عددهای ترسناک
افزایش دانشگاهها و افزایش بیکاران
براساس آمارها در دولتهای نهم و دهم واحدهای دانشگاهی دولتی تحت پوشش وزارت علوم از 70 واحد به 171 واحد افزایش داشتند. این افزایش بهحدی تکاندهنده بود که در جلسه کمیسیون علمی و فناوری دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد شود ضوابط توسعه دانشگاههای دولتی و سایر زیرنظامهای آموزش عالی کشور مورد بازنگری قرار گیرند. گویا برنامهای که دولت دهم در سال 89 در نشست با استانداران درباره آن صحبت میکرد و قرار بود مشکل اشتغال را در چندسال آیندهاش حل کند، افزایش دانشگاهها را بهعنوان یک شیوه برای حل این مشکل درنظر گرفته بود.
نرخ بیکاری تحصیلکردهها در تیرماه امسال از سوی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی 40درصد اعلام شده است درحالیکه نرخ بیکاری جوانان 26درصد است. یعنی تحصیلکردگان با مشکلات بیشتری برای پیداکردن شغل روبهرو هستند. وزیر کار همچنین در اینباره در چهاردهمین دوره مسابقات ملی مهارت گفته است تنها 50درصد متقاضیان کار دارای مهارت هستند و مابقی این مهارت را ندارند درحالیکه صنایع و بنگاههای ما به نیروی مهارتی نیاز دارند.
آمار بیکاران تحصیلکرده در سال 91، 43درصد کل بیکاران یعنی یکمیلیون و 300هزار نفر اعلام شده است. همچنین طبق گزارشی که سازمان همیاری اشتغال جهاد دانشگاهی در رسانهها منتشر کرده، تعداد کل دانشآموختگان بیکار در اینسال حدود 768هزار نفر بوده که 66درصد این افراد بیکاران مقطع کارشناسی هستند و 27درصد آنها هم تا مقطع کاردانی تحصیلکردهاند. طبق نتایج آمار سرشماری سال 90 که در ایسنا منتشر شده است، نرخ بیکاری کل جامعه 5/10درصد بوده اما افراد دارای تحصیلات دانشگاهی با 5درصد افزایش، 6/15درصد دچار بیکاری بودهاند.
آمارهایی از تحصیلکردگان بیکار در هر 10سال سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن نشان از افزایش آنها دارد. طبقه آماری که در گزیدههای آماری مرکز آمار و اطلاعات راهبردی از سوی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی منتشر شده است، در سال 1375 آمار تحصیلکردگان بیکار به 58هزار و 145 نفر از 2میلیون و 467هزار و 777 نفر تحصیلکرده میرسد که البته یکمیلیون و 7هزار و 500 نفـر از این تحصیلکردگان غیرفعال هستند. سال 1385، از 6میلیون و 886هزار و 133 نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی 3میلیون و 315هزار و 992 نفر شاغل، 373هزار و 513 نفر یعنی 1/10درصد بیکار و 3میلیون و 196هزار و 628 نفـر آنها غیرفعال از لحاظ اقتصادی نامیده شدهاند و در سال 90، از 10میلیون و 500هزار و 274 نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی 4میلیون و 268هزار و 287 نفر شاغل، 768هزار و 51 نفر یعنی 3/15درصد بیکار و 5میلیون و 463هزار و 909 نفـر آنها غیرفعال از لحاظ اقتصادی بودهاند.
جستوجوی مهارت، جایی غیر از دانشگاه
از دلایل جذب نشدن تحصیلکردگان به بازار کار، اشباع بودن بازار کار برخی رشتهها و مهارت نداشتن فارغالتحصیلان دانشگاهی عنوان شده است. به گفته مسئولان وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی اگرچه دانشجویان ایرانی از نظر نگرشی و دانشی شرایط مناسبی دارند اما در مهارت و آموزشهای تخصصی با کمبودهای شدید روبهرو هستند. برنامه چیست؟ برنامه ارتقای شایستگی نیروی کار با رویکرد دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی است. چیزی که تا به حال به جای اینکه در دانشگاه و برنامههای درسی آن پیگیری شود، به دوش خود دانشجویان بوده که جایی خارج از دانشگاه دنبال آن بگردند. آنها کمکم دارند به این باور میرسند که تحصیلات راه خوبی برای دستیابی به شرایط بهتر زندگی نیست و گاهی به کارهای کاذب روی میآورند.
