متين مسلم کارشناس روابط بینالملل
برخورد با گروههاي تروريستي خاورميانه، ظاهرا همه را دچار يك اشتباه محاسباتي بزرگ كرده است. «آنها را ميتوان در خانههاي خودشان خورد و نابود كرد!».
داعش ما را نگران ميكند و حق هم داريم نگران باشيم اما چرا تصور ميكنيم با سركوب در عراق يا سوريه، قادر به نابودي آن خواهيم بود؟ اين آرزوي خوبي است، همانگونه كه چنين آرزویي را در افغانستان براي طالبان و القاعده داشتيم .اما اكنون وحشت زده ميبينيم رهبران القاعده و طالبان تقاضاي ميزباني داعش در افغانستان و شمال پاكستان را ميكنند. در حالي كه خوشبينانه و شوربختانه فكر ميكرديم كار آنها تمام و نابود شدهاند. اتفاقا جنبه آزاردهنده مبارزه با تروريسم، نه كميت مبارزه نظامي، كه بيشتر به كيفيت محاسبات امنيتي مقابله باآن مربوط ميشود. آنگاه كه به اشتباه فكر كرده و ميكنيم تروريسم قابليت خود را از سرزميني كه در آن حضور دارد ميگيرد نه از باورهايش، پس ميتوان در همان جغرافياي عمل نابودشان كرد! اگر از اين جنبه به موضوع مينگريستيم، بيشك پاسخ بسياري از سوالات و چرایي ناكامي مقابله با تروريسم در خاورميانه را پيدا ميكرديم. جورج بوش و توني بلر بايد روزي پاسخگوي انجام محاسبات غلط خود در آنچه مبارزه با تروريسم خواندند و سر جان چليكوت در گزارش جامعسال گذشته خود به مجلس عوام بريتانيا ثابت كرد اين دو دروغ گفتهاند، باشند.
مشكل كجاست؟ چرا اكنون كه تروريسم را در خيابانها، محل كار و حياط خلوت خانههايمان تجربه ميكنيم، غافلگير شده و احساس يأس امنيتي ميكنيم؟ به باورمن مهمترين علت به همان ارزيابي غلط «مبارزه با تروريسم بر مبناي مرزهاي جغرافيايي» مربوط ميشود كه موجب شده رسم هندسي ناموزون و تماما اشتباهي در برابر ما قرار گيرد. اگر القاعده و طالبان در افغانستان نابود يا محدود شدند، پس سادهانگارانه باور و قبول كردهايم داعش در عراق وجبهه النصر در سوريه نابود و يا محدود خواهند شد!
روز گذشته يك مقام امنيتي سطح بالا كه پاره منابع خبري غربي او را معاون ژنرال رضوان اختر رئيس سازمان امنيت نظامي پاكستان(آي – اس – آي) معرفي كردهاند، گفته است گزارشهايي از حضور نيروهاي داعش در مناطق قبايلي افغانستان و در مرزهاي مشترك با پاكستان در يافت كرده. شبكه العربيه نيز تأييد كرده در مناطق قبايلي، حداقل 8 گروه وابسته به طالبان با هماهنگي گروهي موسوم به «تحريك خلافت» با ابوبكر بغدادي بيعت و پرچم داعش را در مناطق تحت نفوذ خود برافراشتهاند. اکثر رهبران اين گروهها از سرکردگان سابق طالبان هستند که قبلا هم به صورت فردی با داعش بیعت کرده بودند، ولی این نخستینبار است که یک فرماندهی مرکزی به رهبري فردي به نام «سعيد خان» آنان را گرد هم جمع کرده است.
اما اين تمامي مشكلي نيست كه غرب آسيا تا حوزه آتلاتينك را زير پوشش خود قرار داده. اكنون سراسر اروپا را وحشت بازگشت تروريستهاي آموزش ديده در عراق و سوريه فرا گرفته است. منابع امنيتي اروپا تعداد اين افراد را كه ظاهرا بين 18 تا 25 ساله هستند 13 تا 15 هزاربرآورد كردهاند كه اكثر آنها از طريق اردن و تركيه به داعش پيوستهاند. اما در اثباتيترين حالت، در فرداي سركوب داعش در عراق يا سوريه، آيا آنها به خانههاي خود بازخواهند گشت؟ چرا فكر ميكنيم تروريستها پس ازسركوب و بيپناهي به كشورهايشان بازخواهند گشت؟ آن هم زماني كه اولا بسياري از آنها شناسايي شدهاند ثانيا، پناهگاههاي مطمئني هم به نام افغانستان و پاكستان و نيز حامياني چون - آي اسآي - و اعراب محافظه كاردر اختيار دارند. نقطه خطر همين جاست. اين جوانان خشن و متعهد به ترويج و اعمال تروريسم شايد كه نه، حتما، تمايلي به بازگشت بيمسأله به خانههايشان نشان نخواهند داد مگر براي انجام عمليات تروريستي شبيه اتفاقات چند روز گذشته در بروكسل و پاريس. اينكه پرچم داعش در مناطق قبايلي وزيرستان شمالي و جنوب و شرق افغانستان برافراشته ميشود اتفاقي نيست كه بتوان بهسادگي از كنار آن عبور كرد. داعش اگر در عراق يا در سوريه شكست بخورد كه خواهد خورد(مانند القاعده)به هيچ وجه اين به معناي نابودي آن نخواهد بود. اين سازمان تروريستي ظاهرا به صورتي ژلهاي كاملا قادر است تشكيلات خود را به افغانستان و پاكستان انتقال داده وآن را بازسازي كند، يعني همين اتفاقي كه الان كمكم شاهد آن هستيم. اين همان نقطه اصلي اشتباه در محاسبات امنيتي منطقه است كه فكر ميكنيم در جغرافياي عراق و سوريه ميتوان داعش و تروريسم را نابود كرد. نبرد با تروريسم تازه شروع شده است. تروريستهايي كه به راحتي به عراق و سوريه آمدهاند، به همان راحتي به افغانستان و پاكستان كوچ خواهند كرد. فكر آن زمان را كردهايم؟