شهروند| «.... تهران بهعنوان یک کلانشهر باید به 3 موضوع حیاتی بپردازد که عبارت است از هوا، آب و فاضلاب و استانداردهای اجتماعی تا به مکانی قابل زیست تبدیل شود. این همان مسائلی است که سکنه تهران از آن محرومند....». این جملات، بخشی از سخنان «مرتضی هنری»، نخستین فارغالتحصیل رشته اکولوژی انسانی در دانشگاه «ادینبرا اسکاتلند» است. بیش از 35 سال سابقه پژوهش، آموزش و مدیریت دانشگاهی در دانشگاهها و سازمانهای پژوهشی ایران و جهان دارد.
وی در دانشگاه «نیوکاسل» و «وسترن سیدنی» استرالیا استاد، معاون پژوهشی مجتمع علوم بهداشتی و مدیر مرکز تحقیقات اکولوژی انسانی و بهداشت و در دانشگاههای «لندن شمالی» و «واریک» در انگلیس استاد مدعو بوده و در دانشگاههای ایران نیز تدریس کرده است. درحال حاضر یکی از نگرانیهای او، مسأله آب و فاضلاب تهران است. از همین رو با این استاد دانشگاه درباره ساختار شهر تهران و نیازهای شبکه آب و فاضلاب آن گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
چرا تهران شهر مهمی است و توجه به زیرساختهای آب و فاضلاب آن اهمیت دارد؟
وقتی از محیطزیست شهری حرف میزنیم، بیشتر به تهران اشاره میکنیم، چون تهران پایتخت است و میخواهیم بیشترین پیشرفت را داشته باشد. در درجه دوم بخش زیادی از جمعیت کشور هم در مقیاس کل و هم در مقیاس شهرنشینی در تهران زندگی میکنند. بهنظر من جمعیت تهران خیلی بیشتر از آمارهایی که اعلام میشود، است. درحال حاضر گسترش سطحی و ارتفاعی و همچنین تراکم جمعیت در تهران بهحدی است که میتوان سکنه آن را حتی 25میلیون نفر برآورد کرد. به عبارتی یک سوم جمعیت کشور در این شهر زندگی میکنند. خود این امرگویای اهمیت زیرساختهای آن است.
زمانیکه آغا محمدخان قاجار 230سال قبل تهران را بهعنوان پایتخت انتخاب کرد، نمیدانم چه تصوری داشت. شاید میخواست هم به ایل خودش یعنی قاجار نزدیکتر باشد و هم اینکه فاصله کمتری با روسها داشته باشد. اما به هرحال تهران جذابیتهایی برای پایتخت شدن داشت. علت اصلی قلعهسازی در تهران و گسترش آن از زمان ناصرالدین شاه آن بود که تهران آب داشت. بله، تهران زمانی 202 قنات داشته است. ما به غلط جمعیت عظیمی را از مناطق دیگر به تهران کشاندهایم و تمام نیازهای اصلیاش یعنی آب، هوا و استاندارد زندگی اجتماعی را از او دریغ کردهایم.
پس این مشکلات از کجا به وجود آمد؟ بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا سالهاست که از خدمات فاضلاب استفاده میکنند.
وقتی در سالهای 43 و 44 خورشیدی به تهران آمدم، بسیاری از خانهها لولهکشی آب نداشت و آب وارد آب انبار شده و مردم با تلمبه دستی از آن استفاده میکردند. (این درحالی است که تهران هر روز درحال گسترده شدن است و شبکه آب و فاضلاب باید گستردهتر شود تا به نیازهای مردم پاسخ دهد). بنابراین نتیجه میگیریم ما هیچگاه برنامهریزی شهری نداشتیم و نمیدانستیم چقدر آب نیاز داریم. یعنی نتوانستیم منطقی درباره تأمین آب، تصفیهآب، استفاده از آن و مدیریت بر پساب انجام دهیم. در اینجاست که باید از مقامات مسئول پرسید با سرمایهها چه کردید.
