شهروند| نوید دهقان امروز ازجمله نوازندگان و آهنگسازان شناختهشده موسیقی ایرانی است. او که سابقه همکاریهای متعدد با مرحوم پرویز مشکاتیان را در کارنامه دارد ازسال 1384 گروه موسیقی قمر را تأسیس کرد و از آنسال تاکنون با این گروه که متشکل از نوازندگان جوان است کنسرتها و آلبومهای فراوانی را وارد بازار موسیقی کرده است. او در کارنامه کاری خود تجربه همکاری با گروههای عارف، وزیری داود آزاد و ... دارد. جدیدترین اجرای نوید دهقان در همراهی با برخی از اعضای گروه قمر با عنوان « نغمهای در هیچگاه» كه بر گرفته از یکی از اشعار ه.الف. سایه است 5 و 6 بهمن ماه در فرهنگسرای نیاوران به روی صحنه میرود. آثاری که در این کنسرت اجرا میشود بیشتر بر پایه بداههنوازی است. از نکات قابل توجه کنسرت پیشرو سازبندی خلوتی است که نغمهای در هیچگاه در مقایسه با سایر اجراهای نوید دهقان و گروه قمر دارد. در ادامه گفتوگوی کوتاه «شهروند» با نوید دهقان را که به بهانه اجرای پیش رو انجام گرفته بخوانید:
- آقای دهقان! کنسرت شما با جمعی از نوازندگان گروه قمر که بناست در فرهنگسرای نیاوران به روی صحنه برود در مقایسه با کارهای قبلی ما سازبندی خلوتتری دارد. چرا تصمیم به اجرایی متفاوت گرفتید؟
کارهایی که پیش از این ارایه دادهام با «گروه قمر» به روی صحنه رفته است. اعضای این گروه ارکستري12 نفره را تشکیل میدهند و کارهای قبلی ما همواره در چهارچوب مشخصی اجرا میشده. بنابراین هیچ وقت این فرصت و مجال به وجود نیامده که ما بتوانیم رهاتر و آزادتر ساز بزنیم.
- در این اجرا کدامیک از نوازندگان گروه با شما همراهی میکنند؟ کمی هم درباره رپرتواری که قصد اجرایش را دارید صحبت کنید.
در این کنسرت بهزاد رواقی(نوازنده تار)، فرهاد صفری(تنبک) نوید دهقان(کمانچه) و امیر تفتی(خواننده) حضور خواهند داشت. «نغمهای در هیچگاه» در مایههای نوا و آواز دشتی اجرا میشود. اساسا کنسرت پیشروی بر پایه بداههنوازی و خلاقیت نوازندهها روی صحنه خواهد بود. در این برنامه دو تا سه تصنیف هم اجرا میشود. بقیه اجرا که شامل ساز و آواز و تکنوازی است با توجه به ساختار كلي كنسرت و تقابل احساسي هنرمندان و مخاطبان برنامه در لحظه و روي صحنه شكل خواهد گرفت.
- شرایط امروز موسیقی ایرانی به صورتی است که تعریف دقیق و مدونی درباره بداهه، بداههنوازی و بداههخوانی وجود ندارد. با این توضیح گونهای از بداهه که قصد اجرایش را در کنسرت «نغمهای در هیچگاه» دارید به کدامیک از تعاریف بداهه در موسیقی ایرانی نزدیک است؟
نگاه من به بداهه مصادف با «خلق» آنی و لحظهای نیست بر عکس معتقدم بداهه «تدوین» آني و لحظهاي تمام ذهنیات گذشته نوازنده است. بهتر است دراینباره مثالی بیاورم. فرد ادیبی که سالهاست شعر خوانده و با ادبیات کلاسیک و نو ایرانی همنشینی داشته طبیعتا هنگامي كه ميخواهد در جمعی پیرامون موضوعی صحبت کند از دریافتها و آموختههای گذشته خود برای حرف تازهای که میزند استفاده خواهد کرد. در بداههنوازی نوازنده مثل سخنوری است که ردیف میداند، خیلی از شیوهها را آزموده و مورد مطالعه قرار داده و ظرف وجودش را از نغمه و احساس لبريز كرده،حالا در لحظه آن داشتهها را تدوین میکند، كه البته ممكن است تركيبات تازه اي هم اتفاق بيفتد.
- وقتی از اجرای بداهه در موسیقی ایرانی صحبت میکنید زمان و قدمت همنشینی و همکاری معنای ویژهای پیدا میکند. به عبارت دیگر رسیدن به یک بیان مشترک یا متشابه میتواند فضاسازیهای موجود در بداهه را تسهیل ببخشد. بنابراین پرسش بعدی من این است که شما و اعضای گروه برای کنسرت پیشرو فرصت چنین همنشینی را داشتهاید؟
من و آقای رواقی(نوازنده تار در گروه قمر و کنسرت پیشرو) از روز اولی که گروه قمر تشکیل شده( حدود 8 سالی از این اتفاق میگذرد) در کنار هم نشستهایم، ساز زدیم و کنسرتهای متعددی را برگزار کردهایم. بنابراین همنشینی ما منجر به رسیدن به درک متقابل شد و اتفاقا به همان سبب تصمیم گرفتیم چنین کاری را انجام دهیم.
