سعید اصغرزاده
به هر نوع سلاحی که برای دفاع یا تهاجم مورد استفاده قرار بگیرد و از حیطه باروت، شلیک و انفجار گلوله خارج باشد، سلاح سرد میگویند. انواع چاقو، زنجیر، پنجه بوکس، قمه، انواع افشانههای اشکآور، خوابآور و بیهوشکننده و شوکرهای الکتریکی، تفنگ و کلت بادی شبیه سلاح گرم، انواع پرتابکنندههای سوزنهای سمی و آغشته به مواد شیمیایی و بیولوژیکی و سلاحهای بیحسکننده جانوران، سلاح سرد محسوب میشوند.جالب است بدانيد تا پایان آبانماه امسال ۸۴ مورد فوت ناشی از سلاح سرد به مراکز پزشکی قانونی استان تهران ارجاع شده است که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته افزایش یافته است. طبق این گزارش از کل فوتشدگان ناشی از سلاح سرد در ۸ ماهه امسال ۷۲ نفر مرد و ۱۲ نفر زن بودهاند. براساس پروندههای ارجاعی به سازمان پزشکی قانونی در دهه هشتاد (1380 تا 1389)، 11هزار و 119 نفر بر اثر اصابت سلاح سرد، جان خود را از دست دادهاند که بهطور متوسط در هر سال هزار و 119 نفر به وسیله این سلاح کشته شدهاند؛ یعنی تقریبا هر روز 3 نفر. سوال اين است كه يك نفر چرا داوطلب حمل سلاح سرد ميشود؟ چگونه ما وسيله قتالهاي را با خود حمل ميكنيم كه ميتواند هر آن جان انساني را بگيرد؟ چگونه است كه با اين آمار بالا، هيچكس داوطلب نميشود كه بگويد چرا اين سلاحها را جمع نميكنيد؟ يا چرا در دسترس است؟ يا چرا كمپين داوطلبانه ريختن سلاحهاي سرد در دريا آغاز نميشود؟ توجه داشته باشيم كه قتل یک مسأله اجتماعی است زیرا براساس ارزشها و هنجارهای حاکم بر جامعه بهعنوان وضعیتی نامطلوب و مضر شناخته میشود که جان و امنیت افراد جامعه را تهدید میکند. قاتل نيز در اين فرآيند به يك عنصر ضد اجتماعي تبديل ميشود. واقعيت اين است كه افزايش آمار قتل با سلاح سرد حكايت از گسترش غيررسمي خشونت در جامعه دارد. بازيهاي خشن، ادبيات و سينماي خشن، حتي اجراي احكام در ملاءعام و برخوردهاي شديد و هاليوودي پليس با مجرم و... باعث افزايش خشونت در جامعه ميشود و موجب بازتوليد خشونت ميشود، خشونتي كه تابع الگوپذيري از شرايط رسمي و قانوني است. در اين ميان با توجه به فيلمهايي كه از زورگيريهاي خياباني روي اينترنت قابل مشاهده است و شنيدن ماجراهاي خفتگيري در كوچه پسكوچههاي شهر، نبايد ارتباط مستقيم قتل را با فقر، بيكاري، فاصله طبقاتي، كمبود درآمد، ناتواني خانوادهها و افراد در تأمين معيشت و...فراموش كرد. ارزانترين چيزي كه اين روزها در دسترس است سلاح سرد است! و لابد بيدردسرترين كاري كه ميتواني خودت را به خودت بنماياني؛ قتل!
اما من چه توصيهاي ميتوانم داشته باشم؟ شايد تعامل با سازمانها و نهادهای مدنی از عوامل کاهش خشونت در جامعه باشد. يعني اگر خود را از انزواي خود خواسته برهانيم و آداب و رسوم يك گروه را با عضويت در آن بپذيريم و به روند اجتماعي شدن خود كمك كنيم، بتوانيم قدري از خشونت فاصله بگيريم. همانطور كه به اعتقاد «امیل دورکیم» عضویت در گروه یکی از عوامل کمرنگ شدن خودخواهی فردی و تقویت منافع جمعی است، حس تعلق به يك محله، عضویت در كلوپهاي اجتماعی و گروههاي دوستانه، حضور در جلسات فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، هنری و... و همچنین اعتماد به نهادهاي موجود در جامعه، باعث کاهش بروز خشونت در جامعه میشود . ما ميدانيم هر جا که میزان تعامل مردم با یکدیگر افزایش یافته، ايثار و فداكاري و صبوري هم بیشتر شده و نتيجهاش چيزي جز ظهور شهروندان مسئولیتشناس نبوده است. داوطلباني كه به جاي تنفر به عشق ميانديشند و به جاي خشونت به عطوفت پناه ميآورند.اما فقدان ارتباطات سالم اجتماعي در حال حاضر منجر به بروز خشونت و قتل شده است. ما اگر داوطلب برقراري روابط با ساير اعضاي اجتماع باشيم و با برچسب زدن و انگ زدن آنها را از خود دور نسازيم، شايد جلوي بروز يك قتل را گرفته باشيم. شايد اگر بخنديم، دستي را به گرمي بفشريم و... از تولد يك قاتل جلوگيري كنيم. در خانه نيز همينطور است. يادم ميآيد یک بازی اکشن ماجرایی در سبک ترسناک به اسم جزیره مرده (Dead Island) نزد جوانان معروف شده بود که براساس تعقیب و گریز در یک منطقه پر از زامبی بود. بازی با انواع سلاح سرد شروع شده و کمکم به سلاحهای گرم ارتقا پیدا میکرد. البته در يکچهارم یا حتی کل بازی سلاح سرد تعیینکننده و حیاتی بود. از انواع سلاح سرد تیز مثل (داس، چنگک، چاقو و شمشیر سامورایی) و ضربهای مثل (چوب بیسبال، پارو و بیل و لوله آب) استفاده ميشد. در طول بازی شما قادر به پرتاب کردن سلاحهای سرد بوديد و این دلیلی بر محدود کردن سلاحهای گرم در بازی بود. بازی خوب شروع میشد و بازیکن باید در طول بازی سلاحهایی هم درست ميكرد. مثلاً از ترکیب میخ، سیم و چوب بیسبال میشد یک گرز ساخت یا از ترکیب باتری، سیم و داس یک شوکر درست میشد و..... ميبينيد. ما حتي در خانههاي خود با عدم نظارت كافي و استفاده از ابزارهايي كه ميبايست در خدمت اجتماع بشري باشند، داريم به جامعه خود ضربه ميزنيم. بياييد داوطلب شويد كه آنچه ما و كودكان و اعضاي خانواده را ترغيب به استفاده از سلاح سرد ميكند و مروج خشونت است، از خود دور كنيم. اين هم يك نوع كار داوطلبانه است!