در حال حاضر پروژههای بزرگی برای بازچرخانی فاضلاب درحال اجراست و وامهای کلانی نیز در این زمینه دریافت شده است. میتوان به موفقیت این طرحها امیدوار بود؟
به یاد دارم زمانی درحال سفر بودم که به نزدیکی شهر آباده رسیدم. در آنجا منظره زیبایی وجود داشت. از فاصله دور آبادیها هرکدام به شکل نقطههای سبزی به نظر میرسیدند که از هم جدا هستند. در همانجا به یاد صحبت یکی از استادانم افتادم که میگفت، زندگی در ایران امری نقطهایست، نه گسترده و همه جاگیر، یعنی اگر در نقطهای 50 هکتار زمین حاصلخیز وجود داشته باشد، امکان گسترش آن نیست. به همین دلیل بود که وقتی خانوادهها بزرگتر میشدند باید به نقطه دیگری میرفتند تا بتوانند زمین کشاورزیشان را گسترش دهند. بنابراین بزرگترین خطا در کشورهایی مانند ایران پروژههایی با مقیاس بزرگ است. در تهران بهترین راه، انجام پروژههای کوچک است. چون پروژههای بزرگ درآمد دارند، اما کاربردی ندارند. بنابراین آب باید بهصورت نقطهای تصفیه و بازچرخانی شود. به همین دلیل تخصیص منابع مالی هیچ ربطی به انجام و بهرهوری پروژههای آب و فاضلاب تهران ندارد. من از یک نکته مطمئن هستم، میدانم «پول» کاری نمیکند، این نیروی متخصص است که کار را انجام میدهد. اتفاقا بسیاری از پروژههایی که در جهان انجام میشود، بدون پول است. وقتی پروژهای بدون منطق حتی با سرمایهای کلان انجام شود، نتیجه نخواهد داشت. وام گرفتن، مملکت را بدهکار میکند و راهکار شهر تهران سرمایههای عظیم نیست، بلکه باید اراده به خرج داد. هرجا و بخشی که از آب استفاده میکند باید سیستم گردآوری و استفاده از پساب را هم فراهم کند. وقتی لولهای وارد خانه میشود باید لولهای دیگر فاضلاب را از خانه بیرون ببرد.
با توجه به تجربه شما در این زمینه، برای مشکل کمبود آب چه راهکاری توصیه میکنید؟ کدام شهرهای جهان را میتوان الگویی برای سیستم فاضلاب و بازچرخانی آب در ایران قرارداد؟
علاوهبر آن که با پروژههای بزرگ و کلان مخالفم، معتقدم در تهران کمبود آب وجود ندارد. بلکه منابع درست مدیریت نمیشود. در همه شهرهای جهان چنین مشکلاتی وجود داشته است، اما همیشه راهی عقلانی برای درمان پیدا کردهاند. در این زمینه نمونههای موفق بسیاری در جهان وجود دارد. اما به آنها اشاره نمیکنم. چون به محض صحبت دراین باره، نوعی جو ذهنی برای مردم ایجاد میشود و سریع میگویند: «میخواهند آب فاضلاب به ما بدهند» و اجازه نمیدهند دراینباره فعالیت درستی انجام شود. برای همین سکوت میکنم. بسیاری از شهرهای دنیا فاضلابهای خانگی را طوری هدایت میکنند که همراه با آبهای سطحی با بازچرخانی دوباره استفاده کنند. خیلی از شهرهای بزرگ دنیا که میزان آبشان چند برابر ما است از این روش استفاده میکنند.
یکی از نکات تاسفباری که دیدم در منطقه عظیمی از شرق اصفهان و نزدیک فرودگاه بود. فاضلابهای عظیمی جریان داشت که مردم بدون تصفیه همان آب را در مزارعشان استفاده میکردند. این نشان میدهد مفهوم استفاده از آب را به درستی درک نکردیم. آبی که تفکیک نشده برای کشت محصولات و سبزیجات به کار میبریم آن را میفروشیم چون هدف ما فروش محصول است. در بخش فاضلابهای صنعتی، موضوع مهم جداسازی مواد سنگین و مضر قبل از خارج شدن پساب از واحد است و پس از آن باید یک بار دیگر نیز آب تصفیه شود. درحال حاضر دانشگاه تهران پروژهای را به نام «آب خاکستری» در دست دارد که طی آن پساب تهران تصفیه میشود.
بهنظر شما دلیل اصلی پروژههای آب و فاضلاب ایران چیست؟
در زبان انگلیسی ضربالمثلی وجود دارد که به فارسی اصطلاحا میگوییم: بزرگترین فاجعه زمانی است که میگویم من قبلا گفته بودم این اتفاق میافتد... ما این حرفها را بارها و بارها گفتهایم. ما بارها این حرفها را زدهایم اما مسئولان توجهی نکردهاند. مواردی که امروز مشکلات زیستمحیطی تهران نام گرفتهاند، مواردی هستند که از سالهای 60 و 61 شمسی دربارهاش هشدار دادیم، اما به آنها توجهی نشد. شاید بزرگترین مشکل در این باشد که مسئولان نیازی به مطالعه و تحقیق احساس نمیکنند. به همین دلیل اطلاعات کافی از حوزه خود ندارند و همین امر مشکلساز میشود.