«لیلا» لیسانس ادبیات فارسی از دانشگاه آزاد دارد و از سال 87 در مترو فروشندگی میکند. او میگوید: «وقتی دیدم با مدرکم کاری پیدا نمیکنم وارد این کار شدم. چارهای نبود. آن همه هزینه دانشگاه نتیجهای برایم در بر نداشت.» او حالا از درآمدش راضی است و فکر میکند برای مسافران مترو هم خوب است که اجناس را با قیمت کمتری از او بخرند.
خیلیهایشان از اینکه چندسال را در دانشگاه سپری کردهاند، پشیماناند. نگاهی که در بین پسران بیشتر است. «امیر» که کارشناسی نرمافزار کامپیوتر را گرفته است، میگوید: «خیلی از دوستانم وقتی دیپلم گرفتند سراغ شغل آزاد رفتند. حتی یکی از آنها تاکسی خریده و کار میکند. حالا هم سرمایه بیشتری از من دارند و هم بیکار نیستند.» او که 23سال دارد و میخواهد در آزمون کارشناسیارشد شرکت کند هدفش را اینطور اعلام میکند: «شاید فرجی شد! البته ما که از درس خواندن چیزی نصیبمان نشد اما از سربازی رفتن بهتر است.»
دانشگاه دیگر راه فرار است. فرار از بیکاری، فرار از سربازی و فرار از همه توقعاتی که از جوانان در جامعه میرود و آنها به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور پاسخی برای این توقعات ندارند.
«مهدی» 26ساله است و 2 سال است که از سربازی برگشته. با مدرک لیسانس مهندسی عمران در مغازه یکی از دوستانش کار میکند. او میگوید: «این دوستم وقتی من دانشگاه رفتم ، مشغول کار شد و الان
صاحب کار من شده.» با این وجود او هم درحال سپریکردن دوره نظام مهندسی است تا شاید در آینده بتواند در رشته خودش که به آن علاقه دارد، کار کند.
«سمیه» از دانشگاه آزاد لیسانس شیمی گرفته است. بعد از چندین سال دنبال کار گشتن و رفتن سر کارهایی که به قول خودش نه از نظر مادی و نه مهارتی چیزی به او اضافه کردند، رفته هنری یاد گرفته که بتواند با آن درآمدی کسب کند. سمیه این روزها چرمدوزی میکند و میگوید: «توی کلاسی که میرفتم دخترها و زنهای زیادی بودند. خیلیها هم درس خوانده بودند اما کاری پیدا نکردند.» سمیه از دانشگاه رفتن پشیمان نیست اما میگوید که دانشگاه چیزی به آدم یاد نمیدهد که بتوانی با آن زندگیات را بچرخانی. «صادق» هم مثل سمیه فکر میکند برای همین با وجود تحصیلات دانشگاهی در رشته مکانیک، این روزها به دنبال یک مهارت دیگر است. او کنار یکی از دوستانش برقکشی ساختمان یاد میگیرد و فکر میکند این طوری حداقل میتواند کمکم برای خودش کاری راه بیندازد: «در خانه ما همه دانشگاه رفته و درس خواندهاند، در زمان خودشان هم کارهای خوبی پیدا کردند. اما حالا وضع فرق کرده و من نمیتوانم با مدرک خودم کار مناسب پیدا کنم. بیکار هم که نمیشود ماند. پس باید بروم کارهای دیگری یاد بگیرم که بتوانم گلیم خودم را از آب بیرون بکشم.»
آنها به دنبال کسب مهارتاند. سعی میکنند چند کار را همزمان یاد بگیرند که بالاخره یکی از آنها به دردشان بخورد. با مدارک و رشتههایی که در آنها تحصیل میکنند کار پیدا کردن به قدری سخت است که بعضیها کلا بیخیال آن میشوند و سراغ شغلهای دیگری میروند.