- به نظر شما فعالیت بهعنوان یک سرپرست فعال و پرکار میتواند نوازندهای چون شما را از نوازنده بودن جدا یا حداقل دور کند؟ منظورم نوازندهای است که بیان شخصی خودش را دارد و مجبور نیست همیشه آنچه برایش نوشته شده را بنوازد؟
قطعا این خود یک مانع جدی است. بخشی از منِ نوید دهقان بهعنوان یک سرپرست گروه و یک آهنگساز شناخته شده و تا امروز روی این وجه از موسیقی من مانور داده شده است. در حالي كه من بهعنوان نوازنده كمانچه هم هميشه ذهنيات خاص خودم را داشتهام چنانچه زماني كه نوزده سال داشتم آلبوم تكنوازي كمانچه بهنام خاموشانه را با همراهي تنبك نواز برجستهاي چون جمشيد محبي منتشر كردهام و امروز هم حرفهاي تازهتري در كمانچه نوازيام دارم كه پیش از اینها موقعیتش فراهم نشد تا ظهور و بروز پیدا کند. همانطور که میدانید تشکیل یک گروه موسیقی از هیچ و آن گروه را 8سال نگه داشتن و کنسرت برگزار کردن و سعی برای ماندن در یک سطح قابل قبول (و مورد تأیید فرهیختگان و منتقدان موسیقی) کار سادهای نیست و تمام حواس و توانت را ميگيرد. قمر نهال نازكآرايي بود كه براي تناور شدنش در فضايي كه به قول اخوان يك جوانه ارجمند از هيچ جايي راست نتواند، بايد روز و شب و با تمام نيروي جان پاسبانياش ميكرديم. همین موضوع باعث شد من نتوانم به دغدغههاي شخصيام در كمانچه نوازي بپردازم. حالا كه احساس ميكنم قمر را به وادي ايمن رساندهام، ميتوانم كمي آزادانهتر به آنچه در نوازندگي ميخواهم فكر كنم.
- پس اجراهایی از این دست میتواند فرصت را برای تدوین آموختههای نوازنده فراهم کند؟
بله. در چنین اجرایی دست من بازتر است و میدانم دو ساعت فضا دارم که بخش زیادی از آن متعلق به خود من است. میخواهم از این فضا برای تدوین آموختهها و داشتههای موجود در ذهنم استفاده کنم. نکته مهم دیگری که مرا به سمت چنین اجرایی سوق میدهد آن است که بهزاد رواقی یکی از بهترین تارنوازان ایران است. من این افتخار را پیدا کردهام با چنین نوازندهای روی صحنه بروم.
- امروز خیلیها ادعای بهترین بودند. اما چون این سخن را از زبان شما که سالهاست با آقای رواقی همکاری کردهاید میشنوم، بگویید چرا او را یکی از بهترینها میدانید؟ اساسا چطور میشود از صفتی چونترین استفاده کنید؟
خیلی از مواقع توانایی افراد به تنهایی برای مطرحشدنشان کافی نیست. بسیاری از مسائل حاشیهای و جانبی وجود دارد که باعث مطرح شدن یا مطرح نشدن نوازنده میشود. بهزاد رواقی به لحاظ تکنیکی و همچنین از نظر سرعت نوازندگی در بالاترین سطح قرار دارد. به گمان من، سرعت و تکنیک او با بسیاری از نوازندگان مطرح تار هم قابل قیاس نیست. از سوی دیگر تسلط او به سبکها و مکاتب مختلف نوازندگی باعث شده ساز رواقی در عین تکنیک حال بسیار خوبی داشته باشد. نکته دیگری که در موسیقی ایرانی و خاصه تکنوازی موسیقی ایرانی حایز اهمیت است آنکه قدرت جملهپردازی مبتنی بر ردیف موسیقی ایرانی که در بسیاری از نوازندهها به سختی قابل رؤیت است در بهزاد رواقی به صورت برجستهای وجود دارد. امیدوارم در کنار تبحر امیر تفتی در آواز خواندن این کار منجر به نتیجه خوبی شود و شنونده خاص موسیقی ایرانی بتواند از آن اجرا لذت ببرد.
بگذارید درباره خواننده این اجرا آقای تفتی هم سوالی مطرح کنم. شما در گروه قمر با خوانندگانی همچون حمیدرضا نوربخش و سالار عقیلی بارها به روی صحنه رفتهاید. اینکه در این اجرا امیر تفتی شما را همراهی میکند به اقتضای رپرتوار است یا برخی معذوریتها باعث این اتفاق شد؟
به نظر من حال و هوای آن هنرمند در بیشتر برنامههایی که اجرا میشود ازجمله نکاتی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. «نغمهای در هیچگاه» پروژهای رهاتر و آزادتر از آنچه تا پیش از این گروه قمر اجرا کرده است و ما هم براساس حال و آن افراد تصمیم به اجرایش گرفتهایم. از سوی دیگر لازم است به این نکته هم اشاره کنم که آشنایی من با امیر تفتی به سیزدهسال پیش باز میگردد. من در منزل استاد پرویز مشکاتیان با آقای تفتی آشنا شدم و ما هر دو به اتفاق آقای مشکاتیان کنسرت دادیم. از آن موقع به بعد این رفاقت و دوستی بین من و تفتی وجود دارد. در ضمن اولین آلبومی که من و آقای تفتی منتشر کردیم کار مشترکی تحت عنوان «سبز جاودان» بود که درسال 83 منتشر شد. هر دوی ما سالها دغدغه اجرای کار مشترک با هم را داشتهایم و در این شرایط تصمیم گرفتیم «نغمهای در هیچگاه» را با یکدیگر به روی صحنه ببریم.