به دنبال یک پدیده در سینمای ایران: خیانت
 
وقتی سینما تابو را می‌شکند...
 
بسیاری معتقدند که سینما به‌خصوص سینمایی چون سینمای ما که از اوان پیدایش تاکنون تحت‌تأثیر رخدادهای پیرامون بوده و به نوعی یک سینمای رئالیستی- اجتماعی به شمار می‌آید، نمی‌تواند چشم خود را بر جامعه بسته و در فضایی ایزوله به تولید آثاری خنثی بپردازد
 

  [نگار باباخانی] سینمای ما در سال‌های اخیر مدام مورد این اتهام بوده که با پرداخت بیش از حد به مضامینی چون خیانت و روابط خارج از خانواده «بنیان خانواده را از بین برده». اتهامی که اگرچه با توجه به منطق روایت داستانی (که پرداخت به یک موضوع به معنای تأیید آن نیست) چندان درست به نظر نمی‌رسد، اما به‌هرحال جای فکر و پرداخت دارد که آیا واقعا سینمای ما در این سال‌های اخیر در پرداخت به این موضوع زیاده‌روی کرده؟
در این میان البته عده‌ای از منتقدان با توجه به آمارهای موجود و شرایط جامعه این موضوع را طبیعی می‌دانند و بر این باورند که سینما به‌خصوص سینمایی چون سینمای ما که از اوان پیدایش تاکنون تحت‌تأثیر رخدادهای پیرامون بوده و به نوعی یک سینمای رئالیستی- اجتماعی به شمار می‌آید، نمی‌تواند چشم خود را بر جامعه بسته و در فضایی ایزوله به تولید آثاری خنثی بپردازد. این عده آمارهای طلاق، همسرکشی، روابط خارج از ازدواج، پرونده‌های مرتبط با روابط خارج از عرف و... را مثال می‌آورند و می‌گویند که سینمای چنین جامعه‌ای اتفاقا باید بسیار بیشتر از این به موضوعی می‌پرداخت که یکی از عمده‌ترین مسایلش در سال‌های اخیر همین موضوعات بوده. مخالفان اما همچنان این ادعا را تکرار می‌کنند که شاید اوضاع جامعه متأثر از فیلم‌ها و سریال‌هایی باشد که خیانت و روابط خارج از خانواده را ترویج داده و با ریختن قبح آن جامعه را به سوی آن هل می‌دهند...
در این روزهایی که فضای مجازی شاهد موجی درباره آزار جنسی بوده که این موج در ادامه به روابط خارج از ازدواج نیز ختم شد؛ شاید بد نباشد نگاهی داشته باشیم به بهترین فیلم‌های سینمای ایران که با موضوع خیانت و روابط خارج از خانواده ساخته شده‌اند. موضوعی که تا همین چند ‌سال پیش تابو محسوب می‌شد و حتی وقتی نوع خفیف آن در فیلمی مانند «شوکران» به تصویر کشیده شد، انتقادات و اعتراضات زیادی را نیز موجب شد. اما در گذر زمان، در کمتر از 20‌سال به جایی رسید که حالا در کمتر فیلمی نشانه‌هایی از آن موجود نیست...

شوکران
اولین و البته مهم‌ترین فیلمی که در این مورد ساخته شد و می‌توان آن را جریان‌سازترین فیلم دوران اصلاحات نام نهاد که در‌ سال 78 براساس فیلم «جذابیت مرگبار» (ادریان لین) جلوی دوربین رفت. این ساخته بهروز افخمی -که دیگر هرگز به این قد و قواره ظاهر نشد- سال‌ها در حوزه هنری در دستور ساخت قرار داشت، اما شرایط برای تولید آن مناسب به نظر نمی‌آمد، تا‌ سال1378، بعد از باز شدن نسبی فضای فرهنگی کشور جلوی دوربین رفت. اما حتی در آن شرایط هم جنجالی شد: فیلم تحصن پرستاران را موجب شد و البته پیشتر در جشنواره هم پذیرفته نشده بود تا معلوم شود پرداخت به سوژه‌ای که تابو محسوب می‌شود، در همه حال می‌تواند تبعاتی به همراه داشته باشد.
حالا که سال‌ها از تولید شوکران می‌گذرد، چنین به نظر می‌آید که مشکل این فیلم این بود که برای اولین بار در سینمای پس از انقلاب به خیانت مردی که یادآور تکنوکرات‌های آن سال‌ها بود، اشاره کرده است. بدتر اینکه روایت زنانه فیلم درنهایت هم حق را به قطب زن ماجرا می‌داد تا تابوشکنی فیلم مضاعف شود. همین امر هم باعث شد بسیاری قائل به نوعی نگاه پیشگویانه در این فیلم شوند. موضوعی که البته سال‌های‌ بعد درک شد...

