معرفی «لبریخته‌ها» مجموعه شعر «یدالله رویایی»
 
زمینه‌های فراخِ تأویل
 

 

«بر لب‌های ما ابدیتی خفته است بزرگتر از فضایی که در برابر نگاهمان خالی است». مجموعه شعر «لبریخته‌ها» را که باز کنیم به جای مقدمه همین چند کلمه را خواهیم دید، در آستانه‌ کتابی که بعد از سال‌ها دوباره به چاپ رسیده و مشتاقان شعر حجم را شادمان کرده است. رویاییِ لبریخته‌ها شاعر کشف و عادت‌شکنی است، شاعرِ هجوم به واژه و
مستحیل شدن در آن. استحاله‌ای اما جمعی و فراگیر که مخاطب را در بافتار وقوع حادثه و فرآیند نامتعارف برخورد با شعر شریک می‌کند. برخوردی درون متنی و غالبا سوبژکتیو که بر پایه شهود در آوا و زبان بنا شده است، برخوردی که کلمه را به چالش می‌کشد و حفره‌های نایافته را برملا می‌کند. رویاییِ لبریخته‌ها بیشتر سکوت می‌کند، بیشتر از آن‌که بخواهد عیان کند پنهان می‌کند، و همین نکته است که شعرش را در متناقضی پایستار نگه‌ می‌دارد، نقطه‌ای مابین دست‌یافتنی‌ها و دست‌نیافتنی‌ها. تکرار، رفت و برگشت و به‌طورکلی «دایرگی» از محورهای اصلی شعرهای این مجموعه است. معماری اغلب شعرهای او بر این چرخش و تعلیقِ دوار تکیه می‌کند، نقطه‌ای آغاز است، پایان نیز هست، اگرچه نه آغاز است و نه پایان. «وقتی که فرار/ رسم در دایره کرد/ در دایره رسم/ رسم ِبرگشتن/ و گشتن/ تا شکل فرار/ گم در رسم شود» ص 120. این دایر‌‌گی در کاربرد تنالیته و موسیقی آواها نیز خودش را نشان می‌دهد، در چرخش و برخورد صدای کلمات با هم. «هزار صفحه سینه داشت/‌هزار صفحه سینه را/ به سایه داد/ و سایه‌ای که می‌کشیدش/ در دست/‌هزار آئینه داشت./‌هزار صفحه سینه در‌هزار آئینه/ تنی تناهی شد/ تنان ِنامتناهی شد.»
شاعر «لبریخته‌ها» کلمه را از مفهوم شدن می‌گریزاند. مرزی که او برای این کار انتخاب می‌کند نقطه‌ای است که واژه‌ از خود در می‌گذرد و بی‌هیچ دلالتی به زمینه‌ شعر پرتاب می‌شود. در حقیقت شعرهای رویایی یکسر زمینه‌شان هستند، زمینه‌هایی فراخ و لبریز از تاویل که مدام می‌کشاند و پس می‌زندتان. نوشتارهایی که هیچ‌وقت ولتان نمی‌کند و می‌توانید مطمئن باشید هر وقت دیگر هم که برگردید با شما درگیر خواهند شد. «لبریخته‌ها» به انضمام افزوده‌ها و موخره از سوی نشر افراز با قیمت 11800 تومان روانه‌ بازار کتاب شده است.

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/19550/زمینه‌های-فراخِ-تأویل