گاهی پدر و مادر بهدلایلی نمیتوانند از فرزندشان مراقبتهای لازم را انجام دهند. گاهی خود کودک کارهایی میکند که برایش زیانآور است. چنانچه دشواریها به اندازهای باشد که بودن کودک در خانه را با خطر مواجه سازد یا کودک برای خود نیز خطرآفرین باشد و هیچ راهکاری جهت بهبود اوضاع وجود نداشته باشد، در آن صورت پرستاری کودک را باید در جایی بیرون از خانه خود او فراهم آورد. این اقدام را جایگزینی کودک میگویند.
در موقعیتهای دشوار کودک یا همگی خانواده بهعنوان اقدامات یاریگرانه با حفظ سرپرستی برای دوره کوتاهی بیرون از خانه خود جایگزین میشوند. جایگزینی بهعنوان اقدامات یاریگرانه با حفظ سرپرستی داوطلبانه است. اگر چنین برآورد شود که اوضاع بهزودی روبهراه خواهد شد، کودک را میتوان برای دوره کوتاهی جایگزین کرد. برای نمونه اگر رابطه نوجوان با پدر و مادرش چنان دچار بحران شود که زندگی در یکجا برای ایشان ناممکن شود میتوان به نوجوان پیشنهاد کرد که دوره کوتاهی را در جایی غیر از خانهاش بهسر ببرد. در آن صورت پدر و مادر همچنان به تمامی سرپرستی فرزند خود را بهعهده داشته و درباره مسائل او تصمیمگیرنده هستند. چنانچه سرپرست یا کودک با سن 12سال به بالا بخواهند، این جایگزینی به پایان میرسد. بهدلایل گوناگونی از قبیل مشکلات استفاده از مواد نشئهآور یا مشکلات روانی، پدر و مادر ممکن است مجبور به گذراندن یک دوره توانبخشی باشند که در آن صورت همگی خانواده میتوانند دوره کوتاهی را با یکدیگر در موسسه بگذرانند. گاهی ممکن است سرپرست کودک دچار بیماری باشد که در آن صورت مراقبتهای لازم از کودک با جایگزین کردن او فراهم آورده میشود. البته همیشه پیش از هر اقدامی این امکان بررسی میشود که آیا کسی از بستگان کودک میتواند او را نزد خود ببرد تا هنگامی که سرپرست اصلی کودک بهبود یابد.
چنانچه کودک بيدرنگ نیازمند یاری بوده و کسی از بستگانش نتواند مراقبت او را به عهده بگیرد، بخش حفاظت از کودکان میبایستی او را به جایگاه امنی ببرد. این اقدام جایگزینیاضطراری نامیده میشود. چنین موقعیتی هنگامی پیش میآید که برای نمونه پدر و مادر چنان تحتتأثیر مواد نشئهآور هستند که نمیتوانند مراقب فرزند خود باشند یا کودک برای مدت زمان طولانی در خانه تنها گذاشته شده است. جایگزینی اضطراری قرار اداری کوتاهمدتی است که در آن اداره بهزیستی حق تصمیمگیری درباره امور کودک را دارد. طی دوره جایگزینی اضطراری وضع خانواده و نیازمندی به یاری بررسی میشود. هدف این است که کودک بتواند تحت شرایط امنی به خانه خود بازگردد. مددکار اجتماعی امکان پایانیافتن جایگزینی را ارزیابی کرده و در صورت لزوم برای پایان دادن به جایگزینی قرار اداریای را صادر میکند. اگر چنین برآورد شود که بازگشت کودک به خانه از امنیت کافی برخوردار نیست، اقدامات لازم برای زیر سرپرستی گرفتن کودک آغاز میشود. چنانچه دشواریها بسیار وخیم بوده و به مدت زمان طولانی ادامه یافته باشند، بهعنوان آخرین راهکار به مورد زیر سرپرستی گرفتن روی آورده میشود. پیش از زیر سرپرستی گرفتن، موارد بسیاری انجام شده است: درمورد کودک احتمالا گزارش نیاز به حفاظت از کودکان انجام گرفته است، بررسی نیازمندی به حفاظت از کودکان صورت گرفته است و به شیوههای گوناگون در یاری دادن به کودک و خانواده تلاش شده است. اگر هیچ اقدامی راهگشا نباشد براساس قانون میبایستی کودک به زیر سرپرستی گرفته شود. زیر سرپرستی گرفتن به این معنی است که از کودک در جایی بیرون از خانه خود او مراقبت میشود و به جای پدر و مادر او، کارمندان بخش حفاظت از کودکان درباره مسائل او تصمیمگیری میکنند.