چهارشنبه‌سوری
به نظر بسیاری «چهارشنبه سوری» اولین فیلمی است که اصغر فرهادی را فرهادی کرد. فیلمی که با تمرکز بر یک رابطه بیمار و مبتنی بر شک، تماشاگران و منتقدان را متوجه فیلمسازی کرد که می‌تواند از تخت‌ترین و معمولی‌ترین زندگی‌ها هم بحران استخراج کند...
«چهارشنبه سوری» چند ویژگی عمده دارد که بی‌تردید مهم‌ترینش وجود و حضور هدیه تهرانی در این فیلم است. بازیگری که می‌توان گفت ساخته‌شدن این فیلم مدیونش است، چراکه بعد از اینکه چند شرکت فیلمنامه این فیلم را نپذیرفتند، سیدجمال ساداتیان هم تنها با قول هدیه تهرانی برای حضور در این فیلم حاضر شد تهیه این فیلم را برعهده بگیرد. اما مهم‌تر از این، نقش هدیه تهرانی در این فیلم است. درواقع این بازیگر در این اولین فیلم فرهادی‌وار اصغر فرهادی در نقشی بازی کرد که پیش از این در کارنامه‌اش دیده نشده بود. او که سال‌ها نقش زنان اغواگر را بازی کرده بود، در چهارشنبه‌سوری قطب کاملا مخالف ماجرا را بازی کرد: زنی خیانت‌دیده و در آستانه شکستن. یک زن عصبی که نوع نقش‌آفرینی تهرانی باعث شده بتوان فیلم را از منظر تأثیراتی که خیانت می‌تواند بر ذهن و اعصاب و زندگی یک زن بر جای گذارد نیز به تماشا نشست.
در «چهارشنبه سوری» زن قصه در نیمه اول به‌عنوان زنی که به لحاظ عصبی به‌هم‌ریخته و به شوهرش شک دارد، معرفی می‌شود. تا جایی که در نظر تماشاگر، مرد داستان بی‌گناه جلوه می‌کند. اما در جایی تک خال فرهادی عیان می‌شود و شاهد ملاقات مرد با زن همسایه می‌شویم که شوکه‌کننده است. فارغ از این ارزش‌های ساختاری، اما از این نظر که  در چهارشنبه‌سوری حق میان مرد خیانتکار، زن و زن همسایه تقسیم شده، آن را بدل به اولین فیلمی می‌کند که نگاهی متفاوت به اضلاع این مثلث عشقی داشته...
سعادت‌آباد
بهترین فیلم کارنامه مازیار میری یک فیلم فرهادی‌وار است. فیلمی که در ادامه موجی ساخته شد که در سینمای ایران برای تکرار موفقیت‌های اصغر فرهادی شکل گرفته بود و «سعادت‌آباد» هم سهم مازیار میری از این جریان بود، با داستانی درباره یک‌سری دوستان و هم‌دانشگاهی‌های سابق که گرد هم جمع آمده‌اند، هر کدام با مسائل و مصایب خودشان: یاسی (با بازی درخشان لیلا حاتمی) که در زندگی مشترک با محسن (حامد بهداد) دچار تردیدشده تصمیم می‌گیرد یک میهمانی برگزار کند؛ اما اوضاع آن‌گونه که یاسی دوست دارد، پیش نمی‌رود و تقریبا تمام زوج‌های حاضر در میهمانی تنش‌ها و کشمکش‌ها و اسرار مگوی خود را در دایره می‌ریزند و معلوم می‌شود که چیزهای زیادی آن زیر نهان است. به‌خصوص محسن که در انتهای فیلم خیانتش کاملا آشکار می‌شود...
«سعادت‌آباد» میری در موج فیلم‌هایی که درباره خیانت ساخته شده‌اند، فیلمی محترم است. فیلمی با کاراکترهای جذاب و دوست‌داشتنی که تماشاگر در لحظات مختلف فیلم می‌تواند به تک‌تک آنها حق بدهد. این ویژگی مهمی در درام‌های این ‌شکلی است...

برف روی کاج‌ها
اولین فیلم پیمان معادی در مقام کارگردان یک فیلم درجه یک درخشان است. فیلمی ساده و جمع‌وجور که برخلاف ظاهر آرام و ساده‌اش جنجال‌های زیادی به وجود آورد. آن ‌هم تنها و تنها به خاطر نگاه خود به مفهوم رابطه زن و مرد که با دیگر فیلم‌هایی که در این زمینه -در سینمای ایران، البته- ساخته شده بودند، متفاوت بود...
«برف روی کاج‌ها» داستان زوجی به بن‌بست رسیده را روایت‌می‌کند. زن مدرس پیانوست و تدریس می‌کند و در روند ساکت و ساکن زندگی‌اش ناگهان متوجه رابطه و فرار همسرش با یکی از شاگردان کلاس موسیقی‌اش می‌شود. تا اینجا برف روی کاج‌ها فیلمی معمولی درباره خیانت است، اما زمانی که زن داستان تصمیم خود را می‌گیرد و قصد می‌کند به روش خودش با این ماجرا مواجه شود، تفاوت‌های برف روی کاج‌ها با عمده فیلم‌های سینمای ایران عیان می‌شود. جنجال‌ها و حواشی پرتعدادی هم که در زمان نمایش فیلم به وجود می‌آیند، به همین دلیل است...

دیگران
شب یلدا ساخته کیومرث پوراحمد که گفته آن را با الهام از ماجرایی که پیرامون زندگی خودش اتفاق افتاده، ساخته؛ داستان مردی است که زنش او را واگذاشته و با مرد دیگری به خارج می‌رود و مرد می‌ماند و تنهایی‌هایش و خاطراتی که از زن بر جای مانده...
زندگی خصوصی حسین فرحبخش داستانی شوکران‌گونه دارد، درباره رابطه یک مرد با زنی مدرن و امروزی که درنهایت به قتل زن به دست مرد می‌انجامد...
سنتوری داریوش مهرجویی نیز نگاهی به این مفهوم دارد، با اینکه درام فیلم براساس خیانت شکل نمی‌گیرد و درواقع بعد از سقوط قهرمان است که زن در علاقه‌اش به او دچار تردید می‌‎شود. دوران عاشقی علیرضا رییسیان دیگر فیلمی است که به این موضوع پرداخته، اما با نگاهی به شدت معمولی و شعارهای تلویزیونی از آن نوع که شاغل بودن زن و کم‌توجهی او به همسر می‌تواند او را به خیانت ترغیب کند.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/190778/-وقتی-سینما--تابو--را-می‌شکند-