یحیی تدین کارتونیست
هیچ خندهای خودبهخود شکل نمیگیرد، بلکه در ابتدا کنشی اتفاق میافتد که میتواند به اشکال مختلف رخ دهد. خواه بهصورت کلام یا گفتوگو، خواه بازی (نمایش)، خواه تصویر(کارتون یا کاریکاتور) و در ادامه بهصورت نمایشهای خیابانی (کارناوال) در شکل کلام و گفتوگو علاوه بر «جوک» گفتن مقوله ادبیات نیز قرار میگیرد. بهطور مثال در قسمتهایی از نمایشنامههای «شکسپیر»، یا رمانهای «صادق هدایت» وقایعی رخ میدهد که باعث خنده خواننده میشود. در شکل نمایش و سینما، کمدینها نقش اصلی را بازی میکنند و در کارتونها، این قلم طراح است که حرف آخر را میزند اما در کارناوالها پدیدهای اجتماعی رخ میدهد که همراه با موسیقی و آواز دستهجمعی و رقصندگانی که با ماسکهای گوناگون صورتهای خود را میپوشانند، در قدم اول هدفی جز شاد کردن مردم را ندارند. مراسمی که همراه با شادی و پایکوبی پیامی نیز منتقل میکند: «در زمان برگزاری کارناوالها، نظام سلطه و سلسله مراتبی، از نظرها مخفی میشوند» بر این اساس جای تعجب نیست اگر علیرغم سابقه تاریخی هزاران ساله، برگزاری کارناوالها در نظامهای دیکتاتوری با ممانعت روبهرو میشود. منطق حاکم بر کاروانهای شادی، همان منطقی است که در کارتونها نیز به اجرا در میآید. مهمترین ویژگی آن وارونگی وقایع یا حقایق است، جایی که در آن ابله پادشاه و پادشاه نقش ابله را بازی کرده و نهایتا دنیایی وارونه را بنا میکنند. بر این اساس خنده کارناوالی از یکطرف شادیبخش و از سویی دیگر ویرانگر شرایطی است که هیچگونه تغییری را برنمیتابد. به چند نمونه از تصاویر کارناوالی توجه فرمایید.