زیر سرپرستی گرفتن پروسه درازمدتی است که اغلب با همراهی با خانواده پیش برده میشود. آمادهسازی این پروسه توسط مددکار اجتماعی مسئول رسیدگی به امور کودک و کارمند دیگری از بخش حفاظت از کودکان انجام میشود. آنها همه آگاهیهای مربوط به قضیه را گردآوری کرده و همچنین جویای نظر خانواده درباره این قضیه هستند.
زیر سرپرستی گرفتن بایستی براساس دلایل خاص خود صورت گیرد. پیش از هر چیزی بایستی دلایل در خطر بودن امنیت کودک مشخص شود. پس از آن باید روشن شود که به چه شیوههایی در یاری دادن به خانواده تلاش شده است و چرا این اقدامات بسنده نبوده است. در وهله سوم بایستی دلیل آورد که چگونه زیر سرپرستی گرفتن، کمکی به حال کودک میکند و نیز چرا این راهکار برای کودک بهتر است. پدر و مادر و کودک این حق را دارند که به برگههایی که دلایل زیر سرپرستی گرفتن را دربر دارند دسترسی داشته باشند. همیشه درباره مورد زیر سرپرستی گرفتن قرار اداری کتبی صادر شده که نسخهای از آن به همه طرفهای قضیه داده میشود. چنانچه کودک با سن بیش از 12سال یا سرپرست او مخالفتی با زیر سرپرستی گرفتن نداشته باشند قرار اداری درباره آن را مددکار اجتماعی ارشد انجام میدهد. بیشتر قرارهای اداری درباره زیر سرپرستی گرفتن با همراهی با خانواده صورت میگیرد. گاهی درمورد زیر سرپرستی گرفتن قرار اداری صادر میشود هرچند خانواده مخالف آن باشد. چنانچه کودک با سن 12سال و بیشتر یا سرپرست او بهزیر سرپرستی گرفتن را نپذیرند، دادگاه میبایستی درباره آن تصمیمگیری کند. در آن صورت مددکار اجتماعی مسئول رسیدگی به امور کودک درخواستی را خطاب به دادگاه اداری تنظیم کرده که در آن زیر سرپرستی گرفتن کودک پیشنهاد میشود. دادگاه اداری پس از آشنایی با پرونده حکم خود درباره اینکه بهترین راهکار برای کودک چیست را صادر میکند. در این صورت گفته میشود که زیر سرپرستی گرفتن برخلاف خواست خانواده صورت گرفته است. علیه حکم دادگاه اداری درمورد زیر سرپرستی گرفتن میتوان شکایت کرد. شکایت میتواند فسخ شدن حکم دادگاه را در پی داشته باشد که در آن صورت مسأله مورد بررسی مجدد قرار میگیرد. از طرف دیگر دادگاه میتواند به این نتیجه برسد که قرار اداری مددکاراجتماعی درست بوده. این به آن معنی است که برخی از قرارهای اداری را میتوان به اجرا گذاشت هرچند درباره آنها شکایتی تنظیم شده باشد.
در مواقع بروز تضاد و اختلافنظر، مددکاران اجتماعی بایستی راهنماییهای لازم را به خانوادهها ارایه دهند. برای نمونه هنگامی که به کودک و پدر و مادر او درباره قرار اداری برای زیر سرپرستی گرفتن آگاهی داده میشود همزمان با آن بایستی به ایشان آگاهیهای لازم داده شود که شکایت درباره قرار اداری را به چهکسی و چگونه میتوان تنظیم کرد. هیچگاه یک عامل بهتنهایی نمیتواند دلیلی کافی برای زیر سرپرستی گرفتن باشد. زیر سرپرستی گرفتن مسالهای دشوار و پیچیده است، این امر هیچگاه بهعنوان اقدامی علیه کسی صورت نگرفته بلکه هدف از زیر سرپرستی گرفتن، کمک کردن به کودک یا نوجوان و خانواده اوست. نکته مهمی را که باید به خاطر داشت این است که اقدامات حفاظت از کودکان هیچگاه بهمنظور مجازات کردن خانواده و کودک صورت نمیگیرند بلکه زیرسرپرستی گرفتن و اقدامات دیگر مسئولان حفاظت از کودکان براساس قانون پیش برده میشوند.