بیکاری و باقی مخلفات آن
حالا بد نیست از گوشه چشم به خبری که رئیس سازمان زندانها به تازگی اعلام کرده بیندازیم که میگوید، در 5سال گذشته آمار مجرمان دارای مدرک دانشگاهی رو به افزایش است. البته هنوز 80درصد زندانیان را افراد زیر دیپلم تشکیل میدهند اما هشداری که اصغر جهانگیر داده، جدی است. برای مثال در پاییز 88 در گزیده آماری منتشر شده از شاخصهای اجتماعی و فرهنگی کشور، 4/3درصد زندانیان تحصیلات بالاتر از دیپلم داشتهاند و این رقم در سال 89 به 59/3 رسیده است. همچنین در سال 92 اعلام شده است که 37درصد مبتلایان به اعتیاد افراد تحصیلکرده بودهاند. باز هم آمارها به هشدار رسیدهاند. بیکاری تحصیلکردهها بالا میرود و تحصیلکردههای بزهکار، زندانی یا مبتلا به موادمخدر هم همراه آن خود را بالا میکشند. آنها به دانشگاه فرار میکنند، فرصت فرارشان به پایان میرسد و بعد وارد یک برهوت میشوند. بازار کار. جایی که جستوجو در آن هر سال کمتر و کمتر برایشان نتیجه دارد.
آمارهای جهانی بیکاری
سایت tradingeconomics طی آماری که تحتعنوان نرخ بیکاری در کشورهای مختلف جهان و در ماههای پایانی سال 2014 منتشر کرده است، به نرخ بیکاری در کشورهای مختلف و همچنین درصد افزایش یا کاهش آنها در مدت یکسال اشاره داشته است. براساس این آمار نرخ بیکاری در هیچیک از کشورهای جهان به جز آمریکا، روند کاهشی نداشته و همواره در تمام کشورها، درصد نرخ بیکاری مثبت بوده است. بر این اساس و با توجه به این آمار، کمترین و بیشترین نرخ بیکاری درمیان کشورهای قاره آسیا، اروپا، آمریکا و آفریقا در پی میآید:
آسیا
در میان کشورهای آسیایی، کشور یمن با 29درصد بالاترین نرخبیکاری را به خود اختصاص داده است و پس از آن هم کشورهای فلسطین (3/26)، ارمنستان (17)، عراق و عمان (15) قرار دارند. در قاره آسیا اما کشورهایی نیز هستند که نرخبیکاری در آنها زیر یکدرصد است. کامبوج و قطر با 3/0 و تایلند با نرخ 5/0درصد از آن جملهاند. نرخ بیکاری درمیان سایر کشورهای آسیایی نیز نرخ متغیری است و ایران در این میان با نرخبیکاری 5/9درصد، رتبهای میانی دارد.
اروپا
درمیان کشورهای اروپایی اما تنها یک کشور وجود دارد که نرخ بیکاری در آن کمتر از یکدرصد است و آن هم کشور بلاروس است که در مقابل غولهای دنیا نرخ بیکاری 5/0درصدی خود را بهرخ میکشد. پس از بلاروس کشورهای ایسلند (4/3)، نروژ (8/3) و دانمارک (9/3) قرار دارند. اما بیشترین نرخ بیکاری در قاره اروپا، در کشورهای کوزووو (30)، مقدونیه (9/27)، یونان(8/25) و اسپانیا (6/23) وجود دارد.
آمریکا
براساس آمار این سایت، نرخ بیکاری در ایالات متحده آمریکا از 8/5درصد در نوامبر؛ به 6/5 در دسامبر 2014 کاهش یافته و این درحالی است که متوسط نرخ بیکاری در این کشور از سال 1984 تا 2014 همواره 83/5درصد بوده است. بیشترین نرخ بیکاری این کشور در نوامبر 1982 و معادل 8/10درصد و کمترین میزان بیکاری نیز در می 1953 و معادل 5/2درصد بوده است.
آفریقا
بالا بودن نرخ بیکاری در برخی از کشورهای آفریقایی، بدونشک رکورد این نرخ در جهان را زده است. در این قاره کشور جیبوتی با نرخ بیکاری 54 درصد، کنیا با 40درصد و بروندی با 35درصد ازجمله بیشترین نرخبیکاری نهتنها در قاره آفریقا، بلکه در سطح جهان را از آن خود کرده است. در این قاره کشوری با نرخبیکاری کمتر از یکدرصد وجود ندارد و کمترین نرخ مربوط به کشور بنین و با یکدرصد است. نیجر (25/2)، مالاوی(3)، رواندا و کامرون ازجمله دیگر کشورها با کمترین میزان نرخبیکاری در این لیست را تشکیل میدهند.