شهروند| سیگنالهای گوشی تلفن همراه، سرباز جوان را از دست گروگانگیران 200 میلیونی نجات داد. سرباز جوان که در چنگال گروگانگیران گرفتار شده بود بعد از عملیات پلیسی به آغوش خانوادهاش بازگشت.
ساعت 4 بعد از ظهر 23 دي ماه بود كه مردي هراسان وارد كلانتري 12 نسیم شهر بهارستان در غرب استان تهران شد. مرد مضطرب در برابر ماموران كلانتري پرده از یک آدمربایی برداشت.
مرد ميانسال به ماموران گفت: «اميد پسرم سرباز است و هر روز صبح ساعت چهار بامداد براي رفتن به پادگان از منزل خارج ميشد. شب قبل در خانه يكي از بستگانمان بود و ما فكر ميكرديم صبح زود از آنجا به پادگان رفته است. همه چيز عادي بود. تا اينكه حدود ساعت 9:30 صبح يك پيامك از پسرم دریافت کردم. وقتي متن پيامك را خواندم شوكه شدم. پسرم نوشته بود: «من را سوار ماشين كردهاند و الان هم نميدانم كجا هستم.»
شمارهاش را گرفتم اما از پشت خط صداي مرد خشنی را شنيدم كه گفت: «اگر مي خواهي يك بار ديگر پسرت را زنده ببيني بايد 200 ميليون تومان پول نقد بدهي و اگر پاي پليس به ماجرا باز شود ديگر فرزندت را نخواهي دید.»
با ثبت اظهارات پدر اميد پروندهاي در اينخصوص تشكيل و تيم ويژهاي از كارآگاهان اداره آگاهي مأموريت پيدا كردند كه گروگانگيران را شناسایی کنند.
سرهنگ کامران تقيبيگي، معاون هماهنگکننده غرب استان تهران، در اينباره گفت: «كارآگاهان با توجه به حساسيت موضوع پرونده را به صورت ويژه در دستور كار خود قرار دادند. براي به دست آوردن سرنخي از ماجرا تحقيقات گسترده خود را آغاز كردند. اولين فرضيه آدمربايي اين بود كه اميد قرباني انتقام جويي شخصي شده است به همين منظور كارآگاهان به پرسوجو از اعضاي خانواده اميد پرداختند. اما تحقيقات تكميلي حاكي از آن بود كه نه اميد و نه هيچ كدام از اعضاي خانوادهاش با فرد يا افرادي اختلافي ندارند. از طرفي خانواده اميد از وضعيت مالي خوبي نيز برخوردار نبودند.»
معاون هماهنگکننده غرب استان تهران گفت: «تحقيقات اوليه كارآگاهان به بنبست رسيده بود اما اين موضوع باعث نشد ماموران دست از كار بكشند. به همين خاطر دور جديدي از تحقيقات آغاز شد و ماموران توانستند با رديابي خط تلفن اميد به سرنخ تازهاي دست پيدا كنند. سيگنالهايي كه از خط تلفن همراه اميد به دست آمده بود، نشان ميداد آدمربايان پسر جوان را درمنطقه كهريزك اسلامشهر نگه داشتهاند. با به دست آمدن اين اطلاعات دو گروه از ماموران پليس آگاهي شهرستان بهارستان با همکاري يک گروه از ماموران يگان امداد شهرستان اسلامشهر پس از ساعتها جستوجو توانستند محل گروگانگيري را شناسايي و محاصره كنند.»
پس از شناسايي مخفيگاه آدمربايان بلافاصله تيم رهايي گروگان پليس آگاهي غرب استان تهران مكان موردنظر را بهطور نامحسوس تحتنظر قرار دادند. ماموران در يك عمليات غافلگيرانه وارد مخفيگاه آدمربايان شدند اما مردان تبهکار كه از ماجرا با خبر شدند به همراه گروگان از محل متواري شده بودند.
با فرار آدمربايان و با توجه به اينكه نقشه پليس لو رفته بود و تبهكاران متوجه شدند پاي پليس به ميان كشيده شده دور جديدي از تحقيقات آغاز شد تا اينكه آدمربايان كه نقشهشان را شكستهخورده ديدند پسر جوان را در نزديکي شهرک واوان اسلامشهر رها كردند و پا به فرار گذاشتند.
با حضور پليس در صحنه حادثه اميد از دست آدمربايان آزاد شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت. اما تلاش پليس براي دستگيري آدمربايان فراري همچنان ادامه دارد.
اميد كه حالا از چنگال آدم ربايان نجات يافته است و دوباره به آغوش خانوادهاش بازگشته درباره روز حادثه و چگونگي ربوده شدنش گفت: «شب قبل از حادثه به خانه يكي از بستگانم رفتم. ساعت 30: 04 صبح بود از خانه خارج شدم. خيابان خيلي خلوت بود و هيچ خودرويي تردد نميكرد. به همين خاطر با پاي پياده در كنار خيابان به راه افتادم تا اگر يك خودرو عبور كرد سوار شوم. همانطور درحال پيادهروي بودم كه از دور صداي يك خودرو را شنيدم؛ در كنار خيابان ايستادم و براي خودرو دست تكان دادم. يك پرايد سفيد رنگ بود كه دو سرنشين 30الي 35ساله داشت. اصلا فكرش را هم نمي كردم آنها قصد ربودن من را داشته باشند اما وقتي مقداري از مسير را طي كرديم ناگهان يكي از آن دو مرد با چاقويي كه در دست داشت به من حمله كرد. خيلي ترسيده بودم. تمام تلاشم را كردم تا بتوانم خودم را از دست آنها نجات دهم اما مرد چاقو به دست چندين ضربه به من زد كه گيج شدم. تنها كاري كه از دستم بر آمد اين بودكه با تلفن همراهم يك پيامك به پدرم بدهم و از او درخواست كمك كنم.»
وي در ادامه گفت: «آنها چشمانم را بستند و پس از چند ساعت من را به يك سوله بردند با پدرم تماس گرفتند و در ازای آزادی من درخواست پول کردند اما سرعت عمل پليس باعث شد گروگانگیران من را در نزديكي شهرك واوان از خودرو پياده كرده و پا به فرار بگذارند.» با ادعاهای پسر جوان تحقیقات برای دستگیری مردان آدمربا ادامه دارد.