع تصمیمگیران در ایران با سوالاتی مواجه هستند؛ آیا اساسا میتواند در چارچوب مذاکرات فعلی به آمریکا اعتماد کرد؟ آیا با علم به اینکه تحریمها بهشکل تدریجی برداشته خواهد شد و در نتیجه اقتصاد کشور به شکل تدریجی و نه به یکباره، به حال طبیعی بازخواهد گشت، باز هم باید چنین توافقی را پذیرفت؟ آیا کنگره آمریکا خواهد توانست که لایحه تحریمهای جدید را به شکلی تصویب کند که اوباما هم نتواند آن را وتو کند؟ اگر چنین شد چه بایدکرد؟ اینها سوالات و ابهاماتی هستند که طرف ایرانی با آن مواجه است. در این سو اما روسیه سرخوش و شادان به دنبال ایفای نقشی است که همواره از مسکو دیدهایم؛ در ظاهر و در سطح دیپلماتیک نسبت به توافق تمایل نشان میدهد و در خفا و به شکل پنهانی تمام تلاش خود را برای تضعیف مذاکرات به کار میگیرد. پس از سفر هفته گذشته وزیر دفاع روسیه به ایران، دو کشور توافق کردند تا اقداماتی را برای حل اختلافات درخصوص تحویل سپر دفاع موشکی اس 300 به ایران انجام دهند. ایران شکایتش را علیه شرکت روسی سازنده اس 300 پس گرفته است و روسیه نیز اقداماتی را برای ارتقاي سپر دفاع موشکی ایران انجام خواهد داد. روسیه به خوبی میداند که چه توافقی میان ایران صورت بگیرد و چه نگیرد، ایران به ارتقاي توان دفاع موشکی نیاز دارد. روسیه همچنین کاملا آگاه است که بالا رفتن توان ایران در دفاع از آسمانش، هرگونه اقدامی نظامی علیه ایران را با دشواری و پیچیدگی روبهرو خواهد کرد و به این ترتیب گزینههای نظامی اوباما علیه ایران از روی میز برداشته خواهد شد. وقتی هم که اوباما گزینه نظامی روی میز نداشته باشد، صدای طیف مخالفانش در واشنگتن شدیدتر خواهد شد. بنابراین روسیه با این اقدامات به شکلی ماهرانه و پنهانی در روند مذاکرات و فضای سیاسی آن گره ایجاد میکند.